به گزارش خبرآنلاین، ستاد فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا (سنتکام) بامداد شنبه در بیانیهای اعلام کرد که در واکنش به کشته شدن ۳ نظامی این کشور در حمله به پایگاه «برج-۲۲» در مرز سوریه و اردن حملاتی را به مواضع «گروههای تحت حمایت ایران» در عراق و سوریه انجام داده است.
در همین حال رئیس پنتاگون تصریح کرد: «این آغاز واکنش ما است. رئیسجمهور، دستور اقدامات بیشتر برای پاسخگو نگه داشتن سپاه پاسداران و شبهنظامیان وابسته به آن را برای حمله به آمریکا و نیروهای ائتلاف را صادر کرده است».
مقامهای ایران هرگونه مشارکت در حمله به پایگاه آمریکا در اردن را رد کرده و حتی هیچ مقام آمریکایی تاکنون نقش مستقیم جمهوری اسلامی ایران در این حمله را تأیید نکرده است. در همین حال یک مقام دولت بایدن نیز اعلام کرد که ایالات متحده به داخل خاک ایران حمله نخواهد کرد و تنها بر اهدافی در خارج از این کشور متمرکز است.
لازم به ذکر است که رسانهها و مقامات برجسته آمریکایی با انتقاد شدید از دولت جو بایدن در خصوص تجاوزات این کشور به عراق و سوریه، این حملات را «دیر» و «شکستخورده» توصیف کردند.
اما کارشناسان و تحلیلگران روابط بین الملل نیز به بیان نقطه نظرات خود درباره اقدام آمریکا پرداختند.
رحمان قهرمانپور در تحلیلی نوشت: آمریکا دنبال جدا کردن محور مقاومت از ایران و برخورد جداگانه است و بهمین خاطر در این چند روز از استقلال گروههای مقاومت از ایران سخن گفته است. او با اشاره به مقاله اخیر فارن افرز نوشت: آمریکا بیشتر دنبال بازدارندگی ایران است تا معامله با آن. برخورد جداگانه و تکی با اعضای محور مقاومت می تواند سیاست جدید آمریکا باشد.
امیرعلی ابوالفتح کارشناس حوزه آمریکا نیز نوشت: این که آمریکا توان حمله به دشمنانش را دارد الزاما به این معنی نیست که آمریکا توان شکست دادن دشمنانش را هم داشته باشد؛ چه ویت کنگ ها در ویتنام باشند، چه طالبان در افغانستان باشند و چه نیروهای ضد اشغالگری در عراق و سوریه. وی در ادامه تاکید کرد: هرگونه واکنش ایران به کنش آمریکا باید در چارچوب عملیات نامتقارن انجام گیرد، همان طور که تاکنون نیز بوده است.
احمد زیدآبادی نیز در کانال تلگرامی خود نوشت: حملات نظامی آمریکا به مواضع گروههای شبه نظامی عراق در شرق سوریه بیشباهت به عملیات ایران علیه پایگاه عینالاسد آمریکا در ۴ سال قبل نبود. هر دو حمله، با تأخیرِ معنادار، کنترلشده، محدود و همراه با وسواس لازم برای پیشگیری از نبردی گستردهتر بوده است. بنابراین، حملۀ دیشب که به عنوان آغاز یک سلسله حملات معرفی شده است، به طور بالقوه میتواند آخرین آن هم باشد به شرطی که آتشبسی اعلام شده یا اعلام نشده بین دو طرف برقرار شود.
آتشبس اعلام شده یا اعلام نشده، نیاز به مذاکره و توافق دارد. در غیاب مذاکره و توافق، هیچ صلحی بین دو نیروی متخاصم پایدار نیست و روند امور به دست تصادف و اتفاق و رفتارهای خودسرانۀ افراد سپرده میشود. شاید اگر گروه النجباء دیروز بر ادامۀ عملیات خود علیه پایگاههای آمریکا در منطقه تأکید نمیکرد، حملۀ دیشب نیز رخ نمیداد.
در هر صورت، زمان توافق یا جنگ است. حرکت بین این دو، به وقوع جنگ شانس بیشتری میدهد.
آنچه اما نهایتاً میتوان بر آن تأکید کرد این است که عملیات گروههای شبهنظامی مورد حمایت جمهوری اسلامی در هر نقطه از خاورمیانه به "وادارسازی اسرائیل برای پایان دادن به جنگ در نوارغزه" کمکی نمیکند، بلکه به عکس، توجه جهان را از غزه به نقاط دیگر معطوف میکند. درست به همین دلیل است که اسرائیل اشتیاق آشکاری برای گسترش دامنۀ جنگ از خود نشان میدهد.
خلاصه وقت انتخاب است و حرکت بین خطوط روز به روز دشوارتر و پرهزینهتر میشود.
رضا نصری حقوقدان بین الملل نیز نوشت: اساساً، از منظر حقوق بینالملل، یافتههای اخیر دستگاه طلاعاتی ایالات متحده در مورد میزان کنترل ایران بر گروههای مسلح فعال در عراق و سوریه منتج به این نتیجه میشود که نمیتوان از نظر قانونی برای توجیه حملات تلافی جویانه آمریکا علیه ایران، مسئولیت بینالمللی ایران را مورد استناد قرار داد. علاوه بر آن، ارزیابی دستگاه اطلاعاتی آمریکا این نتیجه را نیز در پی دارد که این گروهها را نمیتوان «گروههای نیالتی ایران» نامید؛ بلکه باید آنها را به عنوان گروههای خودمختاری شناخت که با هدف مشترک مقاومت در برابر اشغال غیرقانونی فلسطین توسط اسرائیل، فعالیت میکنند.
مهدی مطهرنیا نیز نوشت: دکترین گسترش ضعف درونی و ضربات بیرونی به عنوان مکمل ضربات چاقو؛ در حال کارسازی است. زنجیرزن حرفه ای به هیچ وجه زنجیر را نشان و در میان جمعیت فریاد نمی زند؛ امادگی؛ ضربه ؛ پنهان کردن زنجیر در جیب. این مربع دکترین های هجوم هوشمندانه است که با دو دکترین قبلی شکل میگیرد.
311311