مهرنوش محمدزاده: اگر 24 سنگ قبر سیاه را روی زمین در میان چیدمانی از گلدانهای کوچک بنفشه و شمعهایی پراکنده در میان آنها که تمامی نورپردازی فضای این گورستان را به عهده دارند در ذهن تصور کنید، با فضای کلی نمایشگاه آثار داریوش مختاری آشنا میشوید.
در این گورستان هر یک از قبرها، آدمی را به خود میخوانند تا او را با یکی از نامها و چهرههای پیشکسوتان گرافیک نوین ایران همراه با المانهای شاخص در آثارشان در قالب سنگ قبری بر او آشکار کنند.
چهره مرتضی ممیز و در بالای آن چاقوهای معروف آویخته از سقفش، علیرضا اسپهبد و کلاغهایی که بالای تصویرش دو به دو نشستهاند، چهره گورکیز در دایرههای دورانی آثارش و تصویری از ابولفضل عالی و ضریحی که تا نیمههای قبر را پوشانده است.
داریوش مختاری، طراح گرافیک و مجسمهساز که سیامین نمایشگاه آثار خود را با عنوان «آخرین نشانههای زمینی از انسانهای آسمانی» روز پانزدهم دی ماه در فضای نگارخانه لاله برگزار کرده بود، هدف از برپایی این نمایشگاه یک روزه را قدردانی و یادبودی از 24 طراح گرافیک نوین ایران مطرح میکند.
او این نکته را یادآور میشود که مبنای کار این نمایشگاه و خلق این آثار بر اساس کتاب 50 سال گرافیک ایران بوده و معتقد است هنرمندانی که در این نمایشگاه برای آنها سنگ قبری طراحی کرده یادآورهشتاد سال تاریخ گرافیک نوین ما و کسانی است که زندگی خود را برای این کار صرف کردهاند.
مختاری که دانش آموخته گرافیک دانشگاه هنرهای زیباست، میگوید کودکان دیروز و بزرگان امروز خاطراتی را در ذهن خود نقش بسته دارند. این خاطرات تصاویری است از تصویرسازیهای کتابها و پوسترهای شهر که به مناسبتها و موقعیتهایی به نمایش گذاشته شدهاند. هر فرد با این آثار خاطراتی را در ذهن خود دارد که در واقع در موزه شخصی خود آن را به صورت تخیل نگهداری میکند و در نبود یک موزه هنرهای تجسمی خاطرات با فوت انسانها از بین میرود.
از میان قبرها که میگذری و فضای نمایشگاه را از پایین رو به بالا طی میکنی چهره و المانهای شاخص آثار مرتضی ممیز، نظام مرتضوی، لیلا تقیپور، تیمور رشدی، بیوک احمدی، ابوالفضل عالی، فردریک تالبرگ، علیرضا اسپهبد، گورکیز، ژرژ سیمونیان، رضا شهابی، موشخ سروری، حسن نوری، حسن موید پردازی، بنایی، جعفر تجارتچی، الدو، دوالو، بوریس آسیریان، محمد پولادی و محمدرضا مختاری (پدر داریوش مختاری) را نظاره میکنی. در نهایت و در بالای این گورستان نمادین نیز به صندلی میرسی که کتاب و عینک و شلوار پدر داریوش مختاری بر آن جا خوش کرده تا یادی از او را نیز در سالگرد فوتش بر ما زنده کند.
در میان این قبرها صاحبان بعضیشان را میشناسی یا طرحهایی را قبلاً جایی دیدهای و برخی را اصلاً نمیشناسی و حسرت میخوری که ای کاش تاریخچه کوچکی از فعالیت هر یک از این هنرمندان در کنار قبرها جای داده بودند.
مختاری درباره کمبود این اطلاعرسانی به مخاطب در این نمایشگاه چنین پاسخ میگوید که هنوز اطلاعات جامعی از این هنرمندان در دست نداریم. اکنون مدت 4 سال است که روی تاریخ گرافیک ایران به صورت طراحی پوستر کار میکنیم و توسط گروهی نیز نوشتاری برای آن در حال تهیه است که حاصل کار تا پنج سال آینده به صورت پوستر و نوشتار در کتابی منتشر خواهد شد.
نمایشگاه هنر مفهومی «آخرین نشانههای زمینی از انسانهای آسمانی» را در یک عصر زمستانی رصد میکنی و از دو حس حسرت و آرامش پرمیشوی. حسرت نبود هنرمندان بزرگی که اکنون در میان ما نیستند و آرامشی نه از جنس آرامش مردگان خفته در گورستانی گمنام که از جنس آرامش هنرمندان که با آثارشان تا ابد در میان ما زندگی خواهند کرد.