رضا امیرخانی در گفت‌وگوی خود با رادیو مضمون خاطرات جالبی از مرحوم پدرش نقل کرده؛ از جمله اینکه گفته: ابتدا پدرم کارهایم را جدی نمی‌گرفت و آن را یک تفریح وقت‌گیر می‌دانست. او برای مخاطبانم دل‌سوزی می‌کرد و یکبار که یکی از مخاطبانم از کتابم تعریف کرد، می‌گفت باورم نمی‌شود که هیچ دیوانه‌ای کتاب تو را بخواند! بعدها شنیدم کتابم را یواشکی به دوستانش هدیه می‌داده. منبع: رادیو مضمون

265 33