به گزارش ایبنا به نقل از روزنامه اکسپرس فرانسه، سرانجام دادگاه نروژی پرونده «تجاوز به حریم شخصی کتابفروش کابل»، آسنه سایرستاد روزنامه‌نگار و نویسنده رمان پرفروش «کتابفروش کابل» را بی‌گناه شناخت. سایرستاد در سال 2003 به دنبال شکایت شاه محمد رئیس یا همان کتابفروش اهل کابل، به اتهام بدنام کردن و تجاوز به حریم خصوصی او از سوی دادگاه نروژ فراخوانده شد و سرانجام پس از 8 سال فراز و نشیب از اتهام وارده مبرا شد.
سایرستاد می‌گوید: این رأی (صادره از سوی دادگاه عالی نروژ) اهمیت فراوانی دارد. اگر نمی‌توانستم اعاده حیثیت کنم بسیار سخت و حتی غیرممکن بود بتوانم حرفه روزنامه‌نگاری‌ام را ادامه دهم.
«کتابفروش کابل» که در سال 2004 برنده جایزه بهترین رمان خوانندگان فرانسوی شد، تصویری از خانواده‌ای افغان ترسیم می‌کند که تحت سلطه رژیم طالبان روزگار سختی سپری می‌کنند. سایرستاد برای نوشتن این رمان چندین ماه را همراه با خانواده و زنان شاه محمد رئیس کتابفروش اهل کابل که در این رمان با نام سلطان خان آورده شده است زندگی کرده بود.
تصویر دوگانه‌ای از سلطان خان در «کتابفروش کابل» روایت شده است. از سویی او قهرمانی است که زندگی‌اش را از طریق تبادل کتاب‌های غیرمجاز (امری قبیح) در کابل، پایتخت تحت سلطه طالبان به خطر می‌اندازد و از سوی دیگر در خانواده‌اش پدرسالاری است خشن و بی‌رحم نسبت به فرزندان و دو همسرش. بلافاصله پس از انتشار رمان، شاه محمد رئیس نویسنده را به اتهام خیانت، تحقیر او و خانواده‌اش و تحقیر ملت افغانستان به دادگاه کشاند.
سایرستاد در پاسخ به رسانه‌های نروژی درباره این پرونده طولانی‌مدت و طاقت فرسا می‌گوید: فکر کردن درباره این که آنچه نوشته می‌شود باید امتحان دیگری هم پس دهد حایز اهمیت زیادی است؛ این‌که آیا من از این عمل خوشحالم که دیگرانی که درباره آن‌ها نوشته‌ام آنچه را می‌نویسم بخوانند؟ آیا عادل بوده‌ام و حق با من بوده است؟ اما از سوی دیگر شخص باید به مساله و زاویه دیدش وفادار باشد؛ روزنامه‌نگاری همین است.
آسنه سایرستاد متولد 1970، نویسنده و روزنامه‌نگاری نروژی است که با انتشار وقایع و یادداشت‌های روزانه‌اش از مناطق جنگی چون کابل بعد از 2001، بغداد در 2003 و گروزنی در جمهوری چچن در سال 2006 شهرت فراوانی کسب کرد. او پس از حملات 11 سپتامبر 2001 و تهاجم نیروهای ائتلاف به افغانستان، به کابل رفت و چند ماه با خانواده شاه محمد رئیس در سایه هرج و مرج پس از سقوط طالبان زندگی کرد. سرانجام مشاهداتش را در سال 2003 در رمان «کتابفروش کابل» منتشر کرد که با سیلی از خوانندگان مواجه شد.
6060