مازیار میری کارگردان 40 ساله سینما و تلویزیون با ساخت سریال« فرات» نشان داد که حرفهایش فقط ادعای خالی نیستند.
او بارها در گفتوگوها عنوان کرده که دوست دارد فضاهای مختلف را در کارهایش تجربه کند و تمایل ندارد خود را فقط در موضوعات خاصی گرفتار کند و در نتیجه به تکرار مبتلا شود با مازیار میری به گفتوگو نشستیم تا درباره ساخته شدن «فرات» برایمان بیشتر توضیح دهد.
سریال «فرات» به چه صورت شروع شد؟ چطور شد که به کار پیوستید؟
از طرف آقای حمید ابراهیمی که هم بازیگر و هم مجری طرح کار بود و همینطور آقای اسلامی در روزهایی که مدیریت جشن خانه سینما را به عهده داشتم، پیشنهاد کارگردانی «فرات» به من داده شد. گفتوگویی کردیم، خلاصه داستان را شنیدم و خواستند که آن را بسازم. حدود چهار یا پنج قسمت را که نوشته شده بود برایم فرستادند، قرار شد مقدمات کار را آماده کنند و من بعد از پایان جشن به گروه ملحق شوم.
با این که از نظر زمان محدودیت زیادی داشتیم، تصمیم گرفتیم این کار را بسازیم. برای این که به کار سرعت ببخشیم، امیر عربی را به کار اضافه کردیم تا با توجه به زمان کمی که داریم بازنویسی را شروع کند. همزمان با روزهای آخر جشن خانه سینما، گروه کارگردانی یعنی برنامهریز و دستیار در دفتر تولید مشغول به کار شدند و من هم بلافاصله بعد از پایان جشن به آنها ملحق شدم.
آیا پرداختن به زندگی سنتی خانوادههای ایرانی جزو دغدغههای خود شما نیز هست؟
آن چیزی که من خواندم درام خوبی بود و بستر خوبی برای یک کار مناسبتی داشت، برای همین ترغیب شدم آن را بسازم.
فکر میکنید لازم است یک کار مناسبتی در بستر یک خانواده سنتی اتفاق بیفتد؟
نه اصلا. فیلمنامهای که به دست من رسید بسترش یک کار مناسبتی بود که ماجراهای چند خانواده را هم روایت میکند.
فکر میکنید مردم دوست دارند سریالهایی را تماشا کنند که روابط سنتی و خانوادگی در آنها وجود دارد؟
اتفاقا بتازگی با یکی از مدیران تلویزیون در همین مورد صحبت میکردیم. میگفت میخواهیم تحقیق کنیم که چرا مردم ما این نوع سریالها را بیشتر دوست دارند و بیشتر به آن گرایش پیدا میکنند. طبق آماری که به دست آمده، مردم به سریالهایی که به آیینها و سنتها میپردازند بیشتر گرایش پیدا میکنند. برای من هم جذاب است که بدانم چرا با این که نسل تصویری و قصهگوی جدیدی وارد شده و زندگیهایمان شکل جدیدی گرفته، هنوز این تمایل وجود دارد.
فکر کردم که شاید فاصله نسل اول انقلاب با نسل حاضر باعث شده که نسل اول به این نوع سریالها و به این نوع سنتها گرایش پیدا کنند. یا این که مردم انگار گاهی دلشان برای چیزهایی تنگ میشود که در فاصلهای نه چندان دور داشتهاند و حالا از دستش دادهاند، مثل نوع خانهها، حیاطها، حتی محلهای که داشتهاند. در کارهای محلوجیان محله خیلی حضور پررنگی دارد. ما الان محله به معنی قدیم نداریم. مثلا نمیدانیم همسایهمان کیست و چه میکند، معتمد محلهمان را نمیشناسیم.
در کارهای محلوجیان این آدمها و فضاها وجود دارند و به نظر میآید مردم هنوز تعلق خاطری به آنها دارند. برای خودم هم جذاب بود. چون من اهل محله دربند تهران هستم، آنجا همچنان محله وجود دارد و این آیینها و سنتها کمتر از بین رفته.
این نحوه پخش شبانه را به پخش هفتگی ترجیح میدهید؟
الان با توجه به ماهواره و تلویزیون و سلیقههای جدیدی که وارد ذائقه مردم شده، به نظر میآید سریالهایی که هر شب پخش میشود مخاطب بیشتری دارند. دورهای بود که تلویزیون دو تا شبکه بیشتر نداشت.
یکی، دو تا سریال ساخته میشد و آنطور که یادم هست دوشنبه و چهارشنبه پخش میشد. مردم عادت داشتند که هفتگی سریالها را دنبال کنند، اما الان با توجه به توسعه شبکههای تلویزیونی و این همه سریال، انگار دیگر حوصله پخش هفتگی در مردم وجود ندارد. انگار زمان پخش و سیر قصه را گم میکنند. بهتر است که هر شب یا یک شب در میان سریال پخش شود.
اسم «فرات» چطور انتخاب شد؟
من هم نمیدانم. از روزی که فیلمنامه را برایم فرستادند، اسمش همین شد.
یعنی برای خودتان اصلا سئوال نشد که چرا این اسم انتخاب شده؟
حتی تا روزهای آخر هم قرار بود این اسم عوض شود، اما آنقدر در تبلیغات از این اسم استفاده شده بود که دیگر نشد عوضش کنیم.
در مورد انتخاب بازیگرانتان کمی توضیح دهید. چطور شد که حسن پورشیرازی و اکبر زنجانپور را در مقابل هم قرار دادید؟ این انتخاب زیبا و بهجا بود، اما رامین راستاد پیش از این، نقشهایی شبیه به حامد را چندین بار بازی کرده بود. چرا او را برای این نقش انتخاب کردید؟ نترسیدید که حضور او نقش را بیشتر به کلیشه نزدیک کند؟
البته در طول داستان شخصیت حامد (رامین راستاد) تغییر میکند. با همه اینها اما رامین راستاد بازیگر بسیار خوبی است. من مطمئن بودم که یک بدمن درست و حسابی و قابل باور از نقش حامد درمیآورد. ضمن این که همانطور که گفتم شخصیت حامد تغییر میکند، فکر میکردم که رامین راستاد این تفاوت را خیلی خوب از کار دربیاورد که همینطور هم شد.
در کل در تلویزیون محدودیتهایی برای انتخاب بازیگران وجود دارد. به دلیل بودجه، زمان، کار مناسبتی و درگیر بودن بازیگران در پروژههای دیگر، دستمان برای انتخاب باز نیست، اما در «فرات» این شانس را داشتم که واقعا بیشتر گزینههای مورد نظرم را توانستم استفاده کنم. حالا که سریال را میبینم، میفهمم که آقای پورشیرازی و زنجانپور بهترین گزینهها برای این نقشها بودند. بقیه بازیگران هم همینطور. حدود 70 درصد آن چیزی که میخواستم، اتفاق افتاد.
58301