انگار کسی نگران ورود جانوران وحشی و غیربومی به ایران نیست. چند سال پیش کارشناسان هشدار دادند که ورود راکون میتواند در ایران خطرآفرین باشد. نگارنده همان زمان فیلم کوتاه مستندی در اینباره ساخت و ورود گونهای غیربومی را زنهار داد. این فیلم گرچه نخستین تجربه نگارنده بود اما توانست رضایت برخی از با تجربههای این عرصه را به دست آورد.
با این حال آن افراد نامدار نه تنها راه را برای ادامه این کار باز نکردند که با چاهْنمایی امکان ورود به عرصه مستندسازی در زمینه حیاتوحش را بستند؛ مونوپلی تنها منحصر به زمینههای سیاسی و اقتصادی نیست، هنر و اطلاعرسانی نیز در چنگال گروهی خاص است که در صورت مجیزگویی و نوچهصفتی، تازهواردان را مورد تفقد ملوکانه قرار میدهند.
اگر خیابان مولوی به عنوان مرکز فروش جانوران وحشی شهره خاص و عام است، امروزه حد فاصل میدان ونک و تجریش نقاطی زیر سلطه جانورفروشان است؛ میمونهایی که گفته میشود از مالزی و اندونزی راهی سرزمین آریایی-اسلامی میشود و پرندگان و ماهیان متنوع و غیربومی مناطق حاره بخشی از این جانوران هستند.
بازدید یک آشنا از مغازهای در فلکه اول تهرانپارس با خاطرهای غریب همراه بود: تمساحی کوچک برای فروش به راحتی و بدون نگرانی و ترس از ماموران در آکواریمی نگهداری میشد. حضور شیر در ویلای اعیان –و نه اشراف- و حتی یوزپلنگ آسیایی در باغی در کرج را شماری از فعالان محیطزیست با چشم دیدهاند و برای دیگران نقل میکنند.
دوستی خبرنگار به نگارنده گفت که شخص متمولی در شمال شهر تهران برای دختر نازنینش (!) بچه فیلی به مبلغ 20 میلیون تومان خریده است. سرمایهدار خوش ذوق البته گفته کافی است کسی متقاضی جانوری باشد، افرادی را میشناسد که بلادرنگ آن گونه را هر قدر نایاب مثل پیتزا در منزل تحویل میدهند.
اگر سازمان محیطزیست متولی جانوران وحشی است و اگر طبق قانون نگهداری این جانوران ممنوع است، چه کسانی دست به این سوداگری میزنند و سودازدگان با چه شناخت و آگاهی و دانشی جانوران را میخرند؟ آیا این افراد تصوری از فیل و تمساح و شیر بالغ و نگهداری آن دارند؟
سازمان حفاظت محیطزیست در ارتباط با حیاتوحش بومی و وارداتی چه نقشی ایفا میکند؟ جز عدم همکاری در کارهای تحقیقاتی و سنگاندازی در راه محققانِ علاقمند آیا هنر و توان دیگری میتوان در آن تشکیلات سراغ کرد؟
47234