سارا معصومی :پردهها در فلسطین برافتاده است. سه سال از ژانویه تلخ 2006 میگذرد که حماس در انتخاباتی که غربیها هم بر صحت و سقم آن صحه گذاشتند، برگ برنده را در دست گرفت. تشکیلات خودگردان فلسطین معروف به فتح اما همان روزها هم نتوانست پیروزی رقیب را بربتابد. اختلافها میان دو رقیب داخلی که باید در برابر دشمنی واحد دوشادوش هم میایستادند آنچنان بالا گرفت که نه میانجیگریهای مصر پاسخ داد و نه حضور محمود عباس و اسماعیل هنیه در مکه مکرمه و میانجیگری پادشاه عربستان سعودی. هر بار که رقبا دستان همدیگر را به نشانه دوستی گرفتند تا اختلافها را کنار بگذارند و در قالب دولتی ائتلافی آغاز به کار کنند، تفاوتها بیش از اختلافها عیان شد. در ژوئن 2007 در نهایت آنچه نباید اتفاق میافتاد رخ داد و خودیها در خیابانهای غزه با هم درگیر شدند. فلسطین دوپاره شد. پارهای به نام غزه از آن حماس و تکهای که کرانه باختری میخوانیمش در دستان فتحیها. اکنون پس از گذشت دو سال از آن روزها فتح و حماس همچنان خیال آشتی ندارند. در شرایطی که تندروترین دولت در تاریخ اسرائیل بر کرسی قدرت در این رژیم تکیه زدهاست و نیاز به وحدت ملی در میان فلسطینیها بیش از پیش احساس میشود، هیچکدام از طرفین دست دوستی دراز نمیکنند تا انگشتان مداخلهجویانه دشمن واحد را از فلسطین کوتاه کنند. فرصتهای صلح میان فتح و حماس همچنان بیات میشود و البته در جریان ادامه این خصومتها بر دامنه اختلافها هم افزوده میشود. آنچه در مسجدالاقصی رخ میدهد و حمله یهودیان تندرو به مسلمانان خشم اعراب را برمیانگیزد اما همزمان در فلسطین فتحیها ترجیح میدهند سکوت کنند. در غزه سه هفته جنگ بیامان منجر به کشته شدن حداقل 1300 نفر میشود و باز در کرانه باختری تشکیلات خودگردان فلسطین به راحتی بررسی گزارش کمیته حقیقتیاب را به تأخیر میاندازد. گلدستون قاضی از آفریقای جنوبی سرانجام طلسم پذیرش هر آنچه را که اسرائیل انجام میدهد میشکند اما محمود عباس برای خوشامد اسرائیلیها یا برای ادامه پروژهای مخابراتی در کرانه باختری محکومیت اسرائیل را وتو میکند. در میانه همه این اختلافهای داخلی خبرهای رسیده از کرانه باختری دال بر کشته شدن فلسطینی عضو حماس در زندانهای فتح است. مردی که فلسطینی است اما عضو حماس و به همین گناه در زندانهای کرانه باختری به دست هموطن آنقدر شکنجه میشود که جان میدهد. حالا دادگاهی نظامی در کرانه باختری شکل گرفته است تا عاملان این اقدام را محکوم کند. نوشدارو بعد از مرگسهراب اما. این عضو حماس که خبرگزاریها نام او را عمر اعلام کردهاند در ماه ژوئن در جریان سرکوب طرفداران حماس در کرانه باختری بازداشت شد. چهار روز بعد عمر مرده بود. بدنش را که برای دفن به خانوادهاش تحویل دادهاند، آثار شکنجههای شدید بر آن مشهود بود. بافتهای اطراف کلیه از شدت ضرب و شتم کاملاً تخریب شدهبود. جرم عمر اینگونه ثبت شد: عضویت در حماس.
عمر نخستین عضو حماس نبود که در کرانهباختری جان خود را از دست داد. در طول یک سال گذشته چهار عضو حماس در زندانهای متعلق به فتح زیر شکنجه جان دادند. هیچکدام از این چهار نفر هرگز در دادگاهی محاکمه نشدند. پیش از عمر هیچدستگاه قضایی پرونده مرگ سه عضو دیگر حماس را مورد بررسی قرار نداد. سال گذشته نیز یک عضو حماس در کرانه باختری به همین سرنوشت مبتلا شد. وزیر داخلی تشکیلات خودگردان فلسطین حالا که پرونده عمر علنی شده است از منصوب کردن هیأتی برای رسیدگی به این پرونده خبر میدهد. به گفته این مقام فلسطینی 15 افسر امنیتی در حال تحقیق روی این پرونده هستند. مسئولان زندان در توضیح علت فوت عمر ادعا کردند که او هنگام فرار از طبقه دوم زندان از بلندی سقوط کرده و در دم جان باخته است. خانواده عمر و اعضای گروه حقوق بشری که جنازه او را مورد کالبدشکافی قرار دادند اما این نظر را تأیید نمیکنند.
تشکیلات خودگردان فلسطین در حالی اقدامات خودسرانه خود علیه حماس را شدت بخشیده است که ایالات متحده در حال انتقال کمک میلیاردی خود به کرانه باختری است.
همزمان با تندرویهای بیشمار فتح در سرکوب حماس، سخنگوی حماس در تازهترین اظهارات خود هشدار داد که در صورت ادامه یافتن اصرارهای تشکیلات خودگردان برای به تأخیر انداختن بررسی گزارش گلدستون در خصوص جنگ غزه، خبری از صلح و اتحاد ملی در فلسطین نخواهد بود.
این در حالیاست که پیش از این تاریخ بیست و ششم اکتبر به عنوان زمانی برای ادامه گفتوگوهای میان دو طرف اعلام شده بود. در رامالله هم صائب عریقات که نمایندگی فتح در مذاکرات با اسرائیل را بر عهده دارد ادعا کرد که متن توافقنامه ملی میان دو طرف با حضور نمایندگان کشورهای عربی بیست و ششم اکتبر امضا خواهد شد.