نوجوانان و تغییرات اخلاقیشان که در این سن صورت میگیرد، نحوه تعامل والدین با آنها و چگونگی کنار آمدن با تغییر و تحولات مربوط به این سن یکی از مسائلی است که مراجعه کنندگان بسیاری درباره آنها سوال میپرسند.
همه ما کم و بیش با بحرانهای نوجوانی روبهرو بودهایم و این دوران را از سر گذراندهایم پس طبیعتا باید نیازهای مخصوص این سن را بشناسیم؛ اما مساله اینجاست که با گذر از این دوران و طی کردن مراحل جوانی و میانسالی، نیازهای این سن و بحرانهایی که افراد در این سنین با آن روبهرو هستند را از یاد میبریم و به همین دلیل اعمال آنها به نظرمان غیرطبیعی و نگران کننده میرسند. به همین دلیل اولین و مهمترین نکتهای که والدینی که فرزند نوجوان دارند باید به آن دقت کنند این است که زیاد نگران تغییر رفتار فرزندشان نشوند و گمان نکنند اتفاق بزرگی در حال رخ دادن است بلکه این تحولات طبیعی است.
یکی از نکات مهم دیگر در برخورد با نوجوانان این است که پدر و مادرها از هرگونه نصیحت، مقایسه، به رخ کشیدن دیگران و تعریف از خود در سن مشابه او و تحقیر فرزندشان خودداری کنند. با این که متاسفانه این رفتار، رفتار متداولی است اما نتیجهای جز ایجاد حس منفی در نوجوان نسبت به خود، کسی که با او مورد مقایسه قرار گرفته و والدینش ندارد. اگر نوجوان دارای تفاوتهای بارز رفتاری با خواهر یا برادر خود است، باید این تفاوتها شناخته شود و ویژگیهای شخصیتی هر فرد محترم شمرده شود و لزوما نخواهیم که رفتاری مثل سایر اعضای خانواده از فرزند نوجوانمان سر بزند زیرا او در مرحله شناخت خود است.
یکی دیگر از موارد قابل توجه این است که والدین گاهی زیادی سختگیری میکنند و انقدر فضا را برای فرزندشان بسته نگاه میدارند که او حق هیچگونه اظهار نظر و ابراز وجودی پیدا نمیکند. این مساله عواقب خاص خود را دارد که میتوان به خانهگریزی، انزواطلبی، کمبود عزت نفس، ناتوانی در برقراری ارتباطهای اجتماعی و شکست تحصیلی و بسیاری عواقب دیگر اشاره کرد. به همین جهت، باید به افرادی که در این سن هستند اجازه داد مخالفت کنند، اعتراض کنند، نظر بدهند و احساس کنند که در خانواده جایگاه خود را دارند و یک عضو منفعل نیستند که بود و نبودشان فرقی نداشته باشد.
اما از سوی دیگر دیده میشود که برخی پدر و مادرها میخواهند زیادی به فرزندشان آزادی داده و حتی او را در انجام هر کار پرمخاطرهای همراهی میکنند. به طور کلی ما به والدین توصیه میکنیم برخلاف آنچه تصور میشود که باید با فرزندتان دوست باشید، نباید اینطور باشد چون شما دوست فرزندتان نیستید بلکه پدر و مادر او هستید و باید نقش خود را در خانواده حفظ کنید بنابراین لازم نیست دوست فرزندتان باشید اما لازم است که با او رفتار دوستانه داشته باشید.
آگاهی والدین از مسائلی که این دوران با خود همراه دارد و مطالعه آنها درباره نشانههای مربوط به تغییرات در این سن تا حدود زیادی میتواند از نگرانی آنها بکاهد و در درست رفتار کردن با آنها موثر باشد. به عنوان مثال یکی از مواردی که والدین را نگران میکند این است که فرزندشان به خیالبافی رو برده و اوقاتی را در خلوت خویش یا در جمع به فکر فرو میرود که باید گفت این خیالبافیها تا حدودی بدون اشکال است و طبیعی است که نوجوان در تفکر خویش غوطهور شود و تنها زمانی لازم است والدین نگران شده و به فکر راه حل بیفتند که این حالت در آنها طولانی شود و آنها اوقات زیادی از شبانهروز را به پناه بردن به خیالهایشان اختصاص دهند.
همچنین بداخلاق شدن، تحریکپذیر بودن، ناسازگاری، حریم خصوصی خواستن و موارد اینچنینی موارد گریزناپذیری است که برای بیشتر افراد در سنین نوجوانی پیش میآید و مقداری از آنها طبیعی است اما با همه اینها اگر خانوادهها مشاهده کردند که این حالات در فرزندشان بیش از مقدار متعارف بروز پیدا کرده و در مقیاس نگرانکنندهای نسبت به سایر همسالانش قرار دارد، بهتر است به جای متشنج کردن فضای خانواده و برخوردهای قهری با فرزندانشان، از روانشناس و روانپزشک کمک بگیرند.
45234