نزهت بادی: فیلم مطلب قبلی خیالبافها، «رازها و دروغها» ساخته مایک لی بود که اگر هنوز آن را ندیدید، پیشنهاد میکنم وقت را هدر ندهید و در اولین فرصت به تماشای آن بنشینید.
این هفته میخواهیم به سراغ یک فیلمساز آسیایی برویم، یک کارگردان هنگ کنگی که آلن رنه از او به عنوان یک غول سینمایی در آینده یاد کرده و تارانتینو در معرفیاش به جهان نقش اساسی داشته است.
مهمترین مضمون مشترک آثارش عشق و روابط عقیم و فروپاشیده عاطفی است. تقریبا تمام شخصیتهایش افراد شکستخورده هستند که به دلیل درد مشترک ناشی از ناکامی در روابط عاشقانهشان به سوی هم کشیده میشوند. درواقع میتوان او را راوی درد، حسرت، انزوا، رنج و شکست در حفظ و مراقبت از عشق دانست.
فیلمی که از میان آثارش برایتان انتخاب کردم، اولین فیلم غیرآسیایی و انگلیسی زبان این فیلمساز هنگ کنگی است که با بازیگران بینالمللی مثل جود لاو و ناتالی پورتمن ساخته شده و نقش اصلی آن را نورا جونز خواننده معروف بازی کرده است.
فیلم دربارهشناختی است که نورا جونز در روابط عاطفی و احساسیاش نسبت به خود و دیگران به دست میآورد و یاد میگیرد که چطور خیانت و شکست زندگیش را از یاد ببرد، دوباره اعتماد کند و اجازه بدهد تا سرنوشت آدم مناسبش را سر راهش قرار دهد و از نو شروع کند.
مهمترین اتفاق زندگیش ملاقات با جود لاو مرد کافهداری است که مشتریانش را نه از روی اسم بلکه از سفارش غذایشان میشناسد، از دوربین مداربستهاش به جای ثبت دزدی، به عنوان دفتر خاطراتش استفاده میکند و در طول زمان به کلیددار رابطههای تمامشده و درهای بسته آدمهای شهرش تبدیل شده است.
در همان کافه غرق در نور آبی است که نورا جونز با خوردن کیک شاتوتی میفهمد که عشق طعم و مزههای مختلفی دارد و ذائقه هر کسی به دنبال یک جور آن است.
از آن سو جود لاو نیز درمی یابد نگه داشتن کلید درهای بسته میان آدمها نمیتواند دوباره آنها را باز کند و حتی اگر باز هم بشود، شاید دیگر کسی را که به دنبالش هستیم، در آنجا نیابیم. پس تصمیم میگیرد تمام کلیدهای گمشده را دور بریزد و به انتظار دری بنشیند که به رویش باز شود.
این فیلمساز آسیایی که تحصیلکرده رشته گرافیک و عاشق عکاسی است، بیش از هر چیزی برای بازی با رنگ و نور شهرت دارد. در این فیلم نیز میتوانید استفاده از نورپردازی با کنتراست بالا و رنگهای قرمز و آبی را ببینید و غرق در فضاسازی بینظیر آن شوید.
در آثار وی دوربین غالبا همچون روح ناآرام و سرگردانی است که میان شخصیتها پرسه میزند. تراولینگهای کند دوربین و اسلوموشنهای پی در پی یکی از مهمترین مولفههای تالیفی کارگردان است. داریوش خنجی به عنوان فیلمبردار با بهره گرفتن از زوایای نامتعارف دوربین و فیلترهای رنگارنگ به شدت در خدمت ایدههای بصری کارگردان است.
علاقه شدید وی به استفاده از کلوزآپ، در این فیلم به اوج خود میرسد و تقریبا تمام نماهای فیلم بسته و بیشتر فضاها داخلی است. تا جایی که میتوان گفت با یک فیلم کافهای روبرو هستیم که اکثر صحنههایش در محیط بسته کافه و کازینو و بار میگذرد.
قطعات و ترانههای ری کودر نیز که غالبا به عنوان آهنگساز در کنار این فیلمساز است، روی اغلب صحنههای فیلم حال و هوای خاص آن را تشدید میکند.
حالا نوبت شماست که بازیمان را ادامه دهید و اسم فیلم و کارگردانش را حدس بزنید و دربارهاش نظر بدهید.
5858