مهدی یاورمنش: چهارمین و پنجمین روز جشنواره موسیقی فجر در حالی شاهد دو اجرای ارکستر ملی بود که نوازندگان و رهبر جوان آن از همراهی صدای عبدالحسین مختاباد سود میبردند.
این ارکستر در بخش اول برنامه خود، دو نغمه بختیاری با آهنگسازی روحالله خالقی و تنظیم گلنوش خالقی را نواخت و بعد از آن مختاباد روی صحنه آمد و ترانه خاطره انگیز «شباهنگام» با تنظیم بهزاد عبدی، را خواند. در ادامه این بخش، قطعههای «دشتی» با آهنگسازی حسین علیزاده، «نقش خیال» ساخته علی رحیمیان و «فروغ زندگی» براساس ملودیهای ارمنی و با تنظیم سامان احتشامی اجرا شد.
بخش دوم این کنسرت، بداههخوانی و بداههنوازی آواز و ساز قانون بود. همچنین در ادامه، قطعههای معروف «جان عشاق» با آهنگسازی مختاباد، «چهارگاه» از ساختههای حسین علیزاده، «تمنای وصال» از مختاباد و «رنگارنگ» با آهنگسازی روحالله خالقی اجرا شد.
قطعات انتخاب شده در کنار صدای خاص عبدالحسین مختاباد، طعمی متفاوت به این کنسرت بخشیده بود که به مذاق مخاطبان که در هر دو اجرا تمام صندلیهای تالار وحدت را پر کرده بودند نیز خوش آمد.
مختاباد که چند سال پیش هم با ارکستر ملی با رهبری فرهاد فخرالدینی به عنوان خواننده همکاری داشته است، این بار نواخته شدن چند قطعه از ساختههای خود توسط این ارکستر را نیز تجربه کرد.
جای خالی آثار جدید
بعد از اجرای جمعه شب، پشت صحنه تالار وحدت حاضر شدیم و با این استاد دانشگاه، آهنگساز و خواننده گفتگو کردیم؛ مصاحبهای که از مسائل ریز شروع و به مباحث کلان کشیده شد.از مختاباد پرسیدیم که چرا ارکستر ملی همیشه اصرار دارد تا آهنگهای خاطره انگیز و قدیمی را بنوازد و کمتر به سراغ قطعات جدید میرود؟ او در پاسخ گفت: «من هم با نظر شما موافق هستم که ارکستر بهتر است بیش از گذشته به نواختن آثار جدید آهنگسازان ایرانی همت گمارد و اجرای رپرتوارهای تکراری و آهنگهای قدیمی را کاهش دهد.»
او در واکنش به این پرسش که با چنین اعتقادی چرا در این برنامه هم سه قطعه قدیمی و معروف «شباهنگام»، «جان عشاق» و «تمنای وصال» از او نواخته و خوانده شد و کارهای جدیدش فرصت اجرا پیدا نکردند، پاسخ داد: «خیلی دیر برای این دو اجرا با من هماهنگ شد که تنها فرصت پنج جلسه تمرین با ارکستر را داشتم که خب معلوم است با این زمان کم نمیتوانستم آثار جدیدم را آماده کنم.»
این استاد موسیقی دانشگاه ادامه داد: «دلیل اصلی پذیرفتن دعوت همکاری با ارکستر ملی این بود که میخواستم از نوازندگان جوانش که با اشتیاق آمدهاند و عضو گروه شدهاند، حمایت کنم و نشان دهم که آنان چقدر مستعد هستند.»
طعم و تمبر کار هر هنرمند
تازهترین کنسرت ارکستر ملی، چه در آهنگها و چه در قطعات همراه با کلام، اجرایی متفاوت از گذشته محسوب میشد که در بارهاش از مختاباد پرسیدیم و او توضیح داد: «بجز آثار زنده یاد روح الله خالقی، باقی قطعات یا از آهنگسازان جدیدتر بودند یا تنظیم تازهای داشتند که این با اجراهای سالهای گذشته تفاوت داشت.»
این آهنگساز در واکنش به این عقیده که «جنس صدا و تکنیک ویژه خوانندگی او نیز برای ارکستر ملی تازگی داشت»، پاسخ داد: «من همیشه به دنبال آن بودهام که صدایم و شیوه خواندنم، طعم و تمبر خاص خودش را داشته باشد و تقلیدی نباشد. شیوه خاص خوانندگی من اگر چه در متفاوت شدن قطعات با کلام اجراهای پنج شنبه و جمعه کنسرت ملی تاثیر داشت، اما نباید فراموش کرد که این تفاوت در آهنگهای بدون کلام هم حس میشد.»
خلاقیت بدون سواد کافی نیست
وقتی از مختاباد پرسیدیم که سابقه آهنگسازی و تحصیلات موسیقاییاش تا سطح دکترا تا چه حد در شیوه خواندنش تاثیر گذاشته است، تاکید کرد: «این تاثیر خیلی زیاد بوده است، چرا که معتقدم خلاقیت به تنهایی برای موفقیت یک خواننده کافی نیست. در واقع این مطالعه، تحقیق و آموختن است که خلاقیت را بیدار و شکوفا میکند.»
وی ادامه داد: «خلاقیت بدون سواد، پایه و اساس ندارد. اگر چه هنر اول از همه یک عشق است، اما بدون آموزش دیدن نزد استادان یا به صورت آکادمیک، نمیتوان در این عشق به وصال محبوب رسید.»
فقر آهنگسازی
مختاباد درباره مشکلات پیش روی ارکستر ملی هم گفت: «برخی از موانعی که سد راه این ارکستر شدهاند، هنری هستند و تعدادی مدیریتی و مالی.»
وی افزود: «برای مثال ما در موسیقی خودمان دچار فقر آهنگسازی هستیم و آثار کمی را برای خوراک ارکسترهای بزرگ تهیه کردهایم. بعد از آن هم ما مشکل تنظیم آثار را داریم که همان تعداد اندک آهنگهای تصنیف شده را هم نمیتوانیم به خوبی اجرا کنیم.»
بودجهای کمتر از هزینههای یک باشگاه فوتبال
این پژوهشگرموسیقی در باره مشکلات مدیریتی ارکستر ملی نیز توضیح داد: «این ارکستر حمایت همه جانبه مسوولان را میخواهد که در این زمینه کم کاری شده است.»
او با اشاره به حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در کنسرت پنچ شنبه ارکستر ملی گفت: «اینکه وزیر به تماشای کار ارکستر بنشیند، خوب است، اما باید پای حرفهای موسیقی دانان و نوازندگان هم بنشیند، درد و دلهایشان را بشنود و از زاویه دید آنان با مشکلات آشنا شود.»
مختاباد ادامه داد: «در طول سال، هنرمندان کمتر مسوول، مدیر یا نماینده مجلسی را میبینند که به آنان سر بزند، کارشان را دنبال کند و مشکل گشای آنان شود. نتیجهاش این میشود که کل بودجه موسیقی کشور، از حد و اندازههای هزینههای یک باشگاه فوتبال فراتر نرود و از این هنر حمایت کافی صورت نگیرد.»
این استاد دانشگاه تاکید کرد: «موسیقی کشور نیازمند یک سازمان گسترده است که از سوی هنرمندان اداره شود، بودجه کافی دریافت کند و پیگیر تمام مسائل و مشکلات این هنر باشد. آن وقت زیر چتر چنین سازمانی، یک گروه توانمند میتواند هدایت ارکستر ملی را هم بر عهده بگیرد و کارهای بزرگی را به انجام برساند.»
57245