حق رأی
Suffrage
در اصل به معنی خواندن دعاها، بهویژه برای ارواح رفتگان است و معنی مربوط به حق رأی در قرن شانزدهم پیدا شد. در دموکراسی یونان باستان، شرایط رأی دادن چندان مورد بحث قرار نمیگرفت چون دموکراسی بیشتر براساس اصل گزینش تصادفی استوار بود تا رأی دادن. از پیدایش اندیشه دموکراتیک مدرن تا اواخر قرن نوزدهم، تقریباً همه مفسران، چه رادیکال و چه محافظهکار، حق رأی را به مالکیت ربط میدادند و میپذیرفتند که تنها کسانی باید از حق رأی دادن برخوردار شوند که حداقل میزان مالکیت را داشته باشند. حق رأی جهانی و پذیرش آن به از میان رفتن دیدگاه فوق نیازمند بود. حق رأی جهانی برای مردان در قانون اساسی 1793 فرانسه ارائه شد و تقریباً تا 1918 (سالی که حق رأی در انگلستان تصویب شد) در تمامی کشورهایی که خود را دموکراسی میخواندند به اجرا درآمد. شناخت حق رأی برای زنان بسیار آهستهتر صورت گرفت. حق رأی جهانی بزرگسالان در 1928 در انگلستان به رسمیت شناخته شد و در 1971 در سوئیس. در ایالات متحده آمریکا، به لحاظ تئوریک در 1920 به رسمیت شناخته شد. اما، محروم کردن گسترده شهروندان سیاه از حق رأی در جنوب، چه در انتخابات فدرال و چه در انتخابات محلی، متوقف نشد مگر زمانی که اقدامات دادگاهها و قوه مقننه به شناخت حقوق رأی دادن در قانون 1965 منجر شد.
حضور در انتخابات
Turnot
میزان رأیدهندگان ثبتشدهای که در یک انتخابات معین رأی میدهند.
اندازهگیری حضور در انتخابات هم مهم و هم در جایی، بهویژه آمریکا که ثبتنام خود به یک فرآیند پرهزینه تبدیل میشود، دشوار است. در سوی دیگر طیف، در رژیمهای دارای رأیدهی اجباری (نظیر استرالیا) حضور رأیدهندگان هنوز بسیار پایینتر از 100 درصد است چرا که قوانین رأیدهی اجباری به ندرت به اجرا درمیآید. در تعدادی از کشورها از جمله انگلستان از زمان اوج حضور انتخاباتی در دهه 1950، یک گرایش عمومی به سوی کاهش حضور در صندوقهای رأی وجود داشته است. برخی این گرایش را نوعی هشدار در نظر میگیرند، و دیگران نه، و دلیل آن هم به این خاطر است که گفته میشود حضور بیش از حد بالا، فشار تقاضاهای متضاد بر نظام سیاسی را بیش از حد زیاد میکند و یا به این خاطر که مردان و زنان اقتصادی عقلایی به دلیل اطلاع از احتمال زیاد تأثیر نداشتن رأی خود بر انتخابات، زحمت رأی دادن را به خود نمیدهند. همبستگی میان حضور و تصور بسته بودن انتخابات، دیدگاه آخری را به گونهای ضعیف تأیید میکند؛ اما این تبیین نمیتواند حضورهای بیش از 70 درصد انتخاباتی که هیچکس انتظار بسته بودن آن را نداشت، نظیر انتخابات عمومی 1983 انگلستان را توضیح دهد.
منبع: فرهنگ علوم سیاسی آکسفورد/نویسنده:ایان مک لین/ ترجمه: دکتر حمید احمدی
/2727