به گزارش خبرآنلاین، «مردگان باغ سبز» در حالی به چاپ پنجم رسیده که طبق اعلام ناشر، در لیست بیست کتاب پرفروش سوره مهر در سال 90 بوده است٬؛ کتابی که به اعتقاد نویسنده اش دومین و مهم ترین کتاب بایرامی برای گروه سنی بزرگسال است.
بایرامی«مردگان باغ سبز» را بر اساس خاطرهای که مادرش از سالهای دور برای او نقل کرده، نوشته است. داستان مربوط به فرقه دموکرات آذربایجان در سال 1325 است که هنگام شکست و عزیمت به مرز شوروی، دو نفر از این افراد گذرشان به روستای آنها میافتد.
یکی از این دو نفر در راه عزیمت به مرز به شکل فجیعی کشته میشود و همین ماجرا به نوعی دستمایه ادامه داستان و حوادث بعدی میشود.
بایرامی در دیباچه کتاب یک تضاد رندانه و آگاهانه را با درونمایه کتاب ایجاد کرده٬نوشته است: «این داستان همان قدر به واقعیت نزدیک است که پلنگ سر کوه به ماه بنابراین، همه حوادث، اماکن، اسامی و شخصیتهای آن خیالی است هرچند که واقعی به نظر برسد و یا تاریخ هم از آنها به همین شکل نام برده و یاد کرده باشد».
بایرامی پیش تر در گفتگو با خبرآنلاین درباره این رمان گفته بود:« نوع روایت و استفاده از تاریخ در این اثر به همین شکل بوده و من این طوری جلو رفتم و ضمن اینکه این شخصیتها در بخش تخیلی مرتب ابعاد پیدا میکردند و کار انجام شد. شاید این را بگویم بد باشد اما برایم جذاب بود و بیش از حد جذاب بود و از همه کارهای دیگرم بیشتر لذت بردم. امیدوارم پز فرهنگی تلقی نشود ولی در طول نوشتن این کتاب بارها پیش آمد که برای افرادی که در داستان هستند، گریه کردم و به ندرت پیش میآمد که بخندم و تصورم بر این بود و هست که یک داستان که کاری است مصنوع ـ نه مصنوعی ـ بیش از هر کس باید برای خود نویسنده باور پذیر باشد یعنی وقتی من داستان مینویسم فکر نمیکنم چیزی را همان گونه که صنعتکار مونتاژ میکند و میسازد؛ بسازم بلکه فکر میکنم این اثر خلق میشود و زنده میشود و من این کار و اتفاقات را میبینم و کاملا میشناسم و آنقدر با آنها زندگی میکنم که فکر میکنم خیلی جاها از دست من خارج میشود یعنی خودش، خودش را پیش می برد و خودش، خودش را توجیه میکند و دنیای خودش را بنا میکند و گاهی من دنبال این دنیا می روم و ...
فرض کنید صحنهای در داستان است که بالاش با پدرش اولین رویارویی را دارند و آن هم در ده پرت و دور افتادهای و 15 سال بعد از حادثه فروپاشی فرقه که پاییز است؛ یعنی در همان فصلی هستیم که کشتار روی داده و آذر ماه هم هست و پسر به تنهایی بیرون آمده چون در روستا سیل آمده است و حالا مردگان را با این جمله که «من بین زندهها هم همان قدر دارایی دارم که بین مردهها»...رها کرده و به بیابان آمده است. بعد با روح سرگردان پدرش مواجه میشود که دنبال قطعات مثله شده خودش هست. آنجا و در دیالوگی که پدر و پسر با هم دارند پدر میگوید پاییز برای خیلیها فصلی است که باید منتظر کِشتههاشان باشند و پسر فکر میکند این مرد گفته کِشته یا کُشته؟ پدر می گوید کاش میشد فصلها را جابه جا کرد و فاصلهها را از بین برد». اینها یک دفعه ظاهر شد در حالی که در اصل کار نبود، یک دفعه بدون اینکه من تعمدی داشته باشم در اولین مواجهه پدر و پسر در یک صحرای سوت و کور این اتفاقات میافتد. یا مثلا اسم داستان که اول مِردگان بود که اسم محلی در نزدیک باکو است. در داستان وقتی «بالاش» به مرز میرسد و میخواهد از آن عبور کند به او میگویند که دیر آمدی و مرز بسته شده و آنهایی که از مرز رد شدند در مکانی به نام مِردگان جمع شدند بعد با خودش میگوید مُردگان و آنجا شعر ماه پسر را میخواند و همین باعث میشود که اسم کار را انتخاب کنم. مسایلی از این دست جزء نقشه من نبود و بنا نبود در طول کار این طور بشود اما شد از این موارد بسیار داشتم...»
یادداشت رضا امیرخانی درباره رمان را اینجــــا بخوانید.
رمان «مردگان باغ سبز» با قیمت هفت هزار و 500 تومان منتشر شده است.
ساکنان پایتخت برای تهیه این کتاب می توانند با شماره 20- 88557016 سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ سام تماس بگیرند و کتاب را در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند. هموطنان سایر شهرها نیز با پرداخت هزینه پستی ارسال، میتوانند تلفنی سفارش خرید بدهند.
6060