صبح یکشبنه 21 اسفندماه، اهالی قلم در تالار وحدت گرد هم آمدند تا بانوی داستان‌نویسی ایران را به سمت آرامگاه ابدی‌اش بدرقه کنند.

زینب کاظم‌خواه: روزهای آخر اسفند شده بلای جان اهل فرهنگ هر سال که به روزهای آخر سال می‌رسیم و فکر می کنیم که دیگر مرگ دست از سر اهالی فرهنگ برداشته است، اما دوباره سر و کله‌اش پیدا می‌شود و یکی را با خود می‌برد.
حالا نوبت سیمین دانشور بود، نویسنده‌ای که لقب بانوی داستان‌نویسی ایران را به او داده‌اند. سیمین دانشور بعد از ظهر یک روز زمستانی (18 اسفند ماه همزمان با روز جهانی زن) در خانه‌اش درگذشت و امروز 21 اسفند، اهالی قلم و چند مقام فرهنگی در تالار وحدت جمع شدند تا او را بدرقه کنند.  
در ابتدای مراسم پیام سیدمحمد حسینی – وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی-  خوانده شد که به خاطر حضور در کشور اندونزی نتوانسته بود در این مراسم حضور یابد. بعد از آن بهمن دری – معاون فرهنگی او - سخن گفت و به دیداری که چندی پیش با سیمین دانشور داشته اشاره کرد، دیداری که در آن دانشور کتابی را به او هدیه کرده است و او خواسته که برایش امضا کند،اما نکرده ولی بعدا از طریق دوستی آن‌ را امضا کرده و برایش فرستاد. او گفت که بر خلاف آن چه که گفته می‌شد، خانم دانشور این اواخر اصلا کج خلق نشده بود.
او به خدمات ارزنده سیمین دانشور در عرصه داستان‌نویسی اشاره کرد، نویسنده‌ای که عمری در این عرصه حرف اول را می‌زد.
دری حتی درباره شیوه داستان‌نویسی دانشور هم سخن گفت، به نثر ساده او اشاره کرد و «سووشون» را نقطه اوج کارهای ساده و در عین حال عمیق این داستان‌نویس ذکر کرد.
معاون فرهنگی وعده داد که اگر کتابی از دانشور مانده و یا اثری باید تجدید چاپ شود، مجموعه ارشاد تمام تلاش‌اش را خواهد کرد که این آثار منتشر شوند. همچنین تا نمایشگاه کتاب تمام آثار این نویسنده در فرم خاصی منتشر  و در یک غرفه به نامش عرضه می‌شود.
غلامرضا امامی - مترجم- یکی از کسانی که تا اواخر عمر دانشور به خانه‌اش رفت و آمد داشت. او متنی را درباره این داستان‌نویس خواند: «توی این شهر شلوغ در خیابان عشق در کوچه دل میان بن بست ارض و سما خانه‌ای است که جلال ساخته است، خانه‌ای که جلال برای سیمین ساخته و هنوز این خانه پایدار مانده است. سیمین این خانه را رها نکرد این خانه، خانه دل او و خانه دل ماست. این خانه هنوز سخن می‌گوید، تاریخ ادبی و اجتماعی این سرزمین در آن خانه نقش بسته است. امیدوارم این خانه  که خانه دل سیمین و خانه دل ماست برای این سرزمین بماند.»
امامی در ادامه قطعه از نوشته‌های سیمین دانشور را خواند:« در زندگی سرودی و زندگی سرودی است با محبت بخوانش، زندگی یک بازی است با سرود بازی‌‌اش کن، اما بدان که اصل زندگی سفر میان زایش و مرگ است...»
این مترجم یادآور شد: «او را هرگز نمی‌یابم که رفته باشد. سیمین سفر به خیر، امروز به دیدن جلال می‌روی، جلال به پیشواز او بیا.»
علی دهباشی  نویسنده و مدیر مسوول نشریه ادبی بخارا هم یادآور شد:«حضور وسیع شاعران و نویسندگان و مقامات فرهنگی نشان می‌دهد که دانشور از چه جایگاهی در ادب معاصر برخوردار بوده است. سه نسل با رمان‌ها و آثار دانشور زندگی کردیم و همیشه دم گرم او و نگاه مهربانش آرام‌بخش حرمان‌های ما بود.»
بعد از صحبت‌های این چند نفر، برای سیمین دانشور نماز خوانده شد، حجت‌الاسلام محمود دعایی  که به گفته خودش تا به حال کمتر از 10 مرتبه نماز میت خوانده‌ آن هم برای چهره‌هایی چون مرحوم فولادوند، طاهره صفارزاده و موذن زاده اردبیلی را خوانده‌ است، برای دانشور هم نماز خواند.
این طرف‌تر هم عده‌ای جمع شده بودند و در حالی که پوستر سیمین دانشور در دست‌شان بود، سرود ای ایران را می‌خواندند، بعد پیکر سیمین دانشور به سمت بهشت‌زهرا(س) تشیع شد.
حالا دانشور در قطعه‌ هنرمندان شماره 31 ردیف 150 قطعه 88 بهشت زهرا(س) همسایه عبدالحسین زرین‌کوب، مهرداد بهار، شاهرخ مسکوب، فریدون مشیری شده است. حالا وقت ملاقات سیمین با جلال است.
عکس‌ها:فارس

57244

منبع: خبرآنلاین