در ایام تعطیلات نوروز ناگهان شاهد محدودیت اکران برای دو فیلم سینمایی «گشت ارشاد» و «خصوصی» به واسطه اعتراض گروهی که خود را انصار حزب الله مینامیدند و تعدادی از ائمه جمعه بخصوص امام جمعه محترم تهران بودیم.
این دو فیلم بسیار با هم متفاوت است و در تحلیل و تفسیر نمیتوان آنان را در کنار هم قرار داد و از هر دو بطور یکسان حمایت و یا مخالفت کرد و تعجبم از دوستان معترض که چطور میتوانند دو موضوع متفاوت از دو آدم متفاوت را در سینمای ایران در کنار هم ببینند.
«خصوصی» هر چند یک فیلم سیاسی محسوب میشود، اما بنظرم اولا سیاسی نیست ثانیا در مسیرسینمای فیلمفارسی قبل از انقلاب است و با سینمای پس از انقلاب بسیار فاصله دارد. هرچند توسط فردی ساخته شده که مشهور به نیروهای متدین و انقلابی است که برای این وجه از شخصیت او بسیار احترام قائل هستم، اما بحث، بحث جریان و فرمولی است که پس از انقلاب اسلامی در سینمای ایران توسط فیلمسازان متدین و انقلابی ایجاد شده که میتواند شاخصههایی برای معرفی سینمای ایران باشد. فرمولی که در فیلم «خصوصی» اجرا شده با سینمای انقلاب فاصله بسیار دارد. البته این بحث خیلی قدیمی است. از زمانی که «فرحبخش»ها در سینمای ایران حضور دارد این بحثها وجود دارد و هنوز هم به نتیجه نرسیدند. ولی من این فرمول را برای سینمای نجیب ایران نمیپسندم، حتی اگر در فیلم به رقبای سیاسی مخالفم پرداخت شده باشد که در این فیلم به ظاهر اینگونه است. نباید برای تخریب رقبای خود و یا خشنودی افرادی، متوسل به طرح مسائل غیر اخلاقی شویم.
فیلم «گشت ارشاد» یک نقد اجتماعی به برخی رفتارهای متظاهرانه و ریاکارانه است که ممکن است اغراق شده باشد که لازمه یک فیلم کمدی است. البته بازگشت سرمایه به ترفندهای مختلف هم در بخش خصوصی یک امر حیاتی است اما فیلم «گشت ارشاد» توهینآمیز و غیر اخلاقی نیست. مگر اینکه احساس کنیم آن افراد متظاهر و متقلب خودمان هستیم. سابقه شخصی و سینمایی سعید سهیلی هم نشان داده است او دلسوز انقلاب و حتی میتوان گفت فرزند انقلاب است. البته او بلد نیست فیلم داستانی ساده و یا سفارشی و تبلیغاتی بسازد. هر کدام از فیلمهایش چه ضعیف و چه قوی در مسیر نقد اجتماعی ساخته شدهاند تا بدینوسیله بتواند به عنوان یک فیلمساز آن روح تعهدی را که به تعبیر امام راحل وظیفه هنرمند است در جامعه تزریق کند.
اعتراض برخی افراد که خود را انصار حزب الله مینامند و یا برخی ائمه محترم جمعه حق آنان است و این تاکید امام راحل است که اگر احساس کردید منکری انجام میشود امر به معروف و نهی از منکر کنید، اما نه تا بدانجا که تبدیل به تهدید و رعب و وحشت شود و خللی در مجراهای قانونی کشور ایجاد گردد.
سینما جایگاه حساسی دارد و به راحتی نمیتوان آن را تفسیر و تحلیل کرد حتما در چنین مواقعی باید به کارشناس مجرب و متبحر مراجعه کرد. در فقه نیز اینگونه است. مراجع و علما اگر به معضلی برخوردند که دسترسی به آن و یا کشف موضوع برایشان مقدور نیست حتما به کارشناسان مراجعه میکنند.سینما هم یکی از این موارد است. نمیتوان با دیدن یک بیلبورد از یک نما در فیلم به تحلیل کامل رسید.
نکته مهمتر در این بحث اخلال در سیستم قانونی کشور است. آیا میتوان به خاطر اعتراض به یک اثر که تفسیرهای مختلف از آن میشود کاری کرد که خللی در روند قانونی ایجاد شود آن هم در شرایطی که حساسیتهایی برای زیرپا گذاشتن قانون در کشور وجود دارد؟با این روش سنگ روی سنگ بند نمیشود.
در این قضایا به نظر میرسد سخنان غیر کارشناسی و احساساتی امام جمعه محترم تهران بیتاثیر نبوده و نقش کلیدی داشته است. بنابراین لازم است حضرت آیت الله احمد خاتمی در این زمینه اصلاح بفرمایند. ضعف مسئولین هم کاملا مشهود بود. وزیر محترم و یا مسئولین دیگر میتوانستند تدبیری بیاندیشند که هم نظر برخی ائمه محترم جمعه و یا مسئولین استانها تامین شود و هم به فیلم و فیلمساز لطمه نخورد. خیلی عجولانه سعی کردند با حذف صورت مسئله غائله را ختم کنند. گروه موسوم به انصار حزب الله هم میتوانند با رعایت مراحل قانونی اعتراض خود را داشته باشند، اما نباید احساس کنند حق فقط خودشان هستند.
585817