تاریخ انتشار: ۴ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۸

احکام و مقررات مربوط به فسخ نکاح به طور کامل با طلاق متفاوت است و عدم رعایت این مقررات مانع از امکان فسخ نکاح خواهد شد.

عقد نکاح، مشابه دیگر عقود ذکر شده در قانون مدنی، ممکن است تحت شرایط خاصی به پایان برسد. روش‌های خاتمه این عقد، بر اساس قانون مدنی تعیین شده‌اند و شامل طلاق، فسخ نکاح، بذل مدت و انقضای مدت هستند. نکته‌ای که اهمیت دارد این است که احکام و مقررات مربوط به فسخ نکاح به طور کامل با طلاق متفاوت است و عدم رعایت این مقررات مانع از امکان فسخ نکاح خواهد شد.

فسخ ازدواج چیست؟

فسخ ازدواج به معنای ابطال و پایان‌دادن به عقد نکاح به‌واسطة وجود عیوب یا شرایط خاصی است که موجب عدم اعتبار عقد می‌شود. در این حالت، یکی از طرفین می‌تواند به دلیل وجود دلایل مشخص، مانند عیوب جسمی، عدم توافق در شرایط اساسی یا عدم اطلاع از حقایق مهم، به کمک وکیل فسخ نکاح درخواست فسخ کند.

پس از فسخ ازدواج، اثرات آن به‌گونه‌ای است که به نظر می‌رسد عقد ازدواج هرگز وجود نداشته است و طرفین به وضعیت پیش از ازدواج بازمی‌گردند. این فرآیند نیازمند رعایت ضوابط و مقررات خاصی است و در صورت عدم رعایت آن‌ها، امکان فسخ وجود نخواهد داشت.

چه دلایلی می‌تواند منجر به فسخ ازدواج شود؟

فسخ ازدواج می‌تواند به‌ دلیل وجود دلایل مختلفی اتفاق بیفتد. یکی از مهم‌ترین دلایل، وجود عیوب جسمی یا بیماری‌های خاص است که قبل از عقد نکاح به‌طرف مقابل اعلام نشده باشد. این عیوب باید به‌گونه‌ای باشند که ادامه زندگی مشترک را غیرممکن یا دشوار کنند.

دیگر دلیلی که می‌تواند منجر به فسخ ازدواج شود، عدم بلوغ یکی از طرفین است. اگر یکی از زوجین به سن قانونی ازدواج نرسیده باشد، عقد نکاح قابل‌فسخ خواهد بود. همچنین، عدم اطلاع از حقایق مهم نیز می‌تواند دلیل دیگری باشد. درصورتی‌که یکی از طرفین در مورد مسائل اساسی مانند وضعیت مالی یا اعتیاد اطلاعات نادرست یا ناقص به‌طرف مقابل ارائه دهد، این امر می‌تواند موجب فسخ عقد شود.

عدم توافق در شرایط اساسی زندگی مشترک، مانند تعداد فرزندان یا نوع زندگی، نیز می‌تواند به فسخ منجر شود. علاوه بر این، اگر یکی از طرفین تحت‌فشار یا اجبار به ازدواج کرده باشد و پس از آن بخواهد عقد را فسخ کند، این موضوع می‌تواند به‌عنوان دلیل فسخ مطرح شود.

در نهایت، اختلافات و درگیری‌های جدی که به زندگی مشترک آسیب می‌زنند و به طور مداوم ادامه دارند که در بهترین حالت منجر به مراجعه به مشاوره حقوقی می‌شود، نیز ممکن است به فسخ ازدواج منجر شوند. این دلایل همگی شرایطی را نشان می‌دهند که می‌توانند موجب ابطال عقد نکاح شوند و هر یک نیازمند بررسی و ارزیابی خاصی است.

تفاوت‌های اصلی بین طلاق و فسخ نکاح چیست؟

طلاق و فسخ نکاح دو فرآیند متفاوت برای پایان‌دادن به عقد نکاح هستند که هر یک ویژگی‌ها و شرایط خاص خود را دارند.

طلاق به معنای پایان‌ دادن قانونی به عقد نکاح به‌وسیله یکی از طرفین است. این فرآیند معمولا بر اساس تصمیم شخصی یکی از زوجین انجام می‌شود و نیازمند رعایت مراحل قانونی و شرایط خاصی است. آثار طلاق شامل تعیین نفقه و حضانت فرزندان و دیگر مسائل حقوقی و مالی است.

از سوی دیگر، فسخ نکاح به معنای ابطال عقد نکاح به‌واسطة وجود عیوب یا شرایط خاصی است که موجب عدم اعتبار عقد می‌شود. در این حالت، معمولاً نیاز به وجود شرایط خاصی مانند عیوب جسمی، عدم توافق در شرایط مهم یا عدم اطلاع از برخی حقایق است. آثار فسخ نکاح معمولاً به گذشته برمی‌گردد و به این معناست که به‌طورکلی عقد هرگز وجود نداشته است.

به‌ طور کلی، طلاق و فسخ نکاح دارای احکام و مقررات متفاوتی هستند و عدم رعایت این مقررات در مورد فسخ می‌تواند مانع از انجام آن شود. در نتیجه، هر یک از این دو فرآیند تأثیرات خاص خود را بر زندگی افراد و روابط آن‌ها دارد.

عوامل فسخ نکاح

عوامل فسخ نکاح شامل موارد زیر است:

تخلف از صفت شرط شده در ضمن عقد

اگر در زمان عقد نکاح، یکی از طرفین صفتی را به دیگری نسبت دهد و بعداً مشخص شود که آن صفت وجود ندارد، طرف مقابل می‌تواند درخواست فسخ نکاح کند. به‌ عنوان‌ مثال، اگر یکی از طرفین ادعا کند که دارای تحصیلات عالی است و بعداً مشخص شود که این ادعا نادرست بوده، می‌تواند به‌ عنوان دلیلی برای فسخ مطرح شود.

تدلیس

تدلیس به معنای فریب‌دادن طرف مقابل در عقد نکاح است. اگر یکی از طرفین به طور عمدی اطلاعات نادرست یا ناقص درباره خود یا شرایط خود ارائه دهد و این اطلاعات بر تصمیم طرف مقابل تأثیر بگذارد، می‌تواند موجب فسخ نکاح شود. این موضوع شامل ارائه اطلاعات فریبنده درباره وضعیت مالی، شخصیت، یا حتی عیوب جسمی است.

عیوب خاص

وجود عیوب خاص در یکی از طرفین که قبل از عقد نکاح به اطلاع طرف مقابل نرسیده باشد، می‌تواند دلیل دیگری برای فسخ ازدواج باشد. این عیوب باید به‌گونه‌ای باشند که ادامه زندگی مشترک را غیرممکن یا دشوار کنند، مانند بیماری‌های جدی یا ناتوانی‌های جسمی که به طور قابل‌توجهی بر کیفیت زندگی تاثیر می‌گذارند.

این عوامل نشان‌دهنده شرایطی هستند که می‌توانند به ابطال عقد نکاح منجر شوند و هر یک نیازمند بررسی دقیق و قانونی است.

شرایط فسخ نکاح

فسخ نکاح به شرایط خاصی بستگی دارد که باید رعایت شوند. یکی از این شرایط وجود عیب یا نقص در یکی از طرفین است، به‌گونه‌ای که این عیوب بر ادامه زندگی مشترک تاثیر بگذارد و قبل از عقد به اطلاع طرف مقابل نرسیده باشد.

طرفی که قصد دارد عقد را فسخ کند، باید اراده خود را به طور واضح و صریح اعلام کند. این اعلام می‌تواند به‌ صورت کتبی یا شفاهی باشد و باید نشان‌دهنده تصمیم جدی او برای فسخ باشد. همچنین، فسخ نکاح باید در مدت معین و مشخصی پس از کشف عیب یا نقص انجام شود. به‌ عنوان‌ مثال، در مواردی مانند تدلیس، طرف مقابل باید در مدت معقولی پس از کشف فریب اقدام کند.

عدم رضایت یکی دیگر از شرایط فسخ است. اگر یکی از طرفین تحت‌فشار یا اجبار به ازدواج کرده باشد، می‌تواند درخواست فسخ کند و این عدم رضایت باید به طور واضح و مستند اثبات شود. علاوه بر این، رعایت مقررات قانونی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است؛ به عبارتی، فسخ نکاح باید بر اساس قوانین و احکام موجود انجام گیرد و مراحل قانونی آن پیگیری شود.

در نهایت، اگر اختلافات و مشکلات بین زوجین به حدی باشد که امکان سازش و ادامه زندگی مشترک وجود نداشته باشد، یکی از طرفین می‌تواند درخواست فسخ نکاح کند. رعایت این شرایط برای قانونی‌بودن فرآیند فسخ نکاح ضروری است و می‌تواند به حفظ حقوق طرفین کمک کند.

تکلیف مهریه در فسخ نکاح

قانون تکلیف مهریه را بر اساس وجود یا عدم نزدیکی بین زوجین تعیین کرده است. به این صورت که اگر در طول مدت ازدواج رابطه جنسی بین زن و مرد برقرار نشده باشد و دادگاه نیز حکم فسخ را تایید کند، مهریه به زن تعلق نخواهد گرفت، مگر اینکه دلیل فسخ ناشی از عنن مرد باشد که در این صورت زن نصف مهریه را دریافت می‌کند.

از سوی دیگر، اگر بین زن و مرد نزدیکی انجام شده باشد؛ اما به‌ دلیل یک عارضه یا حادثه، مرد از لحاظ جنسی ناتوان شده باشد، در این حالت مهریه کامل به زن تعلق خواهد گرفت.

برچسب‌ها