به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در هیاهوی بازار کتاب، بعضی نامها بدون جار و جنجال اما با تاثیری عمیق در ذهن مخاطبان ماندگار میشوند. بیژن اشتری یکی از همین چهرهها بود؛ مترجمی که با انتخابهای هدفمند، ترجمه آثار تاریخی و روایت قدرت را در ایران جدی گرفت: تاریخ معاصر، سازوکار قدرت سیاسی و زندگی دیکتاتورها.
اشتری ازجمله مترجمان کمحاشیه اما پرتلاش بود که ترجمه را نه صرفا انتقال واژگان، بلکه انتقال تجربه و آگاهی تاریخی میدانست. با وسواسی ستودنی سراغ کتابهایی رفت که صرفا زندگینامه نبودند، بلکه قدرت، خشونت، و نظامهای استبدادی را میکاویدند. بسیاری از این آثار برای نخستین بار به واسطه ترجمههای او به دست مخاطب ایرانی رسیدند و نگاه تازهای به تاریخ قدرت در جهان معاصر گشودند.
بیژن اشتری روایتهایی را با دقت و امانت به فارسی منتقل کرد که اغلب در ذهن خواننده ایرانی طنین خاصی داشتند. کمتر میتوان مترجمی را یافت که اینچنین پیگیر و جدی به سراغ مقولههای قدرت، استبداد و تجربههای تاریک قرن بیستم برود. شاید آثار او در نگاه نخست برای عموم مردم چندان ساده و عامهپسند نباشند، اما همین انتخابهای دشوار به مرور، سطح سواد تاریخی و سیاسی جامعه را بالا بردهاند.
یکی از نکات برجسته کارنامه بیژن اشتری، انتخاب و ترجمه آثار منتقد جریانهای چپ، کمونیسم و شخصیتهای مشهور این نحله است. اشتری با انتخاب کتابهایی درباره چهرههایی چون لنین، استالین، چائوشسکو، چهگوارا و پل پوت و بازگویی نقاط تاریک حکومتهای چپگرا عملا تصویری واقعگرایانه و گاه بیرحمانه از این جریان ترسیم کرده است.
او معتقد بود فضای فکری جامعه ایران، بهویژه در دهههای گذشته، بیش از حد تحت تاثیر افسانهسازی از چپها و رهبران کمونیست بوده است. به همین دلیل با ترجمه آثاری که به نقد، یا حتی افشای ناکامیها، خشونتها و شکستهای جنبشهای چپ میپرداختند، قصد داشت تعادل روایت تاریخی را بازگرداند.
انتخاب آثاری مانند «دادگاه تاریخ استالین»، «کابوس سرخ» درباره پل پوت و حتی زندگینامههای رهبری مانند هوگو چاوز، ضمن تمرکز بر تجربههای سرکوبگرایانه و تبعات ویرانگر اندیشههای توتالیتر، همین رویکرد منتقد چپ را بهخوبی نشان میدهد. او خود اذعان میکرد که جامعه ایرانی باید حقایق تلخ تاریخ سیاسی معاصر را (از هر سوی طیف ایدئولوژیک) بشناسد تا قربانی شعارهای مهآلود نشود.
اشتری فقط مترجم نبود؛ راویِ صبور و دقیقی بود که از دل تاریکترین سالهای تاریخ، ما را به تاملی عمیقتر درباره سرنوشت خودمان فرامیخواند.
درمجموع، بیژن اشتری روایتگر دورههایی از تاریخ شد که عمدتا از زاویه نقد حکومتهای اقتدارگرا و چشماندازی منتقد درباره اسطورههای چپ معاصر روایت میشد. او با سکوت و دقت، نگاه جامعه را به نقد سنتها و ایدئولوژیهای دستنخورده فرامیخواند.
برخی از آثار شاخص او که هرکدام روایتی از تاریخ پرتلاطم قرن بیستم و بیستویکم ارائه میدهند، عبارتاند از:
لنین: زندگی انقلابی سرخ (رابرت سرویس)
استالین: دادگاه تاریخ (سایمن سیبیگ مانتیفوری)
چائوشسکو: ظهور و سقوط دیکتاتور سرخ (ادوارد بئر)
پل پوت: کابوس سرخ (فیلیپ شورت)
رفیق: زندگی و مرگ ارنستو چهگوارا (خورخه کاستانیدا)
فرمانده: ونزوئلای هوگو چاوز (روری کارول)
برژنف: از ثبات و رکود تا زوال و فروپاشی (سوزان شاتنبرگ)
آکواریومهای پیونگیانگ (چولهوان کانگ و پیر ریگولت)
حرمسرای قذافی (آنیک کوژان)
راسپوتین: ابلیس یا قدیس (ادوارد راژینسکی)
ادبیات علیه استبداد (پیتر فین)
شوری ضد شوری (ولادیمیر واینوویچ)
امید علیه امید (نادژدا ماندلشتام)
۲۵۹