رسول سلیمی - خبرآنلاین : در حالی که دنیا نگاهش به جنگ بالقوه ایران و اسرائیل است، تنشهای نظامی و سیاسی ١٢روز گذشته، تأثیرات عمیقی بر اقتصاد قدرتهای جهانی داشته است. گروه «بریکس» (BRICS) و «سازمان همکاری شانگهای» (SCO)، دو فراگروه مهم جهانی، واکنشهای متفاوتی نسبت به این تنشها نشان دادهاند. برای مثال در گروه بریکس، در میان پنج عضو اصلی، در حالی که برزیل و آفریقای جنوبی از اسرائیل انتقاد کردهاند، هند همچنان در کنار این کشور قرار دارد. در مقابل، چین و روسیه سعی کردهاند تعادلی دیپلماتیک را با هر دو طرف حفظ کنند.
جنگ ایران و اسرائیل نهتنها امنیت منطقه را لرزانده، بلکه اقتصاد کشورهایی مثل برزیل، روسیه، هند، چین، و آفریقای جنوبی را نیز تحت تأثیر قرار داده است. در این میان، گروه بریکس و سازمان همکاری شانگهای، با وجود اهداف مشترک در کاهش نفوذ غرب، واکنشهای متفاوتی نسبت به این درگیری اعلام کردند.
آثار درگیری ۱۲ روزه ایران با اسرائیل و آمریکا فقط سیاست نبود؛ این یک جنگ اقتصادی نیز هست. با توجه به واردات نفت ایران توسط چین و هند، همچنین صادرات انرژی روسیه به این کشورها، ادامه جنگ میتوانست و همچنان میتواند باعث افزایش قیمتهای جهانی انرژی شود. از یک سو کشورهای شرقی و جنوب جهانی، با انگیزههای مختلف با نگرانی شرایط را دنبال میکردند و از سوی دیگر آمریکا و اتحادیه اروپا، در حمایت بیقید و شرط، سعی کردهاند از طریق تحریمهای گستردهتر و فشار دیپلماتیک، فشار اقتصادی بر ایران و ومتحدانش ایجاد کنند.
موضعگیریهای گروه بریکس در قبال جنگ ایران و اسرائیل
گروه بریکس شامل برزیل، روسیه، هند، چین، و آفریقای جنوبی است، اما در مورد جنگ ایران و اسرائیل، این کشورها مواضع مختلفی را اتخاذ کردهاند.
برزیل و آفریقای جنوبی، بهطور صریح از اقدامات اسرائیل انتقاد کردهاند و خواستار توقف فوری تنشها شدند. دولت برزیل، با رهبری لوئیس لولا داسیلوا، اعلام کرده که «جنگهای خاورمیانه تنها به ضرر ثبات منطقهای و امنیت جهانی است». آفریقای جنوبی نیز از اسرائیل بهعنوان کشوری با «جنایتهای جنگی» یاد کرده و خواستار اعمال تحریمهای جهانی شد.
در مقابل، هند موضعی محتاطانه گرفته است. وزیر امور خارجه هند گفته که «هند از حل و فصل دیپلماتیک بحرانها حمایت میکند، اما امنیت منطقه و همکاریهای انرژیای را نیز در اولویت قرار میدهیم». این موضع، نشاندهنده سعی هند در حفظ روابط با اسرائیل در حالیکه همچنان با ایران روابط دارد.
چین و روسیه نیز سعی کردهاند تعادلی دیپلماتیک را با تمایل به روابط با هر دو طرف حفظ کنند. چین در بیانیهای اعلام کرده که «جنگ منجر به حل نمیشود، دیپلماسی است که میتواند بحرانها را مدیریت کند». روسیه نیز در تماسهایی با مقامات کشورمان و اسرائیل، خواستار کاهش تنشها شده است.
این تفاوتهای سیاسی در داخل بریکس، نشاندهنده چالشهای این گروه در هماهنگی سیاسی است. با این حال، این گروه همچنان به دنبال افزایش همکاریهای اقتصادی با هر دو طرف جنگ است.
نهایتا گروه بریکس بیانیهای صادر کرد و در متن آن ضمن انتقاد از حملات اسرائیل علیه ایران که آن را «ناقض قوانین بینالمللی و منشور ملل متحد» دانستهاست، خواستار «خاورمیانه عاری از سلاحهای هستهای» شد.
واکنشهای سازمان همکاری شانگهای در قبال جنگ ایران و اسرائیل
سازمان همکاری شانگهای (SCO)، که شامل چین، روسیه، هند، پاکستان، ایران، قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان، همراه با کشورهای ناظر و شریک است، واکنشهایی متعادل اما محدود داشته است.
چین و روسیه، بهعنوان دو قطب اصلی SCO، سعی کردهاند از هرگونه مداخله مستقیم در جنگ ایران و اسرائیل خودداری کنند. چین در بیانیهای اعلام کرده که «جنگ منجر به حل نمیشود، دیپلماسی است که میتواند بحرانها را مدیریت کند». روسیه نیز در گفتوگوهایی با مقامات ایران و اسرائیل، خواستار توقف تشدید تنشها شده است.
همچنین، در جلسه اخیر وزرای خارجه شانگهای، چین و روسیه از هماهنگی بیشتر با ایران و تلاش برای مذاکره با اسرائیل حمایت کردند. این موضع، با واکنش مثبت هند و خنثیگرایی پاکستان همراه بود.
اما در مجموع، شانگهای ترجیح داده است نقش میانجیگری فعالانه را ایفا کند، نه اتخاذ موضع صریح موافق یا مخالف. این رویکرد، نشاندهنده تلاش چین و روسیه برای حفظ روابط تعاملی با هر دو طرف است.
سازمان همکاری شانگهای، تحت ریاست دورهای چین در آخرین روز جنگ دوازده روزه ایران و اسرائیل بیانیهای منتشر کرد و از تجاوز اسرائیل به خاک ایران انتقاد کرد. در این بیانیه آمدهاست: «اقدام تجاوزکارانه مذکور زیرساختهای غیرنظامی و تأسیسات هستهای را هدف قرار داده و موجب تلفات غیرنظامیان شدهاست.» سازمان همکاری شانگهای نیز مانند گروه بریکس، اقدام اسرائیل را خلاف «قوانین بینالمللی و منشور ملل متحد» توصیف کرد.
مواضع کشورهای مناطق آسیا
در آسیای میانه و غربی، کشورها واکنشهای متنوعی نسبت به جنگ ایران و اسرائیل داشتهاند. این واکنشها، اغلب با روابط دوجانبه آنها با ایران، روسیه، چین، و آمریکا همخوانی دارند.
ترکیه، با وجود نزدیکی با روسیه و حمایت از ایران، در بیانیهای در ۱۶ تیر ۱۴۰۴، اسرائیل را «کشوری مسئول تشدید تنشها» خواند و خواستار دیپلماسی شد. قطر و عربستان نیز، با وجود بهبود روابط با ایران در ماههای اخیر، خواستار ثبات و عدم گسترش جنگ هستند.
در مقابل، افغانستان، با وجود حکومت طالبان، در تماس با دیپلماتهای ایران گفت: «ما از ثبات در خاورمیانه حمایت میکنیم و هرگونه تشدید تنش، میتواند ما را تحت تأثیر قرار دهد». همچنین، ترکمنستان و ازبکستان، بهدلیل روابط اقتصادی با چین و روسیه، اظهارنظر مستقیمی نکردهاند.
در خاورمیانه، اردن و امارات خواستار دیپلماسی و توقف تشدید تنشها شدند. این کشورها، در بیانیهای مشترک، گفتند: «این جنگ، نهتنها تهدیدی برای خاورمیانه است، بلکه میتواند تأثیرات منفی بر تجارت، انرژی، و سرمایهگذاری داشته باشد».
در مجموع، بیشتر کشورهای منطقه، چه اسلامآباد و پاکستان، چه ترکیه و ایران، یا حتی عربستان و امارات، از گسترش جنگ ایران و اسرائیل میترسند و تمایلی به مداخله نداشتند. اما در عین حال، همه آنها از دیپلماسی فعال حمایت میکنند.
بریکس و شانگهای چه چشم اندازی از آینده جنگ ایران و اسرائیل دارند؟
جنگ ایران و اسرائیل، نهتنها امنیت منطقه را تحت تأثیر قرار داده، بلکه بر اقتصاد کشورهایی مثل چین، هند، روسیه، و برزیل نیز تأثیر گذاشته است.
چین، که حدود ۲۵٪ نفت خود را از ایران تأمین میکند، از تشدید تنشها در خلیج فارس نگران است. چاینا دیلی در همین ارتباط نوشت که «اگر تنشها گسترش یابد، ممکن است عبور نفت از تنگه هرمز تحت تأثیر قرار گیرد». روسیه نیز، با وجود ادعای خنثیگرایی، نگران است که تنشهای جدید بین ایران و اسرائیل، باعث کاهش تقاضا برای صادرات نفت و گاز شود. خبرگزاری تاس هم در ۱۵ تیر ۱۴۰۴ گزارش داد که «صادرات نفتی روسیه به آسیا در ماه گذشته، ۱۲٪ کاهش داشته است.»
هند، که یکی از بزرگترین واردکنندگان نفت است، نگران است که ادامه جنگ، قیمت نفت را افزایش دهد.
آفریقای جنوبی نیز نگران است که جنگ، تأثیرات منفی بر واردات آن از منطقه خلیج فارس داشته باشد. برزیل نیز، با وجود دوری از منطقه، نگران است که جنگ، تأثیرات منفی بر تجارت بینالمللی داشته باشد.
از این رو در آینده، اگر جنگ ادامه یابد، ممکن است چین و روسیه در برابر ایران فشار بیشتری وارد کنند. در مقابل، برزیل و آفریقای جنوبی ممکن است به دنبال تحریمهای احتمالی و فشار بینالمللی باشند. همچنین، اگر هند نیز تحت فشار داخلی قرار گیرد، ممکن است این کشور نیز به سمت یک موضعگیری جدیتر حرکت کند.
در سطح اقتصادی نیز افزایش قیمت نفت و گاز میتواند به تورم جهانی و کاهش رشد اقتصادی کشورهای عضو بریکس منجر شود. در مقابل، روسیه و چین ممکن است از این موقعیت استفاده کنند تا نفوذ اقتصادی خود را در آسیا و خاورمیانه افزایش دهند.
در سطح بینالمللی هم کشورهای بریکس و شانگهای، با وجود اختلافات داخلی، هنوز در حال جستجوی راهی برای کاهش تنشها هستند. چین و روسیه سعی کردهاند تعادلی دیپلماتیک را با هر دو طرف حفظ کنند، در حالی که برزیل و آفریقای جنوبی، از طریق تحریمهای احتمالی و فشار بینالمللی، به دنبال کاهش تنش هستند.
اما این فقط سیاست نیست. این یک جنگ اقتصادی نیز هست. اگر جنگ ادامه یابد، ممکن است قیمت نفت و گاز جهانی افزایش یابد و اقتصاد کشورهای وابسته به انرژی، مانند هند و آفریقای جنوبی، دچار لرزه شود.
در نهایت، این جنگها، نهتنها تهدیدی برای امنیت منطقهای هستند، بلکه نشاندهنده شکست دیپلماسی جهانی نیز هستند.
۲۱۳/۴۲