تصور چنین پروژه ای هم جذاب است و هم هولناک. اما واکنش ها به این طرح، متفاوت بود؛ برخی کاربران خبرآنلاین آن را موجب تحولات بزرگی در شرق ایران می دانستند و برخی هم اثرات زیست محیطی بدی را پیش بینی کردند.
یکی از کاربران نوشته است: "صد در صد موافقم زیرا جنگ سالهای آتی ; جنگ غذا و مواد غذایی و البته آب خواهد بود. میشه به راحتی با این کار بخش قابل توجهی از کویر را قابل کشت کرد و از گرمتر شدن بخش زیادی از کشور جلوگیری کرد ..."
و همچنین: "این طرح یک عزم ملی رامی طلبد ودرصورت اجرایی شدن کشورایران بعنوان یک مرکز بین المللی وکانال ارتباطی راه دریایی کشورهای سردسیر وگرمسیر خواهد شد به شرط این که هویت فرهنگی - ایرانی - اسلامی کشور دستخوش این مسیر مهم بین المللی نگردد ."
برخی هم به تاریخ این طرح اشاره کرده بودند و آن را یکی از آرزوهای ایرانیان از زمان هخامنشیان عنوان کردند: "اکثر دوستان بدون تحقیق و مطالعه اظهار نظر فرموده اند؛ خوبه که عزیزان بدونن این طرح از زمان هخامنشیان مطرح بوده و اندیشمندان زیادی روی اون مطالعه کردن.
بعضی از فواید طرح:
1.ایجاد نزدیک به 2 میلیون شغل در ایران
2.تولید و دستیابی به آب آشامیدنی،مبارزه باخشکسالی
3.آبادانی وپدید آوردن امنیت و کمک به مبارزه علیه قاچاق مواد مخدر در خاور ایران
4.پدید آوردن بندر آزاد در قلب ایران
از صمیم قلب امیدوارم اجرایی شدن این طرح رو توی عمر خودم ببینم ومردم عزیز کشورم ازمنافع فوق العاده فراوان زیست محیطی و اقتصادی و استراتژیک اون بهره مند بشن"
و همچنین: "تاریخ نگاران یونانی و رومی و ایرانی بارها اشاره کردن که تا عصر هخامنشی و پارتیان در محل نمکزارهای دشت کویر و کویر لوت ایران دریاچه‌های عظیمی وجود داشتن که امروزه خشک شدن. دولت هم تنها میخواهد آن دریاچه های باستانی را دوباره زنده کند. درضمن اگر این طرح موفق شود علاوه بر اینکه ایران دیگر کشوری کویری نخواهد بود، میتوان از این راه سود سرشاری بدست آورد و درضمن نیازی هم به انتقال آب ارس به دریاچه ارومیه نخواهد بود هرچند احیای دریاچه ارومیه بدلیل کوهستانی بودن آذربایجان سخت‌تر از این موضوع است"
و یا: "این طرح در زمان پهلوی دوم بررسی شده پانزده سال فرانسوی ها و آلمانی ها روی آن کار کردند نقشه اش در وزارت کشور موجود است حتی آلمان میخواست این طرح را مجانی اجرا کند در عوض تمام خاک حاصل از کندن این کانالها مستقیما به آلمان منتقل شود و پس از پالایش نخاله آن می توانست کشور هلند ر ا سه متر از سطح دریا ارتفاع دهد"
یکی از مخاطبان هم درباره مزایای این طرح نوشته:
"خدا کنه عملیاتی بشه چون مزایایی مانند:
1_ اشتغال زایی
2_تولید (ماهی - قایق - و.)
3_ایجاد مراکز تفریحی
4_رونق کشاورزی
5_ سفرهای تجاری تفریحی علمی کم خطر
6_جذب گردشگر داخلی و خارجی
7_افزایش درآمد ناخالص ملی و ارز خارجی
8_زیبایی کشور
9_خلق آثار هنری
10_ وبرکات دیگر که از دل این آثار به وجود خواهند آمد.
و....
خواهد داشت"
اما مخالفان به آثار زیست محیطی اشاره می کنند؛ مثل منقرض شدن حیات وحش مسیر رودخانه؛ طوفان های شدید که بر اثر اختلاف دمای بالا بوجود می آید و مانند اینها. کاربرانی هم خواسته اند که دولت اول فکری برای خشک شدن دریاچه ارومیه کند سپس دریای خزر و عمان را به هم وصل کند.
کاربری هم نوشته است: "سود و زیان این چنین طرح هایی را نمی توان بطور کامل برای محیط زیست محاسبه کرد. از طرفی اگر ما به فکر ایجاد اشتغال و فرصت های سرمایه گذاری و اقتصادی سود آور از طریق دریا هستیم، با داشتن خطوط ساحلی بسیار مناسب در شمال و بویژه جنوب کشور می توانیم با هزینه هایی بسیار بسیار کمتر و اتخاذ سیاست های جدید بین المللی، به اهداف خود برسیم. چه بسا کشورهای همسایه دریایی ما در جنوب و شمال با داشتن سهم بسیار کمتری از سواحل دریا، درآمدهای بسیار بیشتری را نصیب ملت خود می کنند. با این اوصاف به نظر من نیازی به حفر چنین کانالی که آثار متعدد منفی روی فرایندهای اکولوژیک منطقه تحت اثر خواهد داشت، احساس نمی شود."
و همچنین: "طرحهای از این دست نیاز به بررسی همه جانبه و کارشناسانه دارد:
1- دریای مازندران حدود 29 متر از خلیج فارس کم ارتفاع تر است. اختلاط این دو دریا باعث جلوروی اب در سواحل دریای مازندران و تخریب وسیع شهر های ساحلی خواهد شد.
2- اب خلیج فارس بسیارشورتر از دریای مازندران است و اختلاط انها اثرات زیانبار و فاجعه ای زیست محیطی برای شمال ایران بوجود می اورد.
3- حتی در بحث انتقال اب دریای مازندران به مرکز ایران، تجمع املاح حاصل از شیرین سازی اب دریای مازندران می تواند باعث شوری دریا و اثرات مخرب زیست محیطی شود.
4- عبور اب از کوه های بلند مازندران بدون تخریب جنگل های بکر با تنها با حفر تونل ممکن است که خود بررسی های فنی عظیمی می خواهد."
برای انتقال آب از دریای خزر به کویر هم نظرات مثبت و منفی زیادی ثبت شد.
مثلا: "ای کاش آب را فقط از خیج فارس و دریای عمان انتال می دادند. دریای مازندران در حقیقت دریاچه است و با این انتقال ممکن است به سرنوشت دریاچه ی ارومیه دچار شود.
نکته ی مهم دیگر این است که ما رودهای ورودی به دریای مازندران را هم محدود کرده ایم و برآن ها سدهای زیادی ساخته ایم. همین حالا اگر از جاده های هراز و چالوس به شما سفر کنید می بینید که در حال سد سازی بر هر دو رودخانه ی این مسیر هستند. با این حساب مقدار آبی که به دریاچه می رود کمتر از آبی خواهد بود که از آن دریافت میشود و این یعنی فاجعه ی خشکیدن!"
برای خواندن نظرات بیشتر و ثبت نظر جدید همچنین رای و پاسخ به نظرات، این خبر ، این خبر و این خبر را بخوانید.
4747