برخی تصور می‌کردند با آغاز جنگ مردم به خیابان‌ها می‌ریزند تا نظام را سرنگون کنند اما مردم ایران نجابت به خرج داده و پشت کشور ایستادند.

به گزارش خبرآنلاین  اسحاق جهانگیری در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد به مسائل جنگ ۱۲روزه پرداخت.

بخشی از اظهارات او را می خوانید:

*به‌طور خاص بعد از سال ۸۴ با خوش‌خیالی و ساده‌اندیشی با پرونده هسته‌ای قوی برخورد نشد . نهایتا به شورای امنیت رفت که نباید می‌رفت، تحریم‌های شورای امنیت بر کشور تحمیل شد که پشتوانه حقوقی داشتند.درست است که ما در هیچ مقطعی چنین مصوباتی را از شورای امنیت به رسمیت نشناختیم و قبول نداشتیم اما به هر حال برای کشورهای جهان، مصوبات شورای امنیت سازمان ملل الزام‌آور است و اجرا می‌کنند. این (نوع تحریم‌ها) برای اولین‌بار بود و حتی در زمان جنگ ۸ساله عراق علیه ایران، تحریم نفتی و بانکی نداشتیم. به تعبیر دشمنان، تحریم‌های هوشمندانه‌ای بود که می‌توانست توسعه کشور و زندگی مردم را هدف قرار دهد. کشور تحت فشار شدیدی قرار گرفت تا اینکه سرانجام کشور با مذاکرات دوساله برجام، (توانست) تحریم‌ها را لغو کرده و بتواند در مسیر صحیحی قرار بگیرد . (این روند ادامه داشت) تا اینکه متاسفانه در دوره ریاست‌جمهوری اول آقای ترامپ مجددا با خروج او از برجام روبه‌رو شدیم و تحریم‌های جدید علیه ایران (شکل گرفت). این تحریم‌ها در کنار ضعف‌هایی که در سیاست‌گذاری‌هایمان داشتیم، کشور را با مشکلات فراوانی مواجه کرد. 

*در ۱۳۸۲ که سند چشم‌انداز نوشته شد کشور از رشد مداوم شش درصدی برخوردار بود و بخش‌های مختلف کشور در حال رشد بودند و پیش‌بینی شد که افق بلندمدت ۲۰ ساله برای ایران ترسیم شود که جوان ایرانی ۲۰ سال آینده خودش را در کشوری که زندگی می‌کند ببیند که چه ویژگی‌ای دارد. الان (۱۴۰۴) پایان آن ۲۰ سال است که جوان ایرانی باید خودش را قدرت اقتصادی اول منطقه می‌دید که این اتفاقات نیفتاد. سال ۸۴ که (تدوین سند چشم‌انداز را) شروع کردیم رقبای ما که عمدتا ترکیه و عربستان بودند، اقتصادی مشابه ایران داشتند. (این کشورها اما) در سال ۱۴۰۴، اقتصادی ۲الی۳ برابر اقتصاد ایران داشتند، حتی کشورهای دیگری در منطقه که اصلا به عنوان رقیب ایران مطرح نبودند، اقتصادشان از ایران پیشرفته‌تر شد و ایران نسبت به توسعه و پیشرفت کشور عقب افتاد.

*آقای دکتر پزشکیان با یک شعار جدی به نام «وفاق» آمد که چند خط اصلی در دستور کارش قرار داشت.یکی اینکه اقتصاد کشور را سامان بدهد. ناترازی‌ها را اصلاح کند. مذاکره با غربی‌ها و به‌طور خاص امریکایی‌ها را شروع کند و بتواند تحریم‌ها را دوباره از پیش پای مردم بردارد. بقیه هم در همین راستا دولت را کمک می‌کردند. در چنین زمانی دشمن تصور می‌کرد اقتصاد ما ضعیف شده، شرایط سرمایه اجتماعی کشور مناسب نیست، نارضایتی در بین مردم زیاد شده، منتقدان و حتی مخالفان به هر حال حرف‌های تند و تیز در مورد نحوه اداره کشور می‌زنند و... در کل فکر می‌کردند فرصت خوبی برای انتقام‌گیری از ملت ایران ایجاد شده، آن هم با بهانه هسته‌ای. فکر می‌کنم از ابتدا این خط‌ مشی از طرف رهبری هم در جلسات خصوصی و هم در سخنرانی عمومی ایشان اعلام شد که جنگی نخواهد شد.یعنی وقتی جنگ می‌شود که دو طرف یک اراده‌ای به سمت جنگ دارند. این اراده در ایران واقعا نبود که با کشوری وارد جنگ شود. ایران در هیچ مقطعی نمی‌خواست وارد جنگ شود، ولی به هر حال رژیم صهیونیستی که خیلی در درگیری با مردم فلسطین آلوده شده بود و فکر می‌کرد باید به قدرت بزرگی در منطقه آسیب بزند و فکر می‌کرد زمان مناسبی است و می‌تواند به اهدافی که برای خودش ترسیم کرده (فروپاشی یا تجزیه ایران)، وارد جنگ بزرگی علیه ایران شود. به هر حال فکر می‌کنم نه خط‌مشی ‌ما این بود که وارد جنگ شویم و نه شرایط کشور به گونه‌ای بود که باید وارد جنگ می‌شدیم. ما باید به مسائل داخلی‌ ایران پرداخته و مسائل داخلی را سازماندهی می‌کردیم، به همین دلیل هم گفته می‌شود «جنگ تحمیلی». جنگی که به کشور ما تحمیل شد و به هیچ‌وجه ما دنبال جنگ نبودیم.
*نتانیاهو می‌گوید من از ۲۰ سال قبل دنبال این بودم که به هر حال باید با ایران برخورد شود! همواره هم از تعبیر خشنی استفاده می‌کرد و می‌گفت‌ «‌که سر مار در ایران است.» فکر می‌کنم آنها دنبال فرصتی بودند که بتوانند مقامات امریکایی را نیز با خودشان همراه کنند و آنها را قانع کنند که آنها هم باید وارد این داستان شوند. مساله اصلی‌شان هم در ظاهر مساله هسته‌ای بود. به نظرم هم اسراییلی‌ها و هم امریکایی‌ها می‌دانستند و اخیرا هم مقامات سابق امریکا اعلام کردند یکی از اشتباهات قطعی دولت امریکا این بود که وارد این درگیری شد و مراکز هسته‌ای ایران را بمباران کرد. وقتی ایران از سال ۹۲ وارد مذاکره با شش قدرت بزرگ دنیا شد که ۵ عضو دارای حق وتوی سازمان ملل به علاوه آلمان بودند، صادقانه وارد گفت‌وگو شد. البته هر کشوری که وارد گفت‌وگو می‌شود براساس منافع ملی خودش گفت‌وگو می‌کند و می‌خواهد از منافع ملی خودش حفاظت کند. بعد از توافقی که (برجام) انجام گرفت، ۱۵ گزارش آژانس منتشر شد که ایران کمترین تخلفی از توافق برجام نداشته و اورانیوم حداکثر ۳.۶۷ درصد و در حد نیاز نیروگاه‌های کشور در ایران غنی‌سازی می‌شود. اینکه در مقطعی امریکایی‌ها و آقای ترامپ از برجام خارج شدند، طبق برجام ایران می‌توانست از تعهداتش کم کند. شاید امریکایی‌ها تصورشان این بود که ما هم با خروج آقای ترامپ، از برجام خارج شویم ولی ایران خارج نشد. علتش هم این بود که سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه، انگلیس به همراه روسیه و چین با ایران مذاکره کردند و گفتند همه تعهدات داخل برجام را بدون امریکا انجام می‌دهیم و شما برجام را به‌هم نزنید که کمک‌کننده است. ایران هم قبول کرد که برجام ادامه پیدا کند.

* نتانیاهو احساس می‌کند با توجه به رخدادهای داخل و منطقه‌ای، به جز جنگ و خونریزی دلیل دیگری برای ادامه موجودیت و حیات سیاسی‌اش وجود ندارد. نتانیاهو وقت زیادی گذاشت و نهایتا هم امریکایی‌ها را با خودش به بهانه هسته‌ای همراه کرد، اما از تهاجم گسترده‌ای که انجام شده روشن است که این تهاجم برای مسائل هسته‌ای نیست. اگر بحث هسته‌ای اولویت بود، مراکز هسته‌ای ایران کاملا شناخته شده بود و اگر قرار بر حمله بود، مشخص بود به کجا باید یورش برد! آنها به جای اینکه به مراکز هسته‌ای حمله کنند، به صورت غافلگیرانه به دانشمندان و فرماندهان نظامی ما حمله کرده و تلاش کردند به زیرساخت‌های کشور آسیب جدی بزنند. قاعدتا تحت تاثیر برخی از وطن‌فروش‌هایی که به آنها مشورت داده بودند و گفته بودند فضای ایران فضای آماده‌ای است و شما اگر تهاجم کنید، مردم ایران هم همراهی می‌کنند (این حملات صورت گرفت).  فکر می‌کنم حوادث روز یکشنبه و دوشنبه هفته اول جنگ باید به دقت موشکافی شود. البته خوب است که در سطوح نخبگان کشور هم بحث شود، اینکه در دوشنبه پس از آغاز جنگ، مراکز مهم جمعیتی ایرانیان (مثلا در یک چهارراه) بدون هیچ دلیلی بمباران شدند! اینکه آقای ترامپ توییت بزند تهران را تخلیه کنید یا تسلیم شوید! معلوم است برنامه‌ای برای آن روز طراحی شده بوده که نتانیاهو اعلام کند اطراف صدا و سیما را تخلیه کنید! او به صدا و سیما و زندان اوین حمله کرد، به جلسه سران سه قوه حمله کرد. هر کدام از این سناریوها وقتی کنار هم چیده شود معلوم می‌شود، هدف بسیار بزرگی طراحی شده بود و به گونه‌ای این طراحی صورت گرفت که آقای ترامپ فکر کرد (کار نظام) دیگر تمام شده و می‌خواسته خودش هم بر این موج سوار شود، بنابراین ایده تخلیه تهران و تسلیم را توییت کرد. 

*به رخ کشیدن (اشتباهات) و اینکه شما بودید که این کار را کردید و اجازه ندادید فلان کار انجام شود، ما را دچار اختلافات جدیدی می‌کند و به مصلحت کشورمان نیست. فعلا باید دفع شر کنیم. به نظرم آنچه الان برای آحاد مردم و مسوولان کشور باید مهم باشد این است که چه کار کنیم که کشور را از این شرایط با سرافرازی عبور دهیم. بعد که عبور دادیم و اوضاع آرام شد، فرصت است در مورد اتفاقات دوره جنگ بحث‌های جدی داشته باشیم و هم در مورد فرصت‌ها صحبت کنیم. می‌توانیم اشتباهات قبلی را به تجربیاتی تبدیل کنیم که در آینده تکرار نشوند. در مورد مباحث زمان جنگ ۸ساله ایران و عراق هم ممکن است کسی بگوید چرا وقتی خرمشهر آزاد شد جنگ را تمام نکردیم؟ این پرسش درست هم هست. وقتی فاو را گرفتیم من در مجلس بودم و آقای هاشمی‌رفسنجانی در مجلس گفتند پیروزی بزرگی که وعده داده بودم که با آن می‌توانیم جنگ را تمام کنیم همین فاو است! که نشد. زمانی قطعنامه را پذیرفتیم که شرایط ایران کاملا متفاوت شده بود، اما در مورد جنگ اخیر فکر می‌کنم بهتر است فرصت بدهیم.

* جنگ۱۲روزه مشهوداتی دارد که به نظرم باید به خوبی به اینها پرداخته شود .یکی از مهم‌ترینشان «مدیریت جنگ» است. یک جنگ غافلگیرانه شروع می‌شود، بالاترین مقام‌های نظامی کشور در لحظات اول شهید می‌شوند. در حد مطالعات خودم ندیده‌ام در ساعت اولیه جنگی این تعداد فرمانده درجه یک شهید شده باشند. برخی از اینها واقعا انسان‌های استثنایی بودند. آقای رشیدجایگزین ندارد. همین‌طور سردار باقری، ‌سردار سلامی و سایر دوستان. خب این مجموعه از دست رفته. اتکای فرمانده کل در زمان تصمیم‌گیری به فرماندهانش است. ناگهان خبر داده می‌شود جنگ شروع شده و این تعداد فرماندهان کشته شده‌اند، وضعیت مردم، مراکز زیرساختی، پدافند، رادارها با ریز گزارش‌های موجود در اختیار ایشان قرار گرفته است. وضع آسمان کشور، اخلالی که در سیستم الکترونیک و... ایجاد شده بود شوک‌آور است. اینکه فرماندهی رزم بتواند بر خودش مسلط باشد و شناسایی دقیقی از نیروها، مدیران و فرماندهان داشته باشد، سپس ظرف چند ساعت فرماندهانی منصوب شوند که اتفاقا فرماندهان عملیاتی مجرب، آگاه و مسلط به حوزه ماموریت خودشان باشند، عالی است. سازمان رزم کشور یکی، دو ساعت بعد از انتصاب فرماندهان از عصر جمعه برای عملیات آماده شد. من فکر می‌کنم این انتصاب‌ها یکی از اقدامات مهمی بود که مقام معظم رهبری انجام دادند و حتما در تاریخ جنگ‌ها به این بخش پرداخته خواهد شد. به سهم خودم همیشه به عنوان یک ایرانی از این ابتکار تشکر کرده‌ و می‌کنم. 

*تدارکی که دولت توانست از کالای اساسی، نیازهای مردم، حمل و نقل و... ایجاد کند قابل قبول بود، در این ۱۲ روز نشنیدیم که فروشگاهی خالی شود، مردم برای تهیه کالایی به مشکل بخورند. یا برای خروج از شهرها به بنزین دسترسی داشته باشند. ممکن است صف‌(های‌بنزین) طولانی شده باشد و اندکی معطل شده باشند یا سهمیه کمتری در باک‌هایشان پر کرده باشند، اما کمبود سوختی وجود نداشت، بنابراین دولت هم کار مهمی انجام داد.

*همزمان با این تدابیر، بخش سیاست خارجی دولت تلاش کرد کشورهای موثر منطقه را در جریان قرار بدهد و آنها را همراه کند.

* خیلی‌ها در خارج و داخل کشور، سعی کردند توان موشکی ایران را کار کوچکی جلوه بدهند ولی به هر حال بچه‌های فنی مهندسی که در بخش‌های نظامی کشور کار می‌کنند، توان قدرتمندی به نفع ایران ایجاد کردند. نیروهای مسلح بلافاصله از لحظه اول شروع به پاسخ کردند. طراحی دشمن را به‌هم ریختند. دشمنان تصور می‌کردند ایران قادر نیست یک موشک به سمت اسراییل شلیک کند.

*از همه اینها مهم‌تر همبستگی ملی و حضور موثری بود که مردم در دفاع از ایران از خود نشان دادند که شاید در تاریخ ایران کم‌سابقه است. البته همیشه گفته می‌شد که ایرانیان در مقابل تهاجم خارجی به سرعت منسجم می‌شوند، ولی در سال‌ها و به‌خصوص ماه‌های اخیر، این جمله خیلی به گوش می‌رسید که می‌گفتند مردم از دشمنان خواهند خواست که کار جمهوری اسلامی را تمام کنند! عده‌ای به فکر فرو رفته بودند که آیا واقعا مردم راضی می‌شوند یک کشور خارجی مساله آنها را حل کند؟ روشن بود که خیلی از مردم انتقادات جدی دارند، بعضی‌هایشان ناراضی یا حتی مخالف هستند، اما به نظرم این انسجام به رخ کشیده شد و مردم متوجه مساله شدند. بر این اساس در همان روزهای اول معلوم شد هدف اصلی دشمن که فروپاشی جمهوری اسلامی و تجزیه ایران بود به شکست منجر شده. البته خسارت‌های جدی هم به ایران وارد شد. ما هم به آنها خسارت زدیم، ولی ما شکست نخوردیم و اجازه ندادیم دشمن به اهدافی که داشت برسد. نقش رهبری، نیروهای مسلح، دولت و مردم در این زمینه تعیین‌کننده بود.

* حتما در بین مهاجرین هم کسانی بودند که نیروی عملیاتی بودند اما نباید تصور کنیم که مشکل همین است و بس! یا گفته ‌شود فلان بخش از فضای مجازی یا شبکه‌های اجتماعی می‌تواند مرکز جاسوسی باشد. ممکن است تاثیرگذار باشند اما مشکل جای دیگری است. این جنگ حتما جنگ تکنولوژی در سطح وسیع بوده، ولی مطمئن باشید نیروی انسانی در سطوح بالا تعیین‌کننده بوده‌اند. باید دید چه کسی از جلسه شورای عالی امنیت ملی خبر داشته که در آن ساعت و آن ساختمان قرار است برگزار شود؟ بعید می‌دانم اعضای شورای عالی امنیت ملی ایران را با واتساپ از جلسه باخبر کرده باشند. بالاخره نیروی انسانی است که می‌تواند از این جلسه، ساعت آن و مکان برگزاری‌اش خبر داشته باشد. فرمانده در خانه‌اش است یا دفترش؟ در همان شب جلسه در دو سه محل جابه‌جا شده! چه کسی از این موضوع مطلع بوده؟ ممکن است مسوولان دولت موبایل‌های هوشمند داشته باشند ولی مطمئنم فرماندهان موبایل هوشمند نداشته‌اند.من درزمان معاونت اولی با همه‌ فرماندهان رفاقت داشتم.
*دشمن طرف ما خیلی غیر قابل محاسبه است. دشمنی که نسل‌کشی کرده و در دادگاه‌های بین‌المللی برایش پرونده نسل‌کشی ایجاد شده. نتانیاهو چنین دشمنی است. دوم اینکه این دشمن موجودیت خودش را در جنگ می‌داند و نه در صلح. ولی به نظرم ایران در این جنگ درس‌هایی را به اسراییل داد که شاید ادب شده باشد و فکر نکند با ایران می‌توان وارد جنگ شد. از طرفی با شناختی که در حدود چهل و خرده‌ای سال از رهبری دارم می‌دانم که ایشان طرفدار جنگ نیست. در عین حال که معتقد هستند باید قدرت داشت و با قدرت در میدان حاضر شد و نباید از میدان وحشت داشت ولی (رهبری) طرفدار جنگ نیست. در سخنرانی‌شان هم فرمودند که نه جنگ می‌شود و نه مذاکره می‌کنیم، قاعدتا استدلالشان این بود که یک طرف جنگ ما هستیم و ما نمی‌خواهیم با کسی بجنگیم. لذا فکر می‌کنم به دلیل ضرب‌شستی که نیروی نظامی به دشمن نشان داد و هنوز کاملا از توانمندی‌های نظامی‌اش استفاده نکرده و اسراییل تحمل چنین خسارت‌ها و ضربه‌هایی را ندارد، جنگی محتمل نیست. به دلیل اینکه ما نمی‌خواهیم جنگ ادامه داشته باشد، می‌خواهیم به مسائل مردم و کشورمان برسیم، امروز اولویت‌های دیگری در داخل کشور داریم که برایمان خیلی مهم‌تر است، با توجه به اینکه من مسوولیتی ندارم که اطلاعات دقیقی داشته باشم، اما امیدوار هستم که بیشتر به سمت حل پایدار مساله جنگ برویم. از طرفی فکر می‌کنم ما دیپلمات‌های خیلی قوی‌ای داریم. ایران باید از همه سرمایه‌اش در این دوره استفاده کند. جفاست که بگوییم این یک نفر چون فلان حرف را گفته نباید بیاید.ایران دیپلمات‌های کارکشته‌ای دارد و باید همه به صحنه بیایند و کمک کنند که ایران ان‌شاءالله از این مساله مشکل عبور کند. 

۲۳۳۰۲