به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ بررسی دقیق تحولات سیاسی و امنیتی ایران در دوران پهلوی، بدون شناخت مناسبات پنهان حکومت وقت با قدرتهای بیگانه و عناصر نفوذی داخلی ممکن نیست. یکی از مهمترین نمونههای این مناسبات، نفوذ رژیم صهیونیستی در بطن ساختارهای اجتماعی و مذهبی کشور بهویژه از طریق فعالیتهای سازمانیافته در میان جامعه یهودیان ایران است. بر پایه اسناد گزارشهای رسمی نهادهای امنیتی وقت، رژیم اسرائیل در قالب سازمانها، شبکهها و نمایندگان ظاهرا مذهبی، اما در واقع وابسته به موساد و آژانس یهود، اقدام به فعالیتهای فرهنگی، اقتصادی و جاسوسی در خاک ایران میکرده است.
در این تحلیل، با اتکا بر دو گزارش از ساواک، به بررسی نقش مستقیم نمایندگان اسرائیل در سازماندهی اجتماعات یهودیان شیراز، اقدامات هماهنگ برای ترویج هویت صهیونیستی، و بهرهبرداری مالی گسترده از این جامعه پرداخته میشود.
نفوذ ساختاری رژیم صهیونیستی در ایران از طریق انجمنهای یهودی
در نخستین سند، با تیتر «یهودیان»، به گزارشی دقیق از فعالیتهای سازمانیافته صهیونیستی در شهر شیراز اشاره میشود. بر پایه این گزارش، نمایندگان رسمی دولت اسرائیل به صورت مستقیم در جلساتی با حضور برخی از یهودیان شیراز شرکت کردهاند. حضور افرادی نظیر «امیدوار»، که نماینده دولت اسرائیل معرفی شده، بهوضوح نشاندهنده دخالت مستقیم نهادهای رسمی رژیم صهیونیستی در امور داخلی ایران است.
این نشستها که بهظاهر ماهیت فرهنگی یا دینی داشتند، درواقع جلساتی سیاسی و سازمانی برای ترویج هویت صهیونیستی و القای پیوند ذهنی و عاطفی یهودیان ایران با رژیم اشغالگر قدس بودند. در همین سند، تصریح میشود که:
«جلسهای با شرکت ۴۰ نفر از یهودیان شیراز و با حضور آقای امیدوار نماینده آژانس یهود در اسرائیل و رئیس انجمن شیراز و رئیس کمیسیون بوعلی برگزار گردید... بحث در مورد برگزاری مراسمی به مناسبت بیستوپنجمین سال تأسیس اسرائیل در شیراز صورت گرفت.»
برگزاری چنین مراسمهایی، نهتنها تعرضی آشکار به سیاست استقلال ملی کشور بود، بلکه موجب تشویق دوگانگی هویتی، تضعیف همبستگی اجتماعی و گسترش تعلق خاطر به دولتی بیگانه در میان بخشی از جمعیت ایران میشد.
از این خطرناکتر آنکه، آژانس یهود، که بازوی اجرایی رژیم صهیونیستی در امور بینالملل است، به عنوان هماهنگکننده این فعالیتها در شیراز عمل میکرد و انجمنهای محلی یهودی را تحت سلطه فکری و مالی خود گرفته بود.
اخاذی سازمانیافته و بهرهبرداری مالی از یهودیان ایران
دومین سند به ابعاد اقتصادی پروژه نفوذ صهیونیستی در میان یهودیان ایران میپردازد. گزارش از شیراز حاکی است که عوامل مذهبی و اجتماعی یهودی وابسته به اسرائیل، اقدام به دریافت مبالغ هنگفتی از خانوادههای یهودی میکردهاند.
در این گزارش آمده است:
«چند روز است خانی، بیچزاده، کهن، ریحونی و میرزا یسیم سلیمانی، که مأموران قوم یهودیان شیراز هستند، به مغازههای یهودیها مراجعه کرده و اظهار میدارند که از یهودیان باید مبالغی کمک گرفته شود... مبلغی که مطالبه میکنند بین ۱۰ تا ۱۲۰ هزار تومان است.»
این اقدام بهوضوح نوعی اخاذی سیستماتیک از جامعه یهودیان ایران بود، با هدف انتقال ثروت به اسرائیل یا استفاده در پروژههای پنهانی آن. موضوع نگرانکنندهتر این است که این مبالغ به بهانههایی مانند «صندوق خیریه»، «مهاجرت به اسرائیل»، یا «حمایت از یهودیان مهاجر» دریافت میشد و هیچگونه پاسخگویی یا شفافیت مالی در قبال آن وجود نداشت.
از سوی دیگر، سند فوق نشان میدهد که بسیاری از یهودیان مستقل ایران، از این اقدامات صهیونیستی ناراضی بودهاند. آنها این پرداختها را «اجباری» و «غیرقابلتحمل» دانسته و از خود مقاومت نشان دادهاند. این نکته مهمی است که نشان میدهد بخش زیادی از جامعه یهودیان ایران، با صهیونیسم مخالف بوده و هویت ایرانی خود را ارجح میدانستهاند.
بر پایه این دو سند رسمی، میتوان اهداف کلان رژیم صهیونیستی از حضور در ایران را چنین برشمرد:
تقویت پایگاه اجتماعی در منطقه
از طریق کنترل فکری و سازمانی یهودیان ایران، رژیم صهیونیستی به دنبال ایجاد شبکهای مطیع، فرمانبردار و وابسته در ایران بود؛ شبکهای که در صورت لزوم، نقش لجستیکی، اطلاعاتی یا فرهنگی را برای اهداف تلآویو ایفا کند.
استحصال منابع مالی برای تقویت دولت اسرائیل
با تهدید، تطمیع یا فریب، مبالغ هنگفتی از خانوادههای یهودی ایرانی اخذ میشد. این مبالغ که گاه زندگی آنها را تحت تأثیر قرار میداد، بدون پاسخگویی یا شفافیت، به پروژههای صهیونیستی انتقال داده میشد.
ترویج هویت صهیونیستی و تضعیف هویت ملی
برگزاری جشنهای اسرائیلی در ایران، توزیع کتب و نشریات صهیونیستی، و تکرار شعارهای «وحدت قوم یهود» با محوریت بیتالمقدس، بخشی از پروژه شستوشوی مغزی و بیهویتسازی جامعه یهودیان ایرانی بود.
با توجه به این مستندات، میتوان دریافت که انقلاب اسلامی ایران، واکنشی بهحق و تاریخی در برابر چنین نفوذ گسترده و زیانبار بود.
۲۵۹