به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، همیشه برای معرفی او میگوییم او از نخستین کسانی بود که دین اسلام را پذیرفت. اما سلمان فارسی، یا همان روزبه ایرانی، قصهایست از عطش بیپایان دانستن و ایمان آوردن. مردی که زادگاهش را ترک کرد، آیینهای کهن را پشت سر گذاشت، زبانهای تازه آموخت، به صومعهها پناه برد، در بازارها غلام شد، و تمام این مسیر را طی کرد نه برای فتح سرزمین، که برای فتح دل خودش.
بنابر روایت فارس، سلمان، نه فقط برای پیامبر که برای تاریخ، یک استثناء است؛ کسی که هم در سنت اسلامی، جایگاه «اهل بیت» مییابد و هم در حافظه ایرانی، نماد ایمان انتخابشده، نه ایمان تحمیلشده است.
در جهانی که مرزها، زبانها و تعصبات دیوار میکشند، سلمان فارسی تصویر انسانی است که دیوارها را فرو ریخت تا به حقیقت برسد و حالا، روایت این انسانِ جستوجوگر، در قالب رمان «سلمان ما» به قلم رضا کاشانی اسدی، فرصتی تازه است برای شناخت او. به مناسبت روز سلمان فارسی، کمی به این رمان میپردازیم.
این رمان تاریخیـدینی که از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده، یکی از معدود روایتهای داستانی درباره زندگی مردی است که مرزهای جغرافیا، دین، زبان و قدرت را پشت سر گذاشت تا به حقیقت برسد؛ روزبهای که به سلمان تبدیل شد.
«سلمان ما» بازآفرینی مسیری است که یک انسان طی میکند تا از تاریکی جهل به روشنایی ایمان برسد. نویسنده در سه فصل، زندگی سلمان را از کودکی تا رحلت با نثری زنده، تصویرساز و گاه شاعرانه روایت کرده؛ نثری که گاهی از فرط عشق و شور نویسنده به شخصیت اصلی، آهنگین و عارفانه میشود.
این اثر، تنها به بیرون زندگی سلمان نمیپردازد، بلکه سعی میکند در دل و ذهن او نفوذ کند و خلوتهایش را به تصویر بکشد. جایی که سلمان در جستوجوی حقیقت، کلیسا، آتشکده، صومعه و کوچههای مدینه را درنوردیده تا به پیامبر اسلام برسد. در روایت کاشانی، سلمان فقط یک یار پیامبر نیست؛ او یک پرسشگر، یک انسان آزاده و یک مهاجر همیشگی از جهل به آگاهی است.
نکته جالب دیگر در این رمان، تعدد شخصیتها و زاویهدیدهای متنوع آن است. داستان، گاه از چشم سلمان روایت میشود، گاه از زبان مادرش، یک کشیش یا دوستی در مسیر. همین تنوع باعث شده که اثر، از حالت گزارشی خشک تاریخی خارج شده و رنگ و بوی رمان بگیرد.
«سلمان ما» در واقع تلاشی جسورانه برای بازشناسی یک قهرمان ایرانی در دل تاریخ اسلام است. قهرمانی که نه با شمشیر، که با شعور و انتخاب راه حق، به جایگاهی بیبدیل رسید. اگر میخواهید بدانید چرا پیامبر گفت که«سلمان از ما اهل بیت است»، کافیست چند صفحه از این رمان را بخوانید. باقیاش را با قلبتان دنبال خواهید کرد.