علی شمس، ازجمله هنرمندانی که در سال‌های پس از شیوع کرونا در سیته به اجرای پرفورمنس پرداخته معتقد است اگر جایگاه‌مان را در سیته؛ محل گردهم‌آیی آرتیست‌های معاصر و آینده‌دار، از دست داده باشیم یکی از مهم‌ترین پایگاه‌های هنری‌مان را در جهان از دست داده‌ایم. در چنین شرایطی به عقیده او به جرات می‌توان گفت که به لحاظ نمادین عزادار هنر ملی ایرانیم.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این که نام ایران از فهرست اعضای شهرک بین‌المللی هنر پاریس حذف شده است یا خیر و چهار گالری متعلق به کشورمان در سیته دیگر متعلق به ما نیست یا هست، بحث داغ این روزهای دغدغه‌مندمان فرهنگ‌وهنر ایران است. منتقدان معتقدند کوتاهی مسئولان موجب از دست رفتن قطعی این موقعیت منحصربه‌فرد شده است و مسئولان دولتی می‌گویند فرصت هنوز از دست نرفته و موضوع سیته رها نشده است. آن‌ها می‌گویند تیمی متشکل از اداره‌کل هنرهای تجسمی، موزه هنرهای معاصر، سازمان فرهنگ‌وارتباطات اسلامی و وزارت امور خارجه در حال پیگیری هستند. ازجمله‌ی این مسئولان آیدین مهدی‌زاده مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت ارشاد است که می‌گوید مکاتبات و جلسات حضوری ادامه دارد و رایزن فرهنگی ایران در فرانسه نیز فعالانه در این روند مشارکت می‌کند. مهدی‌زاده در طول روزهای اخیر با ابراز امیدواری نسبت به بهبود روابط فرهنگی با فرانسه از طریق همکاری نهادهای داخلی و رایزنی‌های دیپلماتیک بارها و بارها تاکید کرده است که «هنرمندان ایرانی از ویترین سیته حذف نشده‌اند.»

آن‌چه منتقدان می‌گویند

شهرک بین‌المللی هنر پاریس از دهه ۱۹۶۰ میلادی تاکنون، یکی از معروف‌ترین مراکز تعامل و اقامت هنرمندان جهان بوده است. ایران در دوره پهلوی با خرید و تجهیز چهار آتلیه اختصاصی به جمع کشورهای حاضر در سیته پیوست. این مجموعه شامل کارگاه‌ها و اقامتگاه‌هایی بود که برای آشنایی هنرمندان برجسته ایرانی با جریان‌های هنری بین‌المللی ساخته شده بودند. 

آن‌چه موجب مطرح شدن دوباره نام سیته در میان اهالی فرهنگ‌وهنر و ایجاد احساس خطر نسبت به سرنوشت آن شد سخنانی بود که از سوی «جواد صادقی، کارشناس هنری موزه هنرهای معاصر و مسئول پیگیری پرونده سیته در گفت‌وگو با رسانه‌ها» مطرح شد. هرچند رسانه‌ای که جواد صادقی نخستین بار در گفت‌وگو با آن به تبیین وضعیت ایران در سیته پرداخته بود مشخص نیست با این حال صحبت‌های او به شکل گسترده‌ای مورد توجه قرار گرفت. او گفته بود ایران اکنون دیگر هیچ آتلیه‌ای در این شهرک هنری ندارد و پنج ماه است که عملاً از مجموعه خارج شده است. براساس اظهارات صادقی مدیریت سیته با استناد به آیین‌نامه داخلی خود و بر پایه پنج سال غیرفعال‌ بودن ایران، اقدام به سلب مالکیت رسمی از ایران کرده است. او تصریح کرده بود: «در این آیین‌نامه آمده است که اگر کشوری طی پنج سال، هنرمندی اعزام نکند یا هیچ فعالیتی نداشته باشد، امکان استفاده از فضای اختصاصی از او گرفته می‌شود. ما نه اعزام داشتیم، نه تعمیر کردیم، نه پاسخ‌گو بودیم.» او همچنین گفته بود: «از سال ۲۰۱۶ مدیریت سیته هشدار داد که تمامی فضاها باید بازسازی شوند، وگرنه کشورها حق استفاده نخواهند داشت. اما ما هیچ اقدامی نکردیم.» این صحبت‌های صادقی چنان موجی ایجاد کرد که در نهایت آیدین مهدی‌زاده در ویدئویی ۱۲ دقیقه‌ای که در خبرگزاری ایسنا منتشر شد اقدام به پاسخگویی کرد. 

  آن‌چه مسئولان می‌گویند 

ماجرای سیته نه مربوط به یکی، دو ماه اخیر که دارای سبقه‌ای طولانی است. آیدین مهدی‌زاده صحبت‌های خود را این‌طور آغاز می‌کند و ادامه می‌دهد ماجرای سیته، نه ماجرایی صرفا هنری که ماجرایی دیپلماتیک، اقتصادی، سیاسی و... است که تحریم‌ها نیز بر کیفیت حضور هنرمندان ایرانی در آن، سایه می‌اندازد. او از سال ۲۰۱۸ به عنوان زمانی نام می‌برد که نامه‌نگاری‌ها در مورد چهار گالری مذکور آغاز شد.مهدی‌زاده به حضور هیات‌مدیره سیته در سال ۲۰۱۹ در ایران اشاره می‌کند و همچنین به جلساتی که برگزار شد. جلساتی که در آن‌ها ایران متعهد به پرداخت هزینه‌ تعمیرات گالری‌ها می‌شود. مدیرکل هنرهای تجسمی اشاره می‌کند که ما پس از سال ۲۰۱۹ وارد فضای تاریک دیپلماسی بین‌کشوری شده‌ایم. در این میان شیوع ویروس کرونا نیز مزید بر علت شد. مهدی‌زاده می‌افزاید در این دوران و دوران پس از آن، نامه‌های ایران به سیته، به دو علت اصلی پاسخ داده نشد. یکی به واسطه آیین‌نامه جدید سیته (۲۰۲۲). آیین‌نامه‌ای به گفته مهدی‌زاده با شرایط سخت‌گیرانه‌تر برای اعزام هنرمندان. به گفته او برای جمهوری اسلامی ایران دشوار است که حضور هنرمندان صرفا توسط سیته با هدایت سفارت فرانسه در ایران تایید شود و کنترل و نظارتی داخلی بر آن وجود نداشته باشد. طبق اظهارات مهدی‌زاده، مشکل دیگر نحوه پرداخت و نه رقمی که باید پرداخت می‌شد، بوده است. او می‌گویددر مورد این که هزینه‌های مشخص شده چگونه باید پرداخت شوند پاسخ درستی نگرفته‌اند. مدیرکل هنرهای تجسمی اشاره می‌کند در سال ۲۰۲۳ (آذر ۱۴۰۲) جلسه‌ای با حضور رایزنان فرهنگی ایران، مدیریت و بخش حقوقی سیته برگزار شد. در این جلسه قرار شد تعیین مبلغ و نحوه پرداخت توسط سیته مشخص شود. مهدی‌زاده می‌گوید با این حال نه مبلغ تعیین‌شده و نه نحوه پرداخت مشخص نشد. به گفته او این موضوعات از بهمن ۱۴۰۲ تا اوایل سال ۱۴۰۳ پیگیری شدند. او با اسفاده از عبارت «دوره تاریک دوم» مقطعی شیش، هفت ماهه را به عنوان مقطع انتقال دولت، از نامه ژانویه ۲۰۲۵ سیته در مورد لغو عضویت ایران می‌گوید. او می‌گوید این نامه اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ به سفارت ایران در فرانسه رسید بدون آن در موردش اخطاری به ایران داده شده باشد. مهدی‌زاده همچنین معتقد است این نامه یا باید به موزه هنرهای معاصر یا اداره‌کل هنرهای تجسمی ارسال می‌شد و نه به سفارت. او می‌گوید رایزنی‌ها از همان زمان آغاز شد و همین حالا نیز ادامه دارد. 

 اگر سیته را از دست داده باشیم، یکی از مهم‌ترین پایگاه‌های هنری‌مان را در جهان از دست داده‌ایم 

سیته تنها مکانی برای اهالی هنرهای تجسمی نیست و ازجمله اهالی تئاتر که در سال‌های اخیر در سیته حضور داشته‌اند می‌توان به علی‌اصغر دشتی، نویسنده و کارگردان شناخته‌شده تئاتر و علی شمس اشاره کرد. علی شمس که این روزها نمایش «بر زمین می‌زَنَدَش» را به نویسندگی و کارگردانی خود در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر اجرا می‌کند، در حاشیه‌ی گفت‌وگو در خصوص نمایشش در مورد سیته نیز صحبت کرد. شمس که در سال‌های پس از شیوع کرونا، پرفورمنسی را در سیته اجرا کرد، از دست رفتن جایگاه ایران را در شهرک بین‌المللی هنر پاریس به لحاظ نمادین به معنای عزادار شدن برای هنر ملی ایران می‌داند.   

او در این مورد به خبرآنلاین چنین می‌گوید: «سیته در حقیقت یک پاتوق، یک دفتر نمایندگی، برای هویت هنری مدرن کشورهای صاحب هنر است. بسیاری از کشورهای تاریخمند به‌عنوان تولیدکنندگان آثار هنری در سیته به‌عنوان یک قطب هنری، صاحب گالری و رزیدنسی هستند. ایران پیش از انقلاب نیز با تمهیدات و سیاست‌گذاری‌های درست فرهنگی در چنین موقعیتی قرار گرفت و صاحب چهار گالری شد. در نظر داشته باشید که این مسئله‌ای بسیار مهم بود. پس زمانی که متوجه شدیم با ندانم‌کاری، اهمال و پشت‌گوش انداختن مسئولان مربوطه چنین موقعیتی ظاهرا از دست رفته است به جرات می‌توان گفت که به لحاظ نمادین عزادار هنر ملی ایرانیم.»

او ادامه می‌دهد اگر چنین اتفاقی رخ داده باشد بیش از هر چیز به خاطر بی‌خردی و بی‌توجهی مسئولانی است که نه ایران برای‌شان مسئله است و نه آبروی ایران و نه آینده‌ی ایران. شمس با بیان این که اگر بخواهد حجم خسران پیش آمده را در قالب مقایسه قابل فهم کند باید بگوید یکی از ویترین‌های مهم هنری‌مان را در دنیا از دست داده‌ایم. او معتقد است در کشوری که به امر ترجمه رمان، متون تئوری، تالیفی و... هم توجهی نمی‌شود لابد از دست رفتن سیته هم امری کم‌اهمیت محسوب می‌شود. به گفته او این در حالی است که ایتالیا، فرانسه، اسپانیا و... به شکل سالانه، به بیش از هزار نفر فاند می‌دهند اگر هر کتابی را، از زبان مبدا به زبان کشور خودشان ترجمه کنند. شمس ادامه می‌دهد: «در همین کشور خودمان، بسیاری از کتاب‌هایی که از ایتالیایی به فارسی یا از فرانسه به فارسی و... ترجمه می‌شوند از وزارت فرهنگ آن کشورها فاند می‌گیرند چون برای آن کشورها مهم است که از زبان آن‌ها اثری به زبان یک کشور دیگر حتی سومالیایی، حتی سواحیلی و... ترجمه شود. این در شرایطی است که ما با تبختر، ناکارآمدی، حماقت و جهل بسیط یکی از مهم‌ترین پایگاه‌های هنری‌ خودمان را در جهان از دست داده‌ایم.»  

علی شمس که سابقه اجرای پرفورمنس را در سال‌های بعد از شیوع کرونا در سیته در کارنامه دارد، سیته را محل گردهم‌آیی آرتیست‌های معاصر و آینده‌دار می‌داند.

59242

منبع: خبرآنلاین