به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، آیات ۲۰ تا ۲۴ سوره ابراهیم بخشی از هشدارهای الهی به انسانهاست که در آن سیمای دشمنان آشکار میشود؛ دشمنانی که در دنیا با فریب و نیرنگ، پیروان خود را به انحراف کشاندند و در آخرت از آنان بیزاری میجویند.
بنابر روایت فارس، در این آیات، هم چهره رهبران گمراهی و شیاطین انس و جن ترسیم میشود و هم سادهلوحی پیروانی که چشم بسته اطاعت کردند. محور این بخش، بازنمایی تاکتیکهای دشمن در دنیا و سرنوشت رسوای او در آخرت است.
دشمن و بیزاری در قیامت
خداوند در این آیات میفرماید: در روز قیامت، همگی در پیشگاه او حاضر میشوند؛ سپس ضعیفان به مستکبران میگویند: «ما پیرو شما بودیم، آیا امروز اندکی از عذاب ما را برمیدارید؟» این آیه نشان میدهد یکی از ویژگیهای دشمن، سوءاستفاده از ضعف دیگران است.
مستکبران، در دنیا با وعدههای فریبنده و تهدیدهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، تودهها را مطیع خود کردند. اما در آخرت، هیچ توان و ارادهای برای دفاع از آنان ندارند و با جملهای تحقیرآمیز میگویند: «اگر خدا ما را هدایت کرده بود، ما هم شما را هدایت میکردیم.» این بیزاری، چهره حقیقی دشمن را برملا میکند؛ دشمن در دنیا حامی و رهبر جلوه میکند، اما در آخرت دست از هر مسئولیتی میشوید.
دشمن و تاکتیک انکار مسئولیت
یکی از شگردهای مهم دشمن در این آیات، انکار مسئولیت است. مستکبران به پیروان خود میگویند: «برای ما یا شما تفاوتی ندارد، چه بیتابی کنید و چه صبر؛ رهایی در کار نیست.» این بیان نشان میدهد که رهبران گمراه، حتی در لحظه عذاب، هیچ تعهدی نسبت به سرنوشت پیروانشان احساس نمیکنند. این هشدار بزرگی است برای انسان معاصر که مبادا تحت تأثیر تبلیغات دشمن قرار گیرد؛ زیرا کسی که در دنیا از حق گریزان است، در آخرت هرگز پشتیبان نخواهد بود.
شیطان؛ دشمن پنهان و سخن آخر او
در ادامه، خداوند از سخنان شیطان در قیامت پرده برمیدارد. شیطان پس از داوری الهی خطاب به پیروانش میگوید: «خدا به شما وعده حق داد و من هم به شما وعده دادم، ولی خلف وعده کردم. من بر شما هیچ تسلطی نداشتم جز اینکه دعوتتان کردم و شما پذیرفتید. پس مرا سرزنش نکنید، خود را سرزنش کنید.»
این بخش، روشنترین بیان برای شناخت دشمن است:ابزار دشمن فریب است، نه اجبارشیطان اعتراف میکند که فقط با وسوسه و زینت دادن باطل، انسان را به دام میاندازد.
پذیرش دعوت دشمن، نتیجه ضعف انسان است نه قدرت واقعی او.
این آیات نشان میدهد که بزرگترین خطر دشمن، غفلت انسان است؛ زیرا دشمن قدرتی جز اغوا و وارونهسازی حقیقت ندارد.
دشمن و بهرهگیری از ضعف روانی انسان
شیطان در کلام خود به حقیقتی روانشناختی اشاره میکند: «من بر شما تسلطی نداشتم جز دعوت.» این یعنی دشمن تنها زمانی موفق است که ضعفهای درونی انسان – مانند حرص، ترس، شهوت یا غرور – به او میدان بدهد. از این منظر، دشمنشناسی بدون خودشناسی ناقص خواهد بود. اگر انسان بر تمایلات خود مهار نداشته باشد، به راحتی ابزار دست دشمن میشود.
درسهای دشمنشناسی از این آیات
فریب وعدههای دشمن: همانگونه که مستکبران و شیطان وعدههای توخالی دادند، امروز نیز قدرتهای استکباری وعده آزادی، رفاه یا پیشرفت میدهند، اما هدفشان اسارت فکری و فرهنگی ملتهاست.
بیزاری رهبران باطل از پیروانشان: دشمن هیچگاه در سختیها کنار پیروان خود نمیماند.
قدرت نداشتن دشمن: شیطان و رهبران باطل تنها از ابزار تبلیغ، فریب و تهدید استفاده میکنند؛ قدرت حقیقی ندارند.
لزوم بیداری پیروان: پیروی کورکورانه از رهبران فاسد یا جریانهای انحرافی، سرانجامی جز حسرت و پشیمانی ندارد.
تکیه بر عزت الهی: نقطه مقابل دشمن، ایمان به خدا و اعتماد به وعدههای حق است که تنها راه نجات به شمار میآید.آیات ۲۰ تا ۲۴ سوره ابراهیم تصویری شفاف از ماهیت دشمن ارائه میدهد: دشمنی که با وعدههای دروغین، تودهها را به دام میاندازد؛ با سوءاستفاده از ضعفها آنان را به دنبال خود میکشاند؛ و سرانجام در روز قیامت دست از مسئولیت میشوید و پیروان خود را تنها میگذارد.
قرآن با بیان این حقیقت، مؤمنان را به هوشیاری فرا میخواند که مبادا اسیر تبلیغات دشمن شوند و عزت خویش را در اختیار او بگذارند. در حقیقت، دشمنشناسی قرآنی یعنی شناخت راههای اغواگری مستکبران و شیطان و در برابر آن، پناه بردن به وعدههای حق الهی.