خراسان در زندگی شهریار تنها یک ایستگاه کاری نبود؛ بلکه منزلگاهی بود برای التیام زخمی عاطفی، برای پیوند با یاران تازه و برای سرودن شعرهایی که همچنان در حافظه فرهنگی ایران جاری است.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایبنا، هما سعادتمند: هر کسی که نام «محمدحسین بهجت تبریزی» را شنیده، بی‌گمان ماجرای عشق او را نیز شنیده است. روایتی مشهور که سال‌ها در حافظه ادبی ایرانیان بازتاب داشته است. شهریار پس از شکست در عشق، بیمار می‌شود و پس از بهبود نسبی، برای رهایی از خاطرات تلخ، تهران را ترک می‌کند. او چون روی بازگشت به تبریز و رویارویی با خانواده را نداشته، دیار خراسان را در شرق کشور برمی‌گزیند؛ سرزمینی که در آن روزگار، هم پناهگاهی برای آرامش روحی او و هم سکویی تازه برای زندگی شغلی و ادبی‌اش می‌شود.

شهریار به این ترتیب راهی نیشابور شد و در اداره ثبت این شهر، کارمند ساده‌ای با حقوق ماهیانه ۳۲۰ ریال گشت. خبر ورود او به نیشابور در روزنامه‌ها انعکاس نیافت، اما قرائن نشان می‌دهد که این ماجرا اواخر سال ۱۳۰۹ یا اوایل ۱۳۱۰ خورشیدی رخ داده است. در همان زمان، روزنامه اطلاعات در گزارشی از شلوغی اداره ثبت اسناد و املاک نیشابور نوشت: «به قراری که از نیشابور خبر می‌دهند، چون در دوره شش‌ماهه اول، ثبت اسناد و املاک نیشابور در شرف اختتام است، اهالی برای ثبت املاک خود هجوم به اداره نموده و کارکنان ثبت‌اسناد آن‌جا حتی شب‌ها نیز مشغول انجام وظیفه‌اند.»

شهریار در نیشابور در خانه استاد کمال‌الملک اقامت گزید و شعری بلند در وصف این استاد بزرگ نقاشی سرود. او علاوه بر کارمندی، گهگاه به نوشتن نمایشنامه نیز می‌پرداخت و حتی خود بر صحنه حاضر می‌شد. در سال ۱۳۱۱ خورشیدی به اداره ثبت اسناد مشهد منتقل شد و دو سال در این شهر خدمت کرد. روزنامه «آزادی» در ۱۵ فروردین ۱۳۱۳ خبر ترفیع او را چاپ کرده و نوشت: «به قرار اطلاع حاصله، چند نفر از اعضای ثبت خراسان، من جمله آقای بیدل، آقای شهریار و آقای صفی نیا، اعضای ثبت مشهد، به ترفیع درجه نائل گردیده‌اند.»

حضور شهریار در مشهد تا سال ۱۳۱۴ ادامه داشت. او در این سال‌ها نه‌تنها کارمند اداره ثبت بود، بلکه با حضور در انجمن ادبی مرحوم محمود فرخ با شاعران و ادیبان بسیاری ازجمله علی‌اکبر گلشن آزادی؛ مدیر روزنامه آزادی آشنا شد. همین دوستی‌ها سبب شد تا شهریار بخشی از غزل‌های خود را در قالب دست‌نوشته‌هایی برای دوستانش بفرستد.

دست‌خط‌های شهریار در مشهد؛ میراثی ماندگار

در مرکز اسناد کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی در حرم مطهر رضوی مجموعه‌ای شامل ۲۰ برگ دست‌نوشته به خط شهریار نگهداری می‌شود. این مجموعه شامل چند غزل چاپ‌نشده و دو نامه است که شاعر میان سال‌های ۱۳۱۳ تا ۱۳۵۰ نوشته و برای دوست صمیمی‌اش، علی‌اکبر گلشن آزادی فرستاده است. این اوراق با خط زیبا و چشم‌نواز شکسته‌نستعلیق و نسخ فارسی کتابت شده و غزل‌هایی با عنوان‌های «سر و پا در دل»، «قند پارسی»، «صیاد ماهی»، «دیروقت کنار دریا»، «خواب نوشین» و «زاد سفر» را دربرمی‌گیرد. این دست‌نوشته‌ها در سال ۱۳۹۰ خورشیدی توسط سازمان مرکز اسناد آستان قدس رضوی خریداری شد و امروز بخشی از میراث مکتوب خراسان در حوزه ادبیات معاصر محسوب می‌شود.

اهمیت این مجموعه آن است که تصویری روشن از روزگار شهریار در مشهد و ارتباط نزدیک او با محافل فرهنگی این شهر ارائه می‌دهد؛ روزگاری که شاعر تبریزی در لباس کارمند اداره ثبت، همچنان با شعر زیست و یادگارهای مکتوبی آفرید که تا امروز زنده مانده است.

خراسان در زندگی شهریار تنها یک ایستگاه کاری نبود

سال‌های حضور شهریار در خراسان شامل نیشابور و مشهد، هرچند در ظاهر با عنوان ساده «کارمند اداره ثبت» تعریف می‌شود، اما در حقیقت نقطه تلاقی دو مسیر متفاوت در زندگی اوست: یکی مسیر شغلی و دیگری راه پرشکوه شعر. شهریار در خراسان نه‌فقط قلم بر دفتر املاک زد، بلکه دل در محافل ادبی سپرد و از فضای معنوی مشهدالرضا (ع) و میراث فرهنگی این خطه یادگار بزرگانی چون فردوسی، عطار و خیام الهام گرفت.

به این ترتیب، خراسان در زندگی شهریار تنها یک ایستگاه کاری نبود؛ بلکه منزلگاهی بود برای التیام زخمی عاطفی، برای پیوند با یاران تازه و برای سرودن شعرهایی که همچنان در حافظه فرهنگی ایران جاری است. امروز، پس از گذشت دهه‌ها، نام شهریار همچنان در کنار آذربایجان با خراسان نیز پیوند خورده است؛ پیوندی که نشان می‌دهد شاعر تبریزی در سنگفرش‌های نیشابور و مشهد نیز ردّی ماندگار بر جای گذاشته است.

۲۵۹

منبع: ایبنا