امید جهان، خواننده محبوب که با نام هنری «امید جهان» شناخته می‌شد، روز ۲۲ شهریور ۱۴۰۴ هنگام اجرای کنسرت در شهر بم دچار ایست قلبی شد و پس از انتقال به بیمارستان، دار فانی را وداع گفت. در گفت‌وگوی اختصاصی با تی وی پلاس، جزئیاتی دلخراش و حرف‌هایی عاشقانه درباره آخرین ساعات زندگی او بازگو شد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، امید جهان، خواننده جنوبی و فرزند محمود جهان، بامداد جمعه در حین اجرا در شهر بم دچار ایست قلبی شد و پس از انتقال به بیمارستان، تلاش پزشکان برای نجات او بی‌ثمر ماند. او در زمان فوت ۴۴ سال داشت.

مادر امید جهان در گفت‌وگوی خود با تی وی پلاس، جمله‌هایی ساده اما سرشار از درد و عشق گفت که تصویر زنده‌ای از رابطه نزدیک مادر و پسر ترسیم می‌کند. او توضیح داد که امید همیشه قبل از اجرا پای مادر را می‌بوسید و باور داشت هرگاه این کار را کرده، اتفاقات خوبی برایش رخ داده است. مادر ادامه داد: «هر روز و هر جایی که بود با من ویدیویی تماس می‌گرفت؛ ساعت و زمانش مهم نبود. امید همه کس و کار من بود؛  پدر خواهرانش بود؛ چراغ خانه من بود. به خواهرانش می‌گفت سر و پای مادرتان را ببوسید. همیشه به من می‌گفت هر چه می‌خواهی بگو، کارت بانکی‌اش همیشه دست من بود، مدام می‌گفت هر چه خواستی بگیر مادر.»

او درباره آخرین روزها و تماس‌های قبل از اجرا گفت: «برای برنامه به اصفهان رفته بود. ساعت سه به من زنگ زد و پرسید بیداری؟ گفت چیزی برایت خریدم می خواهم به تو بدهم  و بعد به برنامه کرمان می‌روم. انگار می‌دانست قرار است چه اتفاقی برایش بی‌افتد. گفتم به بچه‌ها بده برایم بیاروند گفت می‌خواهم بیایم بالا و تو را ببنیم. عصر قبل از رفتن به صحنه هم زنگ زد و حالش خوب بود. نمی‌دانم چه شد؛ برخی گفتند به خاطر میگویی بوده که نهار خورده است، برخی گفتند به خاطر استرس بوده  است. بعد از اجرا حالش بد شد. ساعت ۱۲ شب نوه‌ام زنگ زد و گفت مادر نخواب، دخترم گفت امید حالش بد شده؛ دلم ریخت. من فوری خودم را به بم رساندم.»

مادر با بغض بازگو کرد که وقتی به بیمارستان رسید، جمعیت زیادی آنجا بود و او که نمی‌دانست حال او تا این حد وخیم است ترسیده بود، ابتدا به او اجازه دیدن امید جهان را ندادند و پس از آن که او  همه را مطمئن  کرد حالش بد نمی‌شود جهان را دید، او درباره این لحظه توضیح می‌دهد: «روی تخت بوسیدمش. دکتر و پرستار من را بلند کردند و گفتند پسرت منتظر بود تا تو برسی؛ وقتی رسیدی چشم‌هایش را بست.»

در توصیف پیوند مادر و پسر، او گفت: «وقتی امید به دنیا آمد، ما در آبادان بودیم؛ اسمش را من انتخاب کردم. به همسرم گفته بودم اگر دختر باشد آرزو می‌گذارم و اگر پسر باشد امید. او همیشه به فکر همه بود و وقتی به بم رفته بودم، می‌دیدم که مردم همه  گریه می‌کردند؛ از هنرمندان تا استاندار همه گریه کردند.»

و در واپسین کلام‌هایش به فرزندش گفت: «مادر بعد از پدرت گفتم تو هستی؛ تو تاج سر و عشق زندگی من بودی. چراغ خانه‌ام خاموش شد. زندگی‌ام سوخت. کاش من به جای تو رفته بودم.»

ابهام درباره علت مرگ

در میان روایت‌ها، درباره علت دقیق ایست قلبی گفته‌های متناقضی مطرح شده است؛ برخی علت را مصرف میگو در نهار پیش از اجرا عنوان کردند و گروهی دیگر استرس و فشار اجرای زنده را عامل محتمل دانستند. خانواده و نزدیکان بر انتقال فوری او به بیمارستان و تلاش‌ تیم درمانی تأکید دارند، اما آن‌چه مسلم است این است که تلاش‌ها نتیجه نداد و موسیقی‌دوستان یک صدای محبوب را از دست دادند.

۵۹۲۴۴