در مقابل پرسش من که چرا اینکار را میکنید، به حدی خشن به من حمله کردند که با هیچ معیار عقلی جور در نمیآمد. ماجرا را به دوستی گفتم که بیشتر از من میدانست. او اشاره به انگلی داشت که در گربههاست. کنجکاو شدم و این کنجکاوی با حجم بالای فحشهایی که هر روز به سمت من میآمد تقویت شد. من آدم خوش شانسی بودم چون جامعه مورد مطالعه من خودشان با فحشهای خود، بدون کوچکترین زحمت و هزینهای من را در درک رابطه گربه و دیوانگی کمک میکردند. البته من حقه باز نیستم ولی ناخواسته موارد مورد بررسی من گرفتار یک حقه علمی شده بودند. بهترین و دقیق ترین نتایج تحقیقات علوم رفتاری زمانی به دست میآید که طرف نداند که شما دارید او را مطالعه میکنید.
انگل گربه به نام علمی Toxoplasma gondii راز این معماست. تحقیق در مورد رابطه انگل گربه و اختلالات روانی بخصوص اسکیزوفرنی و دو قطبی، مدیون تحقیقات چندین دانشمند بزرگ مانند توری (Torrey) آمریکایی و فلگر (Flegr) چک است. دکتر توری که خواهرش به بیماری اسکیزوفرنی دچار شده بود در مقاله ای که اخیرا در مجله Folia Parasitologia منتشر شده داستان کشف رابطه اسکیزوفرنی و انگل گربه را نوشته است. او که نویسنده چندین کتاب در مورد اسکیزوفرنی است، موسس یکی از بزرگترین مراکز تحقیقاتی اسکیزوفرنی و دو قطبی به نام Stanley Medical Research Institute است.
عاملی که باعث شد که توری رابطه انگل گربه و اسکیزوفرنی را کشف کند این بود که در جوامع بومی ساکن پاپوآ گینه نو تا قبل از ورود اروپاییها، مورد اسکیزوفرنی دیده نشده بود. ولی کمکم با ورود غربیها و آوردن گربهها به این جزیره، این موارد پیدا شد. عامل دیگری که توجه دکتر توری را جلب کرد، وجود آمار بالای دیوانگی در ایرلند بود. او که خود ۷ ماه برای تحقیقات به یک مرکز تحقیقات روانپزشکی در ایرلند میرود از مایع نخاعی بیماران نمونه برداری میکند. او و همکارانش به طرز شگفت انگیزی به ۴٪ آدمهای بالای ۴۰ سال دیوانه در ایرلند پی میبرند که از هر جایی در دنیا بیشتر بود. بررسیهای توری نشان داد که فقر مردم و ریختن مدفوع گربهها در کف زمین محل مسکونی آنها در جنگ جهانی دوم میتواند عامل این حد بالای بیماران روانی باشد.
در سال ۱۹۸۹ خانواده خیر استانلی که پسرشان روانی بود هزینه تاسیس یک مرکز تحقیقات بیماران روانی را به بیمارستان جان هاپکینز اهدا کردند. با تاسیس این مرکز توری و همکارانش پول لازم برای تحقیقات جدی تر را دریافت کردند. آنها با مصاحبه با خانوادههای دارای کودکانی با اختلالات روانی توانستند رابطه معناداری در مورد داشتن گربه و آلودگی به انگل توکسوپلاسما و اختلال روانی را بدست آورند. دانشمند دیگری به نام فلگر - که متخصص انگل شناسی بود - به نتایجی در خصوص رابطه این انگل با اختلالات روانی و همچنین مثبت بودن ارتباط تصادفات رانندگی با آلودگی به انگل گربه پی برد.
البته دانشمندان میدانستند که اگر موشی به انگل گربه آلوده شود، به ادرار گربه نیز علاقهمند شده و دیگر از گربه نمیترسد. دکتر فلگر این آزمایش را با جمعیت انسانی انجام داد و به طرز شگفت انگیزی دریافت که آدمهای آلوده به انگل توکسوپلاسما از ادرار گربه بدشان نمیآید!
کم کم شمار مقالات در این خصوص افزایش یافت و محققان پی بردند که داشتن ارتباط مستمر با گربه، شانس ابتلا به اسکیزوفرنی را دو برابر میکند. دانشمندان دریافتند که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، در صورت داشتن آلودگی شدت بیماریشان بیشتر است. دکتر توری به 100 تحقیق جهانی در رابطه با ارتباط انگل گربه و اختلالات روانی اشاره میکند که اتفاقا 16 مورد آن در ایران انجام شده است. در تحقیقی در دانمارک با استفاده از ۸۲۰۰۰ دهنده خون رابطه آنتی بادی توکسوپلاسما با اسکیزوفرنی بررسی و تایید شد. در تحقیق جدید دیگر نشان داده شده است که اگر فردی در کودکی به این انگل آلوده شود شانس ایجاد اختلال نسبت به بزرگسالی بیشتر است.
تا اینجای داستان میتوانم بگویم اگر همسایه گربه دوست شما با شما برخورد تند و دیوانه وار میکند، احتمالا رفتار او بیش از آنچه نشانه حیوان دوستی باشد، ممکن است نشان از وجود انگل توکسوپلاسمای درونش باشد که روح و روان آن فرد را تسخیر کرده است. لذا به جای درگیری با این افراد – که تجربه من نشان داده است بیفایده است- باید پیگیر حقوق شهروندی باشیم که مانند اروپا و آمریکا هر گونه غذا دهی و حمایت از سگ و گربههای ولگرد جرم محسوب شود و قانونگذار موظف باشد بهداشت شهر و شهروندان را گرفتار یک عده انسان بیمار نکند.