سه محور کلیدی از بیانات رهبر انقلاب
۱.مذاکره با آمریکا
رهبر معظم انقلاب در نفی مذاکره با آمریکا، دلایل منطقی خود را به تفصیل بیان کرده و در جمع بندی گفتند:«مذاکرهی با آمریکا برای مسئلهی هستهای و شاید برای مسائل دیگر، بنبست محض است».
بر اساس استنباط نگارنده، در دیدگاه ایشان آنچه بطور قطعی نفی مذاکره و «بن بست محض» خوانده می شود، «مذاکرات مستقیم» با آمریکاست.البته مذاکرات غیر مستقیم هم در مقاطعی بنا به مصلحت نظام و بصورت مشروط اجازه داده شده است.معمولا شروط مذاکره غیر مستقیم این بوده که در وضعیت فشار و ارعاب نباشد،در موضوعی مشخص مثل برنامه صلح آمیز هسته ای و با حضور یک کشور ثالث باشد.
گاهی هم برای تبدیل یک ذهنیت به واقعیت و ثبت یک تجربه در تاریخ،با مذاکره غیر مستقیم موافقت شده است.برای مثال، ایران در پاسخ به دعوت برای مذاکره از سوی آمریکا که در نامه ترامپ مطرح شد، با مذاکرات غیر مستقیم موافقت کرد. در آن مقطع برای برخی از افراد این ذهنیت وجود داشت که ترامپ در دوره جدید ریاست جمهوری رویکرد مثبتی نسبت به ایران خواهد داشت و لذا بر انجام مذاکره با آمریکا اصرار می ورزیدند.
در این مقطع، اجازه رهبری برای مذاکره غیر مستقیم نه به دلیل اعتماد به آمریکا و عدول از مواضع قبلی بود بلکه برای تغییر ذهنیت طرفداران مذاکره و شناخت دقیق ترامپ،با مذاکرات غیرمستقیم موافقت شد. این تصمیم نشان داد که ایران برای بهرهگیری از دیپلماسی جهت تامین منافع مشروع ملت ایران و ممانعت از وقوع جنگ و تنش،مانعی ندارد.
هیات نمایندگی ایران در این مذاکرات حتی با اعتماد به نفس کامل اعلام کرد که اگر هدف آمریکا رفع نگرانی از تولید سلاح اتمی توسط ایران باشد، توافق قابل دسترسی است.اما در طرف مقابل شاهد بودیم که رژیم صهیونیستی با چراغ سبز آمریکا و در آستانه دور ششم مذاکرات به ایران حمله کرد و متعاقبا آمریکا نیز برای نجات اسرائیل وارد جنگ با ایران شد.
این رویکرد آمریکا باعث شد که نه تنها تهران بلکه بسیاری از سیاسیون جهان در مورد جدیت طرف آمریکایی برای ادامه مذاکرات دچار تردید شدند. انجام مذاکرات غیرمستقیم برای فهمیدن مطالبات و مقاصد طرف مقابل، یک اقدام منطقی و هوشمندانه بود و اگر انجام نمیشد و رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران حمله میکردند، امروز اینگونه القا میکردند که به دلیل عدم ورود ایران در مذاکره ما وارد جنگ نمیشدیم.حال سوال مهم این است، در حالی که آمریکا در آزمون مذاکرات غیرمستقیم مردود شده، چگونه میتوان از مذاکره مجدد آن هم بطور مستقیم سخن گفت؟ آیا اقدام آمریکا موجب ایجاد «بن بست محض» در مذاکرات نشده است؟
۲.عدم ساخت سلاح هسته ای
رهبر معظم انقلاب در بخش دیگری از بیانات خود ضمن تبیین ضرورت تداوم استفاده از انرژی هسته ای برای مقاصد صلح آمیز بر موضع اصولی ایران مبنی بر نفی ساخت سلاح هسته ای تاکید کرده و گفتند:«در میان دویست و چند کشور دنیا، ده کشور هستند که قادرند غنیسازی کنند، یکی از این ده کشور، ایران اسلامی است.البتّه آن نُه کشور دیگر بمب هستهای هم دارند، ما هستیم که بمب هستهای نداریم و نخواهیم داشت و بنا نداریم که از سلاح هستهای استفاده کنیم امّا غنیسازی را داریم.»
این موضع رهبری،به برخی از گمانه زنی ها پایان داد و نشان داد که ایران هم بهطور اصولی و مبانی شرعی خود و هم بر اساس طراحیهای راهبرد دفاعی کشور،مخالف حرکت به سوی سلاح هستهای است. صنعت هستهای ایران یک صنعت صلح آمیز است و حضرت آیت الله خامنه ای صراحتا در فتوای خود تولید سلاح هستهای را خلاف شرع می دانند.از منظر اقتصادی نیز ایران به عنوان کشوری که در مسیر پیشرفت علمی و اقتصادی است، هیچ قصدی برای هزینه کردن منابع ملی در مسیر تولید سلاح هستهای ندارد و این موضوع در دکترین دفاعی کشور نیز فاقد جایگاه است.
از منظر حقوقی نیز ایران رژیم عدم اشاعه تسلیحات هسته ای را به رسمیت شناخته و از پیشقراولان سیاست خلع سلاح هسته ای در جهان و بخصوص غرب آسیاست و دلیلی ندارد که به سوی ساخت بمب اتمی برود.البته موضوع لزوم دستیابی به بازدارندگی هسته ای به دنبال تهدیدات رژیم صهیونیستی در جامعه ایران مطرح شد در حالی که این رژیم علیرغم دارا بودن بمب هسته ای،فاقد امنیت است و این سلاح برای آن رژیم موجب بازدارندگی نشده است.
۳.اتحاد ملی موثرتر از توان نظامی
رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیانات خود با تاکید بر ضرورت تداوم اتحاد و یکپارچگی مستمر ملت ایران،مشخص شدن سریع جانشینان فرماندهان شهید و استحکام و روحیه بالاتر نیروهای مسلح و اداره کشور با نظم و ترتیب و قاعده را از عوامل موثر در شکست دشمن خواندند، اما تاکید کردند ملت موثرترین عنصر ناکامی دشمن بود و با وحدت و انسجام، مطلقاً تحت تاثیر خواستههای دشمن قرار نگرفت و خیابانها را مملو از جمعیت کرد.
ایشان همچنین استفاده دشمن از گسلهای قومی و اختلافات سیاسی برای ایجاد آشوب و اغتشاش را«غلطِ محض» خواندند.واقعیت غیرقابل انکار هم این است که یکی از برجسته ترین دستاوردهای جنگ ۱۲ روزه، شکل گیری اتحاد و انسجام بی سابقه و موثر در میان ملت بود.در این مقطع، حتی احزاب و گروه های سیاسی اختلافات خود را کنار گذاشتند و در کنار مردم، متحدانه از نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و از اقتدار عزیز کشور دفاع کردند.این حضور بسیار مهم مردمی که از اول پیروزی انقلاب اسلامی وجود داشت و در زمان بروز جنگ ها و فتنه ها بطور موثر از نظام اسلامی دفاع کرد، باید ادامه یابد و در این مسیر نقش صاحبان قلم و سخن و اهالی سیاست برای نمایش تاثیرات اتحاد ملی در جلوگیری از جنگ و پیشرفت کشور ضرورت دارد.
و نکته مهم اینکه رهبر انقلاب،تنها راه علاج و پیشرفت کشور را قوی شدن در همه ابعاد نظامی، علمی، دولتی، ساختاری و سازمانی دانسته مطالبه ایشان از افراد هوشمند و صاحبنظران دلسوز این بود که «راههای تقویت کشور را پیدا و دنبال کنند چرا که در صورت قوی شدن، طرف مقابل دیگر حتی تهدید هم نخواهد کرد.»
محسن پاک آیین سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در جمهوری آذربایجان،
۲۹۲۲۱