تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۵۰

غزه لشکری چند هزار نفری دارد که کسی از آن خبر ندارد. این لشکر، بمب و اسلحه و ادوات نظامی ندارد اما تفکری را شکل داده که اجازه نمی‌دهد خاری به‌پای مقاومت مردم غزه وارد شود. براء ۱۲ ساله یکی از اعضای این لشکر است با قصه‌ای خاص.

به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، یک روشنفکر مصری گفته بود: مصری‌ها خوب قرآن خواندند، عربستانی‌ها خوب چاپش کردند، یمنی‌ها خوب به آن عمل کردند اما اهل غزه خوب با قرآن زندگی کردند. الغزه مع‌القرآن و القرآن مع‌الغزه؛ غزه با قرآن است و قرآن با غزه. قصه«براء معتز رجب» زیباترین مصداق حرف این اهل دل مصری است.

شما هم دعوتید به این جشن خاص در غزه
بنابر روایت فارس، چطور و چرایش را که بخواهید، باید زندگی براء ۱۲ساله را ورق بزنید و این کتاب زیبا را از جشن خانوادگی آغاز کنید. در غزه ۸۰ درصد خانه ها تخریب شده، خیلی‌ها به شهرهای هم‌جوار کوچ کرده‌اند و برخی هم پولی برای جابه جایی و جایی برای ماندن ندارند. نه جایی برای رفتن نه غذایی برای خوردن نه آبی برای نوشیدن. از یک لحظه بعد خودشان هم خبر ندارند. در غزه زندگی‌ به ثانیه‌ها بند است. در این شرایط اگر بشنوی خانواده‌ای جشن گرفته آن هم روی خرابه‌های خانه‌اش یا باور نمی‌کنی یا به خیلی از بدیهیات ذهنی‌ات شک می‌کنی. اما این اتفاق افتاده و این جشن خاص برگزار شده. همه شانه‌به‌شانه نشسته‌اند و منتظرند براء آخرین سوره قرآن را هم بخواند تا حلقه گل را دور گردنش بیندازند. مادر از ذوقش همه را دعوت کرده. دوست، آشنا همسایه‌های قدیمی، فامیل، همه آمده اند.
آماری جالب منتشر شده که نشان می‌دهد در دو سال گذشته که غزه یک روز بدون بمباران هم به خودش ندیده، تعداد حافظان کل قرآنش افزایش قابل توجهی پیدا کرده است. این در حالی است که اندکی از آنچه در غزه اتفاق افتاد برای نابودی پیوندهای عاطفی و فروپاشیدن هر آدمی کافی است.

اما مردم غزه از هفت اکتبر به بعد انتخاب کردند که همدم و رفیقی جز قرآن نداشته باشند. مثل براء که حالا راوی قصه‌اش شدیم. مردم غزه ایمان دارند که آیه‌های قرآن چه دیر و چه زود یکی یکی در غزه تعبیر می‌شود. صبوری را توشه راهشان کرده‌اند و با اقتدار درانتظار روزی‌اند که جا الحق و زهق الباطل را با چشمان‌شان در فلسطین نظاره کنند.


* هیات قرآنی زیر بمباران
این جشن خاص عقبه‌ای دارد و به تمام آن روزها و ماه‌های جنگ بر می‌گردد.‌به روزهایی که بمب‌های اسرائیل اهالی غزه را آواره کرد و بسیاری از خانواده‌ها اسباب و اثاثیه روی دوش از این محله غزه به محله دیگر کوچ کردند. در همه آن روزها براء و پدرش در چادر آوارگان فلسطینی قرآن حفظ کردند. هر شب زیر بمباران‌های بی‌امان، همزمان با صدای انفجارهای پی در پی در جمع کوچکی که پسرخاله‌اش هم در کنار آن‌ها بود، حفظ یک سوره قرآن را تمام کردند و اینطور شد که وقتی بابا سال قبل شهید شد، براء نیمی از قرآن را حفظ کرده بود.


*غزه‌ای ها در صف کیلومتری غذا
براء روی قولی که به بابا داده بود ماند، قسم خورده بود حافظ کل قرآن شود. با اینکه نان‌آور خانه‌شان هم بود و در قطحی غزه باید از زیر سنگ هم که شده برای مادر و خواهر و برادرانش غذا پیدا می‌کرد، اما همه جا با قرآن بود. در صف‌های کیلومتری توزیع غذا آیه‌هایی از قرآن که صبوری و مقاومت را از آن یاد گرفته بود می‌خواند. وقتی با لب‌های تشنه همه کوچه‌های خان یونس را گز می‌کرد و از این محله به آن محله می‌رفت، زیر لب سوره‌های قرآن را زمزمه می‌کرد. وقتی پیکر سوخته پسرخاله‌اش احمد را که یار قرآنی‌اش بود و شب‌ها باهم قرآن حفظ می‌کردند از زیر آوار بیرون آورد هم اشک می‌ریخت و قرآن می‌خواند.


*امتحان خاص
حالا روز موعود رسیده است. در غزه رسم زیبایی برقرار است. برای هر کسی که قرآن را کامل حفظ کرده است جشن می‌گیرند. همه دعوت می‌شوند. اگر خانه‌ای در کار نباشد روی آوارهای خانه، اگر حتی آوارهای خانه هم نباشد در خیابان یا چادر. همه دور هم می‌نشینند و حافظ قرآن شروع به خواندن می‌کند. از اولین سوره قرآن، سوره فاتحه آغاز می‌کند و بی‌وقفه خواندن را از حفظ ادامه می‌دهد. آیه به آیه، سوره به سوره، جزءبه‌جزء هر سوره بلندی که تمام می‌شود همه با هم صلوات می‌فرستند. برا نشسته روبه‌روی مادر، با یاد پدر در خاطر.سوره‌ها را یکی پس از دیگری می‌خواند. به آیه‌های آخر که می‌رسد، صدای انفجارهای عظیم در بیخ گوش‌شان گوش فلک را کر می‌کند اما برا و خانواده‌اش در شادی حافظ قرآن شدن غرقند و حتی باران ذرات خانه‌ای که بمب‌ها تخریبش کرده و بر روی اهل خانه معتز رجب می‌ریزد برای برا شبیه برف شادی است که انگار مادر برای شادباش این موفقیت قرآنی روی سرش می‌گیرد.
*معجزه لشکر ۵۰ هزار نفری در غزه
غزه لشکری چند هزار نفری دارد که کسی از آن خبر ندارد. لشکری که تفکر حماس آن را تشکیل داده و تا این لشکر هست، خاری به‌پای مقاومت مردم غزه وارد نمی‌شود. این لشکر با هزاران سرباز نه بمب دارد و نه اسلحه، ادوات نظامی هم ندارد. اما پیروزی در دست همین لشکر بدون تفنگ است. به قول شاعر دیروزود دارد اما سوخت و ساز ندارد. این لشکر، لشکر حافظان کل قرآن در غزه است که به گواه آمار قبل از هفت اکتبر تعدادشان ۱۵۰۰ نفر بود و در این دو سال چندبرابر شده‌اند. همین چند روز قبل در بحرانی‌ترین شرایط غزه که اسرائیل هر روز ماشین‌های بمب‌گذاری‌شده‌اش را منفجر می‌کند و عملاً زندگی‌کردن در غزه به روزهای غیرممکن شدن نزدیک‌تر می‌شود، ۵۰۰ نفر از سربازان این لشکر در خیریه برکت خان‌یونس دور هم جمع شدند تا امتحان نهایی حفظ کل قرآن را در محضر استادانشان پس بدهند. در جلسات امتحان حفظ قرآن، برخلاف روش مرسوم (پرسش چند آیه پراکنده) هر حافظ تمام محدوده حفظ خودش رو در گروه‌های چندنفره از حفظ قرائت می‌کند. براء هم قبل از جشن خانوادگی حفظ قرآن در این جلسه شرکت‌کرد و مهر تأیید پیوستن به لشکر حافظان قرآن در غزه را به او دادند.