خبرآنلاین-فاطمه غریبی: مسعود ادریسی، سفیر پیشین ایران در لبنان، در گفتوگو با خبرآنلاین تأکید کرد که شهادت سیدحسن نصرالله هرچند خسرانی بزرگ برای مقاومت بود، اما به معنای پایان کار حزبالله نیست.
او با اشاره به میراث نصرالله در اخراج اسرائیل از جنوب لبنان و تثبیت استقلال این کشور گفت: حزبالله امروز هم در عرصه سیاسی نقش پررنگی دارد و هم در حوزه نظامی روند بازسازی را آغاز کرده است.
به باور او، محور مقاومت تا زمانی که تجاوز و اشغالگری ادامه دارد پابرجا خواهد ماند و ادعاهای مربوط به ریزش در بدنه حزبالله چیزی جز شایعات دشمنان نیست. این گفتگو را بخوانید:
*** میراث سید حسن نصرالله برای لبنان و منطقه چه بود؟
ارمغان بزرگی که حاصل شد و در حقیقت میتوان گفت بهترین میراث سیدحسن بود، اخراج اسرائیلیها و صهیونیستها از لبنان بود. تا سال دو هزار جنوب لبنان کاملاً در اشغال اسرائیل بود. قبل از آن هم کل بیروت و کل لبنان در اشغال بودند. اما با مقاومتی که سید حسن انجام داد، توانست اسرائیل را برای اولین بار از یک منطقه اشغالی با زور مقاومت اخراج کند. این یک میراث بزرگ بود و به همین دلیل مردم لبنان اکنون خود را مدیون ایشان و راه مقاومت میدانند.
دوم، اعتباردادن به لبنان بود. لبنان به هر صورت تا قبل از حزبالله و مقاومت، کشوری بود که هرگاه دشمنان میخواستند، میتوانستند به آن تجاوز کنند. در حقیقت استقلالی از خودش نداشت، اما با وجود مقاومت، این استقلال را به دست آورد که تا امروز هم حفظ شده است. اینها به نظر من بزرگترین میراثهای آقای سیدحسن نصرالله بودند. ضمن اینکه باعث عزت و اعتبار زیاد برای مسلمانان اهل سنت و شیعیان در لبنان و کلاً برای اعراب منطقه شد.
*** به نظر شما شهادت سیدحسن نصرالله تا چه میزان روی قدرت و توانایی حزبالله اثرگذار بود و این اثرگذاری در چه زمینههایی بوده؟
شهادت آقای سیدحسن نصرالله خسران و ضرر زیادی رو به مقاومت و حزبالله وارد کرد و این مسئله واقعاً چیزی نیست که کسی بخواهد آن را انکار کند. شخصیت کاریزماتیک ایشان، صلابت و فرماندهی ایشان نزد همه زبانزد بود و حتی دشمن صهیونیستی نیز به شدت از ایشان واهمه داشت. بنابراین شهادت ایشان در حقیقت یک خسران بزرگ به خط مقاومت و حزبالله وارد کرد. اما اینکه برخی تصور میکنند با رفتن ایشان یا آقای صلاحالدین یا تعدادی دیگر از فرماندهان حزبالله، حزبالله توان و بازدارندگی خود را کاملاً از دست داده است، این هم درست نیست.
حزبالله به هر صورت گروهی است که ریشه در عمق شیعیان لبنان و حتی بسیاری از اهل تسنن لبنان و مسیحیان و همچنین ریشه در آن آب و خاک دارد. بنابراین از بین رفتن آن به نظر من امکانپذیر نیست. هر چند حزبالله ضرباتی خورده، اما اکنون نشان میدهد که به تدریج خود را بازسازی میکند و انشاءالله در آیندهای نه چندان دور، با نیروهای مخلص، دوباره خود را بازسازی کرده و در صحنه لبنان و منطقه فعال خواهد بود.
*** با توجه به اینکه حزبالله تلاش میکند خودش را بازسازی کند و با وجود ضربات سنگین همچنان میایستد و ادامه میدهد، به صورت کلی آینده حزبالله و در یک مقیاس بزرگتر، آینده محور مقاومت را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من حزبالله در لبنان، علاوه بر بُعد نظامی، در عرصه سیاسی هم نقش مهم و تثبیتشدهای داشته است. در دو سه دهه گذشته این جریان توانسته در ساختار قدرت لبنان جایگاه خود را حفظ کند؛ هم نماینده در مجلس دارد، هم در دولت حضور دارد و هم در کنار نبیه بری(رهبر جنبش امل و رئیس مجلس نمایندگان لبنان) بخشی از معادلات اصلی سیاسی لبنان را شکل میدهد. بنابراین، از لحاظ سیاسی حزبالله لطمه جدی ندیده و حتی اگر فشارهای خارجی مثل آمریکا یا برخی کشورهای دیگر در دورههایی شدت گرفته باشد، امروز نشانههای ترمیم و بازیابی این موقعیت دیده میشود.
اما در بُعد نظامی، شرایط پیچیدهتر است. فروپاشی نسبی رژیم اسد و تغییرات ایجادشده در سوریه مسیرهای پشتیبانی سنتی حزبالله را با دشواری مواجه کرده است. انتقال تجهیزات یا کمکها از طریق سوریه مثل گذشته امکانپذیر نیست. با این حال، حزبالله در سالهای اخیر توانسته بسیاری از تجهیزات و ادوات نظامی مورد نیاز خود را در داخل لبنان تولید کند؛ این یک نقطه روشن و امیدبخش است که نشان میدهد این جریان توانایی بازسازی و بازگشت به ظرفیتهای دفاعی گذشته را دارد، هرچند این روند زمانبر خواهد بود.
در یک سطح وسیعتر، آینده محور مقاومت را باید در نسبت با تجاوزها و تهدیدهای منطقهای سنجید. تا زمانی که اشغالگری و حملات اسرائیل در فلسطین، تجاوزات در لبنان، سوریه، یمن و دیگر نقاط ادامه دارد، طبیعی است که یک نیروی مقاومتی در برابر آن شکل بگیرد و تداوم پیدا کند. به همین دلیل، نمیتوان گفت محور مقاومت در حال از بین رفتن است؛ بلکه برعکس، با شدت و ضعف متفاوت همچنان پابرجا خواهد ماند.
*** از نظر شما مکانیزم یا سازوکاری که حزبالله برای از سرگیری و بازسازی فعالیتهایش باید به کار بگیرد، چیست؟ این تمرکز باید بیشتر در حوزه نظامی باشد یا در عرصههای دیگر هم تعریف میشود؟
حزبالله از ابتدا یک سازمان مردمنهاد و در جهت مقاومت در برابر تجاوزگری بوده است و این خط باید همچنان ادامه پیدا کند. تجربه نشان داده سلاح مقاومت هیچگاه علیه مردم لبنان یا مردم منطقه استفاده نشده، بلکه صرفاً برای دفاع به کار رفته است. این اصل بسیار مهمی است که حزبالله باید همیشه آن را مد نظر داشته باشد.
از سوی دیگر، حزبالله باید در عرصه سیاسی و اجتماعی نیز موقعیت خود را تقویت کند. در عین حال، بعد نظامی هم که تا حدی تضعیف شده، نیازمند بازسازی است. اینکه این بازسازی دقیقاً از چه مسیرها و با چه ابزارهایی انجام میشود، طبیعتاً در اختیار خود حزبالله و محور مقاومت است، اما به طور کلی باید هم در حوزه دفاعی و هم در حوزه سیاسی-اجتماعی روند بازسازی را بهصورت جدی و سریع دنبال کند.
*** برخی ادعا میکنند بعد از شهادت سیدحسن نصرالله، بدنه حزبالله دچار ریزش شده و تعدادی از اعضا از عضویت انصراف دادهاند. نظر شما در این باره چیست و این ادعا را تا چه اندازه صحیح میدانید؟
من به هیچ وجه این ادعا را تأیید نمیکنم. معتقدم بدنه اصلی حزبالله-همان کسانی که این جریان را پایهگذاری کردهاند و امروز هم حضور دارند-محور مقاومت و حزبالله را ترک نخواهند کرد. چنین خبرهایی بیشتر شایعات رسانههای اسرائیلی و دشمنان مقاومت است.
واقعیت این است که حزبالله در عمق جامعه لبنان و بهویژه در میان طایفه شیعه ریشه دارد و حمایت گستردهای را از سوی مردم تجربه میکند؛ حمایتی که حتی بخشی از اهل سنت و مسیحیان هم در آن سهیم هستند. در لبنان بهوضوح دیده میشود که مردم از حزبالله دفاع میکنند، بهویژه بعد از تجاوزات روزمره اسرائیل در شرایطی که حزبالله بهخاطر آتشبس هیچ اقدام نظامی مستقیمی علیه اسرائیل انجام نداده است. مردم لبنان با چشم خود میبینند که حضور حزبالله برای دفاع از کشورشان ضروری است.
به همین دلیل، من بههیچوجه باور ندارم که ریزشی در بدنه حزبالله اتفاق افتاده باشد.
۳۱۲/۴۲