به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی در گوشه شمال غربی کشور و در شهر اردبیل، جایی که نسیم تاریخ با بوی عطر عرفان آمیخته شده، مجموعهای تاریخی و فرهنگی نهفته است که بیش از هفتصد سال است رازهای یک طریقت بزرگ را در خود حفظ کرده است؛ این مجموعه نه تنها آرامگاه عارف بزرگ قرن هشتم، شیخ صفی، بلکه نمادی بیبدیل از پیوند میان تاریخ، سیاست و هنر ایران به شمار میرود.
بنابر روایت شبستان، شیخ صفیالدین، عارفی برجسته با چشمی برزخی و شاگرد شیخ زاهد گیلانی، پایهگذار سلسلهای است که قرنها سرنوشت ایران را رقم زد؛ سلسله صفوی. آرامگاه او به همراه مجموعهای از تالارهای تاریخی، اشیای نفیس و آرامگاه سرداران جنگ چالدران، به یکی از مهمترین مقاصد فرهنگی و تاریخی ایران بدل شده است.
یکی از جذابترین بخشهای این مجموعه، «چینیخانه» است؛ تالاری چهارصد ساله که بیش از ۱۲۰۰ قطعه چینی آبی و سفید در آن نگهداری میشود.
این ظروف هدیه امپراطوران چین به شاهعباس اول هستند و نماد پیوند فرهنگی و اقتصادی ایران با شرق دور و جاده ابریشم. بازدید از این تالار، سفری به دل تاریخ تجارت جهانی و دیپلماسی فرهنگی است.
در میان گنجینههای این مجموعه، خرقهای هفتصد ساله به چشم میخورد؛ لباسی که روزگاری بر تن شیخ صفی بوده و نمادی از انتقال معنوی و استمرار یک طریقت محسوب میشود. این خرقه که از شیخ زاهد به شیخ صفی رسیده، نشانگر عمق ارتباط میان بزرگان عرفان و شاهان صفوی است.
از دیگر بخشهای قابل توجه، «شهیدگاه» چالدران است؛ قبرستانی که به دستور شاه اسماعیل صفوی برای دفن سرداران جنگ چالدران ایجاد شده و نمادی از فداکاری و مقاومت در برابر دشمنان به شمار میرود.
این مجموعه تنها آرامگاه نیست؛ بلکه شبکهای از بناهای تاریخی همچون آشپزخانه، حمام، شربتخانه و نانوایی است که نشاندهنده ساختاری جامع و پاسخگو به نیازهای روزمره پیروان و ساکنان طریقت است.
در دو دهه اخیر، مرمتهای گستردهای روی این مجموعه انجام شده و بسیاری از اشیای تاریخی کشفشده در مخازن نگهداری و در حال ثبت و شناسنامهدار شدن هستند. بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی در سال ۲۰۱۰ در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید و امروز بازگشایی دوباره آن فرصتی طلایی برای گردشگران و پژوهشگران است تا بار دیگر با تاریخ زنده اردبیل پیوندی تازه برقرار کنند.
بقعه شیخ صفیالدین، مکانی است که در آن تاریخ و عرفان، هنر و سیاست، فرهنگ و معنویت، همگی به زبانی واحد سخن میگویند و هویتی دیرپا را برای ایران به یادگار گذاشتهاند. اینجا نه تنها یادگاری از گذشته است، بلکه پلی است به آیندهای روشنتر، که در آن اصالت و فرهنگ ایرانی همچنان زنده میماند.