حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش در مطلبی به مناسبت ولادت امام حسن عسکری(ع) نوشت: دوره امام عسکری(ع) دوران ظهور عرفان‌های متعددی بوده و مسئله عرفان در آن زمان امری مخفی و یا ناشناخته‌ای نبوده است.

به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، رواج عرفان در روزگار ما در روزگار و شرایطی که ما زندگی می‌کنیم، نغمه‌های عرفان‌اندیشانه و یا عرفان‌نوازانه وجود دارد و می‌شنویم و چون کنار هر نوری میتواند ظلمتی شکل گیرد، لازم است عرفان ناب را شناسایی کنیم و علاقمندان به این سبک اندیشه و شهود بر اساس آن سیر فکری و قلبی داشته باشند.

از این رهگذر که در مکتب امام عسکری(ع) شاخصه‌های ناب عرفان به خوبی عرضه شده، شناخت آن محورهای عرفانی برای اهل معرفت امروز ضروری است. عرفان و تجربه معنویت عرفان و تجربه خودی در ناحیه معنویت است. آن تجربه‌ای که انسان از درون جان و روح خودش با حالات خوب روحش درک می‌کند را عرفان می‌گویند بنابراین عرفان تجربه درونی ما انسان‌هاست و مخصوص اسلام و هند و ایران باستان هم نیست، بلکه از وقتی انسان خلق شد و خداوند در او روحانیت قرار داد، تجربه درونی به نام عرفان شروع شده است.

هر تجربه‌ای باید با معیارهایی منطبق باشد که تشخیص دهیم آن تجربه درست باشد و توهم نباشد؛ لذا لازم است در بخش عرفان نیز مانند دیگر بخش‌ها چنین کاری کنیم و میزانی داشته باشیم که حق و باطل را به آن عرضه کنیم تا حق را عرضه کند. عرفانی حقیقتی دامنه‌دار عرفان یک حقیقت دامنه‌داری از خلقت آدم تا روز قیامت است. و روز قیامت نیز آنچه به عنوان معرفت است تبدیل به مشاهده می‌شود. غرض آن است که تجربیات امروز عرفانی؛ در برزخ و قیامت تبدیل به مشاهده می‌شود و بزرگان عرفان فرموده‌اند که «المعرفة بذر المشاهدة»، در نتیجه هر مقدار اینجا آدمی بتواند معرفت یابد، در آن سرا مشاهدات بیشتر و زلال‌تر خواهد داشت.

عرفان در مکتب فکری و شهودی امام عسکری(ع) سه شاخصه مهم در سیره امام عسکری(ع) در زمینه عرفان و معرفت دیده می‌شود و امام(ع) این‌ها را به یادگار گذاشته‌اند و در کتب عرفانی بزرگ این شاخصه‌ها را می‌بینیم. این شاخصه‌ها؛ هم برای خود ما مفید است و نمیگذارد به بیراهه رویم و هم اگر کسی ندایِ عرفانی داشت می توانیم ندای حق از ندای باطل را شناسایی کنیم. عرفان توحیدگرا و نه دکان منمیت و قدرت نمایی و فخرفروشی اولین شاخصه این است که عرفان امام عسکری (ع) یک عرفان توحیدگرا و توام با خلوص محض است و روی این نکته بحث بسیاری وجود دارد. اینجاست که توهمات و خرافات کنار می‌روند.

امروزه عرفان‌های کاذب وجود دارد که بسیاری از آنها در حد مرید و مریدبازی و دکان است و در عرفان هر کجا دیدید که دکانی باز شده و دست‌بوسی و پابوسی راه انداخته شده، در آن شک کنید. در عرفان ناب اسلامی و مکتب اهل بیت(ع) که براساس کشف تام محمدی است، عرفانی است که در آن مریدبازی وجود ندارد. این نمونه را توجه کنید ؛ پیرمردی از بیرون مدینه وارد شهر و مسجد شد و به عشق زیارت پیامبر(ص) آمد و تا خواست با رسول خدا(ص) حرف بزند، لکنت زبان گرفت و پیامبر(ص) او را دید، از جا برخاستند و آغوش خود را باز کردند و با یک محبتی به طرف این مرد رفتند و او را بغل کردند. فرمودند من هم مثل تو هستم. پرهیز از مرید و مرادبازی درسِ عرفانیِ امام عسکری(ع) وقتی سیره امام عسکری(ع) را مطالعه می‌کنیم، همین را می‌بینیم و شاخصه اصلی این مکتب توحیدگرایی است نه مریدبازی و مریدپروری.

امام عسکری(ع) شنیدند فردی به نام احمد بن هلال که دوره‌ای در محضر امام عسکری(ع) هم بوده، ادعاهایی در معرفت کرد و دکانی برای خود باز کرد. امام عسکری(ع) وقتی از کارهای احمد بن هلال اطلاع یافتند، این جمله را به اصحاب فرمودند که «احذروا الصوفی المتصنع»، یعنی از این صوفی‌مسلک دروغین و کسی که برای خودش دکانی باز کرده است، بر حذر باشید. فردی که در زمان امام هادی(ع) شناخته شده و نزد امام عسکری(ع) نیز درس خوانده و مدعی معنویت بود، اما وقتی مسیرش منحرف شد و تبدیل به دکان‌بازی شد و خواست عده‌ای را دور خود جمع کند، مورد مخالفت امام عسکری(ع) قرار گرفت.

اعلام خطر از سویِ بزرگان عرفان امروز نغمه‌هایی از عرفان می‌شنویم. اسم‌هایی برای خود می‌گذارند و ادعاهایی هم دارند، اما ریشه عرفان از نظر واقعیاتی که مورد قبول بزرگان ماست را باید شناخت. ابن عربی که سر آمد عرفان نظری است و کتاب «فصوص الحکم» را نوشته است و این کتاب درعرفان نظری جایگاه کُتب و متون درسی را دارد و سرشار از معارف بسیار مهم است و باید نزد استاد خوانده شود تا احیانا موارد مورد نقد ، مورد پذیرش قرار نگیرد.

در این کتاب، ابن‌عربی در باب عرفان سخنی دارد تا ما بتوانیم تشخیص دهیم کدام عرفان توحیدی و کدام عرفان دکان است. سخن وی چنین است؛ «ان المعرفة لا تترک للهمه تصرفاً کلما علت معرفته نقص تصرفه بالحکمه»،  یعنی؛ “ای کسانی که به عرفان احترام می‌گذارید و گرایش عرفانی دارید و به تجربیات روحی خود ارزش قائل هستید، آنهایی به معرفت رسیدند که به این سادگی خود را معرفی نمی‌کنند و اهل تصرف در این عالم نیستند.” اینهایی که شما و ما می‌بینیم که مدعی هستند و کارهایی هم می‌کنند، طبق نظر عرفان نابِ این بزرگان، عرفانشان ناب نیست. دکانی دارند و مریدبازی می‌کنند. بنابراین توحیدمحوری مهم است و امام عسکری(ع) نیز از فردی مانند احمد بن هلال بر حذر داشتند. تفکرگرایی شاخصه‌ دیگر عرفان ناب شاخصه دوم در عرفان امام عسکری(ع) تفکرگرایی است.

عرفان تجربه درونی و شهود است، اما در عین حال مقابل تفکر نیست و هیچ وقت عرفانِ حق نمی‌آید به کسانی که به عرفان علاقه‌مند هستند بگوید شما حق ندارید فکر و بررسی کنید. این طور نیست. عرفان نابی که امام عسکری(ع) تعلیم فرمودند و شاگردان امام عسکری(ع) به ما منتقل کردند، عرفان تفکرگراست. بیان امام عسکری(ع) این است که عبادت به کثرت نماز و روزه نیست، بلکه به کثرت تفکر است؛ لذا با همین شاخصه می‌توانیم تشخیص دهیم که حقیقت است یا غیرحقیقت. احسان به جامعه در عرفان در نگاه امام عسکری شاخصه سومی که از سیره و آموزه های عرفانی امام عسکری(ع) استفاده می کنیم؛ احسان‌گرا بودن است.

عرفان ناب عارف را فقط خلوت‌نشین نمی‌کند، بلکه عارف خلوت دارد، اما این طور نیست که از جامعه بیرون رفته باشد. یکی از سخنان پربار حضرت عسکری (ع) این سخن مهم بر اساس گزارش کتاب تحف العقول است که در کنار معرفت ایمانی و توحیدی، سخن از نیکوکاری و احسان به جامعه است. امام عسکری چنین فرمود: «دو خصوصیت است که چیزی بر آن برتری نیافته، اول ایمان به مبدأ متعال و دوم سودمند بودن نسبت به افراد جامعه؛ خصلتان لیس فوق هما شیء: الایمان بالله و النفع الاخوان.» با این شاخصه های سه گانه که از آموزه های حضرت عسکری (ع)‌ است میتوان به عرفان ناب اهلبیتی دست پیدا کرد و تمام زمزمه های شوم ولی اراسته به عرفان های دروغین را رسوا نمود.

منبع: شفقنا