به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، تصور کنید دستانتان هر روز در آب و خون فرو برود و هر ملحفه و پیراهنی که میشویید، یادآور زخمی تازه باشد.
بنابر روایت فارس، زنان اندیمشک سالها با این تصویر زندگی کردند. حوض خون حکایت این زندگی است؛ زندگی در سایهی جنگ، اما دور از خط مقدم.
کتاب «حوض خون» به قلم فاطمهسادات میرعالی یکی از آثار ماندگار در حوزه ادبیات دفاع مقدس است که به روایت کمتر شنیدهشدهای از جنگ میپردازد؛ روایتی زنانه، از دل اندیمشک، شهری که سالهای سخت بمباران را تاب آورد و مردمانش نشان دادند مقاومت فقط در خط مقدم معنا نمیشود. این اثر ۵۰۴ صفحهای حاصل گفتوگو با ۶۴ زن اندیمشکی است که در بحبوحهی جنگ، بار سنگین رختشویی لباسها، پتوها و ملحفههای خونآلود رزمندگان را بر دوش کشیدند؛ کاری که ساده به نظر میرسد اما در حقیقت تکهای بزرگ از پازل ایستادگی و پشتجبهه بود.
رهبر انقلاب در تقریظ خود بر این کتاب، «حوض خون» را گوشهای ناگفته از ماجرای عظیم دفاع مقدس دانسته و از مجاهدت خاموش این زنان تمجید کردهاند. همین نگاه نشان میدهد این کتاب صرفاً یک مجموعه خاطره نیست، بلکه سندی تاریخی و فرهنگی از حضور زنانی است که هر روزه در بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک با دستهای خود خون و خاک جبهه را میشستند و امید را دوباره بر بندهای سفید پهن میکردند.
ویژگی شاخص این کتاب، پرهیز از اغراق و بازتاب صادقانهی روایتهاست. میرعالی با دقت و صبوری پای حرف زنانی نشسته که هر یک با شرایط و تجربهای متفاوت، سهمی در این خدمت بزرگ داشتهاند؛ از دختران نوجوانی که رویای مدرسه را با رختشورخانه عوض کردند تا مادرانی که در میان بمباران، با دلواپسی سرنوشت فرزندانشان، باز هم به خدمت ادامه دادند. روایتها تلخاند و پر از درد، اما همزمان آمیخته با ایمان، همدلی و ارادهای جمعی که مانع از ترک شهر و عقبنشینی شد.
این کتاب، هم به لحاظ مستندنگاری و هم از منظر انسانشناسی اجتماعی، گنجینهای ارزشمند است که سهم زنان در جنگ را بازتاب میدهد؛ سهمی که اغلب در روایتهای رسمی جنگ کمتر دیده شده است.
مطالعهی این کتاب برای نسل امروز فرصتی است تا دریابد دفاع مقدس تنها روایت توپ و تانک و میدان نبوده، بلکه زنانی در خانهها و بیمارستانها با دستانشان سنگر ساختهاند. «حوض خون» روایت همان سنگر خاموش است؛ سنگری از جنس ایثار، ایمان و صبر.