به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایرنا، با پیروزی انقلاب اسلامی دانشگاهها بازگشایی شد، اما در عمل به محل مانور احزاب سیاسی تبدیل شده بود. یک سال از انقلاب نگذشته بود که دانشگاهها به مکانی برای یارگیری تشکیلاتی گروههایی ازجمله چریکهای فدایی خلق و سازمان مجاهدین خلق بدل شد. اواخر فروردین ۱۳۵۹ بود که شورای انقلاب با تایید امام خمینی(ره) به گروهها و احزاب سیاسی مهلتی سهروزه داد تا دفاتر خود در دانشگاهها را تعطیل کنند.
اما در این سه روز، نزاع و خشونت در دانشگاهها تشدید شد و چندین کشته و تعداد زیادی مجروح برجای گذاشت. این اتفاق شروع انقلاب فرهنگی بود. با دستور امام دانشگاهها برای بیشتر از دو سال تعطیل شد و صدها استاد و هزاران دانشجوی چپگرا و لیبرال از آنجا اخراج شدند. در این دو سال محتوای بسیاری از دروس نیز مطابق نظر شورای انقلاب فرهنگی تغییر پیدا کرد و محتوای نزدیک به دیدگاههای چپ غیراسلامی و لیبرال از کتب دانشگاهی حذف شد.
در همان سالها علیاکبر هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس در مصاحبهای با نشریه «دانشگاه تهران» به پرسشهایی درباره بازگشت چپهای غیرمذهبی و مذهبی به دانشگاهها پاسخ داد. وی بازگشت و فعالیت دانشجویان و اساتید چپ به دانشگاهها را منوط به رعایت شرایطی کرد. این گفتوگو در در سوم بهمن ۱۳۶۰ در نشریه یادشده منتشر شده است که بخشی از آن در پی میآید:
نشریه دانشگاه تهران: در مورد تودهایها و اکثریتیها و گروههای دیگر مانند جنبش مسلمانان مبارز (به رهبری حبیبالله پیمان) و میثمیها (طرفداران لطفالله میثمی از مبارزان ضدرژیم پهلوی) در مرحله بازگشایی (دانشگاهها) چگونه باید برخورد شود؟
هاشمی رفسنجانی: این سه چهارتایی که نام بردید مثل هم نیستند. اول تودهایها و بعد هم فداییها (چریکهای فدایی خلق)، بیشتر تمایلشان به بیرون از مرز خلاصه میشود. هرکسی میفهمد که اینها تا اندازهای روسی هستند. البته ممکن است در زبان ظاهر، تاییدکننده انقلاب باشند اما در باطن، قضیه چیز دیگری است؛ اما دو گروه دیگر، امتیها و میثمیها، مسلمان هستند. با یک اختلاف که پیش از این مواضع سیاسی و اجتماعی جمهوری اسلامی را قبول نداشتند و حالا یک مقدار تعدیل شدهاند. آنها وقتی با واقعیتها آشنا شوند، زوایههای انحرافی شان تغییر میکند. من موافقم که همین چهار گروهی که نام بردید در دانشگاهها باشند ولی به شرط مراقبت. غیرمسلمانها از جهت احتمال منحرف کردن خط سیاسی و مسلمانها از این جهت که ممکن است روی ضعفهای موجود انگشت بگذارند و دردسر درست کنند. درسشان را بخوانند و خوب هم کار کنند. ما هم سعی میکنیم عقدههای فکری و مشکلات روحی آنها را با برخورد پدرانه برطرف کنیم.
اینها همه بچههای ایران هستند. خانواده اکثر چپیها و کمونیستها مسلمان هستند. باید مواظب این جوانها باشیم. اگر خوب برخورد کنیم احتمال این که راه درستی را انتخاب کنند، وجود دارد.
نشریه دانشگاه تهران: حتی در مورد رهبران و سردستههای آنها در دانشگاهها؟
هاشمی رفسنجانی: سردستههای آنها دیگر حاضر نیستند که دست از روش طولانی عمر خود بردارند. آنها دیگر ریشههایشان فاسد شده است. ما فقط باید مواظب باشیم که مزاحمت ایجاد نکنند. سردستهها که دیگر درس نمیخوانند. اگر پیروان جوان اینها در دانشگاهها بدون مزاحمت درس بخوانند، مانعی ندارد.
نشریه دانشگاه تهران: احتمال دارد که الان قبول کنند درس بخوانند اما همانطور که با سابقه آنها آشنایی داریم، تمام فکر آنها ایجاد گروههای فاسد و منحرفی است که منافقانه کارشکنی کرده و علیه نظام وارد عمل شوند ...
هاشمی رفسنجانی: شما در مورد تجربه گذشته میگویید. محیط دو سه سال گذشته، غیر از محیط آینده است. من هم میدانم آنها دست از گروهگرایی برنمیدارند ولی از طرفی امیدوارم که تجربه گذشته به آنها بفهماند که ضرر خواهند کرد. آنها باید بدانند که اگر بخواهند محیط تحصیل و درس خواندن مردم مسلمان این کشور را آلوده کنند، خودشان اول از همه متضرر میشوند.
نشریه دانشگاه تهران: در مورد استادانی که دارای خط فکری هستند چه باید کرد؟
هاشمی رفسنجانی: کلاس درس، محیط القای خط فکری آنها نیست. وقتی یک استاد، فیزیک درس میدهد قصد القای ایدئولوژی خود را ندارد. پس من هم مخالف درس دادن وی نیستم. باز هم به این شرط که مراقبت شود. ما که نمیتوانیم با مصالح مردم شوخی کنیم. آنها بچههای خود را به دست ما سپردهاند که درس بخوانند نه اینکه در اختیار خطوط انحرافی قرار بگیرند. لذا استادان تدریس کنند و کارهای حزبی را بگذارند برای بیرون از کلاس.
نشریه دانشگاه تهران: آیا اصولا فعالیتهای سیاسی در دانشگاهها محلی از اعراب دارد یا نه؟ اگر دارند در چه محدودهای؟
هاشمی رفسنجانی: من فکر میکنم مردم در هیچ صنفی نباید از فعالیت سیاسی محروم باشند. باید به مردم اجازه داد که به عنوان یک عنصر سیاسی در سرنوشت و آینده خودشان سهیم باشند. فقط باید این را بدانیم که در محیط تحصیل، تقدم با درس و مشق است. ما هر حرکتی که بخواهد جریان تحصیل را کُند کند، منع میکنیم. اما در مورد اینکه دانشجو یک عنصر سیاسی باشد، مطالعه سیاسی انجام دهد، بحث کند و یا به طور سالم ارتباط سیاسی برقرار کند، مخالفتی نداریم. محدوده این فعالیتها هم در پرتوی قانون اساسی نوشته شده و معین است.
منبع: مصاحبههای هاشمی رفسنجانی، دفتر نشر معارف
۲۵۹