بر اساس ماده ۴۹۵ قانون مجازات اسلامی، پزشک تنها در صورت اثبات تقصیر یا نداشتن برائتنامه مسئول شناخته میشود؛ در نتیجه، بار اثبات تقصیر بر دوش بیمار قرار دارد. این وضعیت، عدالت درمانی و حمایت واقعی از بیمار را با چالش روبهرو کرده است.
در مقابل، در بسیاری از کشورها مانند فرانسه، سوئد و انگلستان، سازوکارهایی برای پرداخت فوری خسارت بیماران بدون نیاز به اثبات تقصیر پزشک وجود دارد و صندوقها یا بیمههای تخصصی در مرحله اول خسارت را جبران میکنند، سپس در صورت اثبات قصور، به پزشک یا بیمه او رجوع میشود.
چارچوب قانونی موجود در ایران و کاستیها
قانون مسئولیت مدنی (۱۳۳۹) و مواد ۴۹۵ و ۴۹۶ قانون مجازات اسلامی، هر دو بر محور تقصیر استوارند. این قوانین، جبران خسارت را منوط به اثبات بیاحتیاطی یا بیمبالاتی پزشک میدانند. در عمل، بیمار دسترسی به مستندات تخصصی ندارد و اثبات تقصیر برای او بسیار دشوار است.
از سوی دیگر، برائتنامهها عملاً پزشک را از مسئولیت مبرا میکنند، حتی در شرایطی که بیمار آگاهی کافی از پیامدهای درمان ندارد. روند طولانی دادرسی و ناکافی بودن دیه نیز باعث میشود که جبران خسارت واقعی برای بیماران عملاً ممکن نباشد.
قانون نظام پزشکی و آییننامههای انتظامی نیز بیشتر جنبه صنفی دارند و ابزار مؤثری برای جبران مالی سریع بیماران محسوب نمیشوند.
مبانی فقهی و حقوقی جبران فوری خسارت
فقه اسلامی ظرفیت بالایی برای حمایت از بیماران دارد. قواعدی چون لاضرر، تسبیب، غرور و ضمان ید همگی بر جبران ضرر واردشده تأکید میکنند، حتی اگر تقصیر مستقیم ثابت نباشد. بر این اساس، نظام پرداخت فوری خسارت، نهتنها با اصول فقهی در تعارض نیست، بلکه عین اجرای عدالت است؛ زیرا ضرر بیمار باید بدون تأخیر جبران شود.
مشکلات عملی نظام موجود
طولانی بودن روند قضایی و فرسایش مالی و روحی بیماران
دشواری اثبات تقصیر در پروندههای تخصصی
ناکافی بودن مبالغ دیه برای جبران آسیب واقعی
نادیده گرفته شدن خسارات معنوی و روانی
این موارد باعث کاهش اعتماد عمومی به نظام سلامت و احساس بیعدالتی در میان بیماران شده است.
تجارب تطبیقی
در کشورهای پیشرفته، نظامهای حمایتی ویژهای برای جبران خسارت پزشکی ایجاد شده است:
فرانسه: صندوق ملی ONIAM خسارتها را بدون نیاز به اثبات تقصیر پرداخت میکند.
انگلستان: در نظام NHS، ابتدا خسارت پرداخت و سپس قصور بررسی میشود.
سوئد: سیستم No-Fault Compensation بر مبنای وقوع آسیب است، نه تقصیر.
آلمان: بیمه اجباری مسئولیت حرفهای پزشکان وجود دارد که به سرعت خسارت را میپردازد.
این الگوها نشان میدهند که تمرکز بر «جبران فوری» بهجای «اثبات تقصیر» بهترین راه حفظ اعتماد و عدالت در نظام سلامت است.
پیشنهادهای اصلاحی
1. ایجاد صندوق ملی جبران خسارت پزشکی:
پرداخت فوری خسارت از سوی صندوق و سپس رجوع به پزشک یا بیمه در صورت اثبات قصور.
2. بیمه اجباری مسئولیت حرفهای پزشکان:
تأمین منابع مالی پایدار و تضمین پرداخت خسارت بیماران.
3. لغو برائتنامهها و جایگزینی با رضایت آگاهانه:
الزام پزشک به اطلاعرسانی کامل درباره درمان و خطرات آن.
4. گسترش دامنه خسارات قابل جبران:
شامل هزینههای درمان مجدد، ازکارافتادگی، خسارات روانی و معنوی.
5. تشکیل کمیسیونهای تخصصی بیمارمحور:
رسیدگی سریع، تخصصی و با حضور نماینده بیماران برای صدور رأی موقت و پرداخت فوری.
6. معکوس کردن بار اثبات تقصیر:
پزشک موظف باشد بیتقصیری خود را ثابت کند، نه بیمار وجود تقصیر را.
7. آموزش و فرهنگسازی:
ارتقای آگاهی پزشکان از حقوق بیماران و آموزش اخلاق حرفهای در سطوح دانشگاهی و بالینی.
نظام فعلی جبران خسارت پزشکی در ایران بیش از حد پزشکمحور است و با اصول عدالت ترمیمی و کرامت انسانی سازگار نیست.
اصلاح قانون با محوریت پرداخت فوری خسارت بدون الزام به اثبات تقصیر، تشکیل صندوق ملی، بیمه اجباری، و لغو برائتنامهها، گامی اساسی در حمایت از بیماران و ارتقای اعتماد عمومی به نظام سلامت است. چنین اصلاحی نه تنها کارآمدی حقوقی را افزایش میدهد، بلکه نشانگر پایبندی عملی به اصول انسانی و فقهی عدالت است.
4747