به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، روز جهانی پست برای ما که ۸ سال دفاع مقدس را گذراندیم معنای دیگری دارد.
بنابر روایت فارس، در آن ایام نامه از جمله رایجترین راهها برای ارتباط رزمندهها با خانوادههایشان بود. نامه از جبهه پست شده هفتهها طول میکشید تا به خانه برسد. در آن زمان فقر ارتباطی وجود داشت و از ابزار امروزی مانند کامپیوتر، گوشی همراه، اینترنت و ماهواره در اختیار همگان خبری نبود؛ حتی تعداد کمی از خانواده خط تلفن ثابت داشتند و اگر رزمندهای میخواست به خانوادهاش خبر فوری بدهد، به شماره تلفن منزل یکی از هممحلهایها زنگ میزد و قرار میگذاشت که خانوادهاش بیایند به منزلشان و دوباره با آنها تماس میگرفت.
دهه ۶۰ شرکت مخابرات به ندرت در برخی جاها برای تسریع در انتقال پیام، تلکس و تلگراف صلواتی ایجاد کرده بود. مبنای تلکس و تلگراف نیز انتقال حروف بود که لازم بود رزمنده، پیام خود را در کوتاهترین کلمات بیان کند؛ مثلاً فردی به نام «اکبر احمدی» قصد داشت به خانوادهاش پیام دهد که برایش مقداری پول بفرستند. او باید برای رساندن مطلب، کوتاهترین جمله را انتخاب میکرد: مثلا «من اکبرم، پول لازم» اگر متن طولانی میشد، هزینه ارسال آن از طریق تلکس و تلگراف بالا میرفت.
البته نظامیها سیستم دیگری به نام «مورس» داشتند که از طریق امواج نیز ارسال و دریافت میشد. لازم به گفتن است که در اوایل جنگ، ابزار و تجهیزاتی بنام فاکس هم وجود نداشت.در مهر ماه سال ۱۳۶۲، برای اولین بار، یک دستگاه فاکس در مقر قرارگاه فرماندهی در عملیات والفجر ۴ واقع در دره تفی مریوان راه اندازی شد.
در آن زمان تنها چند دستگاه فاکس وارد کشور شده بود که فقط در مراکز حساس کشور به کار گرفته میشد، از جمله آنها نمونهای است که به آن اشاره شد. نمونه دیگر نصب فاکس در مقر ریاست جمهوری، مجلس و نیز ستاد مرکزی سپاه بود. همین فاکسی که الآن به آسانی در دسترس همگان است و چه بسا در بسیاری جاها منسوخ شده است!
در خاطرات حسین عبداللهیان بهابادی از اهالی بهابادِ استان یزد آمده است: «صدای موتور یاماها ۱۲۵ که توی کوچه بلند میشد، میدانستیم، گرانمایه معروف به حسین میرزا، خبری از جبهه دارد. او برای اهالی بهاباد بلبل خوش خبر تمام سالهای جنگ بود و جالب این بود که همه اداره پست مثلا عریض و طویل بهاباد، کلا ۲ نفر پرسنل داشت و گاهی هم حسین میرزا میرفت جبهه. یادم هست وقتی شایعه شد احمد ابوالحسنی [دکتر فعلی] شهید شده، سکینه حیات تا ۴ روز از جلوی پستخانه» بهاباد تکون نخورد تا از احمد خبر بگیرند. حسین میرزا که از جواب دادن هر روزه به ستوه اومده بود، با تلگرافی ساختگی مادر دکتر احمد را خوشحال و روانه خانه کرد. هرچند، چند روز بعد همه فهمیدند احمد واقعا زنده هست و سالم.»
تصویری از پاکتنامههای دوران دفاع مقدس
خلاصه اینکه امروز ما شاهد تحول بزرگی در عرصه فن آوری ارتباطات هستیم و این امکان فراهم آمده که همگان به آسانی به تکنولوژی های نوین ارتباطی دسترسی داشته باشند، اما دهه ۶۰ از این خبرها نبود و دلخوشی خیلی از خانوادهها و رزمندهها پستچی و صندوق پست بود تا بلکه خبری از عزیزانشان بگیرند.