استاد شهید مرتضی مطهری برای تبیین مقام والای شهدا و اثبات مدیون بودن محفل بشریت به آنان، از استعاره «شمع» استفاده کرده و بیان کرد: «شهدا شمع محفل بشریت‌اند؛ سوختند و محفل بشریت را روشن کردند». این فداکاری از جنس سوخته شدن است تا دیگران در پرتو آن آسایش یافته و کار خویش را آغاز یا ادامه دهند، چرا که اگر این محفل تاریک می‌ماند، هیچ دستگاهی قادر به کار نبود.

به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، در کتاب قیام و انقلاب مهدی (ع) به قلم استاد مطهری آمده است:

قرآن کریم در مورد به حق پیوستگی شهید می‌فرماید:
وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللهِ امْواتاً بَلْ احْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقونَ.
گمان مبر آنان را که در راه حق شهید شده‌اند مرده‌‏اند؛ خیر، آنها زندگانی هستند نزد پروردگارشان و متنعم به انعامات او.
بنابر روایت شفقنا، در اسلام وقتی که می‌خواهند مقام کسی یا کاری را بالا ببرند می‌گویند مقام فلان شخص برابر است با مقام شهید و یا فلان کار اجرش برابر است با اجر شهید. مثلا درباره طالب علم اگر واقعاً انگیزه‌اش حقیقت‏جویی و خدمت و تقرب به خدا باشد و علم را وسیله مطامع خود قرار ندهد، می‌گویند اگر کسی طالب علم باشد و در خلال دانشجویی و طلبگی بمیرد شهید از دنیا رفته است. این تعبیر، قداست و علوّ مقام طالب علم را می‌رساند. همچنین درباره کسی که برای اداره عائله‌‏اش خود را به رنج می‏‌افکند و کار می‌کند و زحمت می‌کشد- که البته این خود یک فریضه است، زیرا اسلام با بیکاری و بیکارگی و کَلّ بر مردم بودن به شدت مخالف است- گفته شده است:
الْکادُّ لِعِیالِهِ کَالْمُجاهِدِ فِی سَبیلِ اللهِ.
آن کس که برای عائله‌‏اش کار می‌کند و زحمت می‌کشد و خود را به رنج می‏‌افکند مانند مجاهد در راه خداست.

حق شهید
تمام کسانی که به بشریت به نحوی خدمت کرده‌اند، حقی به بشریت دارند، از هر راه: از راه علم، از راه فلسفه و اندیشه، از راه صنعت، از راه اختراع و اکتشافات، از راه اخلاق و حکمت عملی، ولی هیچ کس حقی به اندازه حق شهدا بر بشریت ندارد و به همین جهت هم عکس ‏العمل احساس‏‌آمیز انسانها و ابراز عواطف خالصانه آنها درباره شهدا بیش از سایر گروههاست.
چرا و به چه دلیل حق شهدا از حق سایر خدمتگزاران بیشتر و عظیم‌تر است؟
البته دلیل دارد: همه گروههای خدمتگزار دیگر مدیون شهدا هستند، ولی شهدا مدیون آنها نیستند یا کمتر مدیون آنها هستند؛ عالِم در علم خود و فیلسوف در فلسفه خود و مخترع در اختراع خود و معلم اخلاق در تعلیمات اخلاقی خود نیازمند محیطی مساعد و آزادند تا خدمت خود را انجام دهند ولی شهید آن کسی است که با فداکاری و از خودگذشتگی خود و با سوختن و خاکستر شدن خود محیط را برای دیگران مساعد می‌کند.
مثَل شهید مثَل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و پرتو افکندن است، تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند. آری، شهدا شمع محفل بشریت‌‏اند؛ سوختند و محفل بشریت را روشن کردند. اگر این محفل تاریک می‌ماند هیچ دستگاهی نمی‌توانست کار خود را آغاز کند یا ادامه بدهد.

انتخاب شفقن از قیام و انقلاب مهدی (ع) و مقاله شهید، ص۶۶