رسالت در سرمقاله خود با عنوان«ایران / تهران» نوشت:

* پدیده دکتر محمود احمدی‌نژاد در ایران / پدیده دکتر علی مطهری در تهران......هر دوی آن‌ها، پدیده‌اند. هر دو بدون آن‌که نیروهای سیاسی مسلط بخواهند یا بتوانند پیش‌بینی کنند، رأی آوردند. خوب هم رأی آوردند. هنوز هم رأی می‌آورند. دکتر احمدی‌نژاد در ایران و دکتر مطهری در تهران. هنوز هم، بسته به مقیاس جمع‌آوری آراء، اولی در ایران و دومی در تهران رأی می‌آورند.
* هر دو مخالفند. اساساً مخالفند. خیلی مخالفند. پس، درس اول: نشان می‌دهند که جناح‌ها و سلایق سیاسی مسلط، ربط زیادی به مسائل این جامعه ندارند. به این معنا هستند که باید دنبال راه‌حل‌های جدید برای حل مشکلات گشت.
*درس دوم برمی‌گردد به تفاوت این دو مرد متفاوت. دکتر محمود احمدی‌نژاد در ایران / دکتر علی مطهری در تهران. یکی در مقابل آن دیگری...فکر می‌کنم که این دوگانگی بین آرای تهران و ایران، که خود را در انتخابات‌های قبلی و خصوصاً در انتخابات دراماتیک هزار و سیصد و هشتاد و هشت به خوبی نشان داد، می‌تواند در یک سطح، بیانگر نوعی گفتگوی تعطیل شده قلمداد شود.
* تهرانی‌ها خبر از غیرتهرانی‌ها ندارند. و پس از انتخابات هشتاد و چهار، این عقده و شکاف فعال شده است. دولت، در جهت منافع گروه‌های حاشیه‌ای اقدام کرد، ابتکار سفرهای استانی را که قبلاً توسط آیت ا... سید علی حسینی خامنه‌ای بنیان گذاشته شده بود، جدی گرفت و همه جا رفت. طرح هدفمندسازی یارانه‌ها را اجرا کرد، طوری که به آنها که بیشتر و در حاشیه‌ها تولید می‌کردند، بیشتر برسد؛ لااقل بیش از پیش برسد. و خیلی سیاست‌های گریز از مرکز دیگر. البته این سیاست‌ها مستلزم به هم ریختن الگوهای توزیع قدرت و تصمیم و ثروت بود که زندگی برخورداران پیشین را بی‌ثبات می‌کرد و خشم آنان را برمی‌انگیخت.
* دکتر علی مطهری (در کنار دکتر احمد توکلی)، شدیدترین حملات را به این دولت داشته است و در انتخابات شهر تهران، بدون حمایت گروه‌های سیاسی، از رأی بالایی برخوردار گردیده است. در عین حال، لحن دکتر علی مطهری (در کنار دکتر احمد توکلی)، در مورد هر دو دولت پیشین که دولت‌های شهربنیاد و تهران‌مدار بوده‌اند، به طرز محسوس و چشمگیری ملایم‌تر است.
* واقع آن است که بین ایران / تهران، نوعی شکاف فراهم آمده. از شدت بی‌گفتگویی چنین شده...مدت مدید است که به گفتگوی ایران / تهران نیاز هست. از مشروطه تاکنون، از وقتی تهرانی‌ها به دلیل تسلط خود بر دستگاه‌های دیوانی مرکزی، سواد و سایر امکانات اولیه برای «عرض حال» نزد بزرگان، امکانات و مقدورات را به سوی خود جلب کردند.
/27217
منبع: رسالت