این حد از محوریت یافتن زنان طبقه فرودست در تحولات اجتماعی و سیاسی، دست کم در ایران معاصر، اتفاقی بی سابقه است از جنبش مشروطه تاکنون. زنان طبقات مرفه و متوسط در مقاطع زمانی مختلف و به شکل های گوناگون نقش چشمگیری در تحولات جامعه ایران ایفا کرده اند (کریمی، ۱۴۰۲)؛ اما به نظر می رسد زنان فرودست و به حاشیه رانده شده هیچ گاه به اندازه اکنون به عنوان نیروی اجتماعی شبکه مند، نقش مؤثری در تحولات جامعه ایران نداشته اند.

 گروه اندیشه: مطلب زیر تحقیق دکتر ابوالفضل حاجی‌زادگان و دکتر حمیدرضا جلائی‌پور در باره «نقش شبکه‌های محلی آنلاین در قدرت‌یابی زنان طبقۀ فرودست در استان تهران (مطالعه‌ای بر اساس داده‌کاوی کلان‌داده‌های اینستاگرام)» است. مطلب حاضر در بخش‌های تحلیلی در مقدمه و نتیجه‌گیری یک پژوهش داده‌کاوی بر روی شبکه‌های محلی اینستاگرام در استان تهران است که بر تأثیر تعامل فضای آنلاین و آفلاین بر تغییرات اجتماعی و سیاسی، به‌ویژه قدرت‌یابی زنان فرودست، تمرکز دارد. این متن سه بخش اساسی را مورد بررسی قرار می دهد. در بخش نخست محققان تنوع جغرافیایی و میدان های قدرت در استان تهران را مورد بررسی قرار می دهند که شامل طبقه بندی شهرستان ها، بررسی هفت میدان محلی، قدرت مرجعیت ملی و جغرافیای قدرت زنان و محافظه کاران می شود. بخش دوم به تفاوت «پیشروی آرام» جدید با روایت آصف بیات می پردازد. از نظر این دو محقق الگوی کنشگری آرام طبقات فرودست در سال‌های اخیر (عصر اینترنت) از چهار جهت در بستر کنش، نیروهای اجتماعی، تمرکز جغرافیایی، وماهیت مطالبه، با روایت آصف بیات در دهه ۵۰ و ۶۰ (هنر بقا در سکونتگاه‌های غیررسمی) تفاوت یافته است. از نظر این تحقیق، نقش محوری زنان فرودست و شکل‌گیری «ناجنبش» بخش پراهمیت این تحقیق است که شامل محوریت بی سابقه زنان فرودست و به حاشیه رانده شده در تاریخ معاصر ایران، سیاست حضور و ناجنبش، و هم سویی سیاسی است. مقدمه این تحقیق و نتیجه گیری آن در زیر از نظرتان می گذرد: برای مطالعه بیشتر می توانید به این لینک مراجعه کنید: 

 ****

 شناسایی میدان‌های محلی و قدرت‌یابی زنان طبقه فرودست در اینستاگرام تهران

 چکیده:  
در این پژوهش که با داده‌کاوی بر روی کلان‌داده‌های اینستاگرام انجام شده است، با استفاده از روش اجتماع‌یابی بر روی شبکۀ روابط مابین ۱۱ هزار و ۵۱۵ صفحۀ پُرمخاطب محلی در استان تهران در سال ۱۴۰۳، تأثیرگذارترین شبکه‌ها و میدان‌های محلی در استان تهران شناسایی و پیکربندی شده‌اند. نتایج این تحقیق نشان داد که در سال‌های اخیر به‌واسطۀ فراگیرترشدن استفاده از اینترنت در زندگی روزمرۀ شهروندان، زنان طبقۀ فرودست توانسته‌اند با تشکیل تدریجی شبکه‌های محلی آنلاین، به‌طور گسترده‌ای مشاغل خُرد و غیررسمی برای خود ایجاد کرده و همچنین به‌طور ناخواسته به نیروی اجتماعی جدیدی در تغییرات اجتماعی و سیاسی تبدیل شوند.

قطب‌های مسلط در میدان‌های محلی شناسایی‌شده به‌ترتیبِ وسعت شبکه عبارت‌اند از: زنان دارای مشاغل آنلاین، سلبریتی‌ها، محافظه‌کاران، مرکزنشین‌ها، لات‌ها، ترک‌زبان‌ها و کفتربازها. در بین این هفت میدان محلی آنلاین، بیش‌ترین مرجعیت صفحه‌های پُرمخاطب ملی، به‌ترتیب در میدان سلبریتی‌ها، زنان شاغل و محافظه‌کاران دیده می‌شود و ازاین‌جهت این سه میدان محلی آنلاین، قابلیت تأثیرگذاری مستقیم‌تری بر نگرش‌ها و رفتارهای سیاسی شهروندان دارند.

میدان‌های محلی زنانِ دارای مشاغل آنلاین به‌طور معناداری در مناطقی از استان تهران قدرت بیش‌تری دارند که مهاجرپذیرترند، در سال‌های اخیر در آن‌ها شهرک‌سازی انجام شده و نهادهای سنتی، مذهبی و حکومتیِ ضعیف‌تری دارند. بر اساس یافته‌های این تحقیق، الگوی متأخر پیش‌روی‌های آرام در استان تهران، به لحاظ بستر شکل‌گیری، موقعیت جغرافیایی، نیروی اجتماعی محوری و نوع مطالباتش، تفاوت‌های اساسی‌ای با پیش‌روی‌های آرام در دوران پیشااینترنتی پیدا کرده است.

 مقدمه و طرح مسئله: فراتر رفتن از دوگانه آنلاین/آفلاین

پیرامون تأثیر فضای آنلاین بر صف آرایی های سیاسی و اجتماعی، دو رویکرد متباین وجود دارند. در یک سو، شاهد ادبیاتی اغراق آمیز درباره نقش تعیین کننده فضای آنلاین بر تمامی واقعیت های سیاسی و اجتماعی هستیم و در سویی دیگر، گروهی با نادیده گرفتن واقعیت هایی که «مجازی» خوانده میشوند تمام تمرکزشان را بر واقعیت های آفلاین معطوف کرده اند. با توجه به این که هر دو گروه میتوانند در تأیید ادعاهایشان به برشهایی از واقعیت استناد کنند فراتر رفتن از این دعوای نظری فرساینده مستلزم انجام پژوهشهایی است که علاوه بر روش مندی چارچوب بندی مناسبی نیز برای مشاهده توأمان متغیرهای آنلاین و آفلاین داشته باشند تا میزان توضیح دهندگی هرکدام از متغیرهای آنلاین و آفلاین در مسائل و حوزه های گوناگون تا حدودی روشن تر شود.

در این پژوهش که بخشی از رساله دکتری در ارتباط با رفتارهای سیاسی طبقه فرودست در استان تهران است قصد داریم با رجوع به کلان داده های اینستاگرام، ضمن شناسایی شبکه های محلی آنلاین در این ،استان ویژگی های هر کدام از این شبکه های محلی و نیز چگونگی برهم کنش این شبکه ها را با یکدیگر و نیز با شبکه های ملی مورد بررسی قرار داده و نهایتاً نقش شبکه های اجتماعی آنلاین در قدرت یابی مؤثرترین نیروهای اجتماعی در این شبکه های محلی را مورد ارزیابی قرار دهیم.

مفهوم‌سازی نظری: قدرت «پیوندهای ضعیف» در شبکه‌های آنلاین

در سال های اخیر با افزایش شتاب مند نفوذ اینترنت در زندگی روزمره مردم، نظریه «پیوندهای ضعیف» که گرانووترا در حدود نیم قرن پیش برای تبیین جامعه شناختی رفتارهای اقتصادی مطرح کرده بود گرانووتر (۱۹۷۳) این بار مورد توجه جدی پژوهشگران شبکه های اجتماعی آنلاین قرار گرفته است. گرانووتر روابط اجتماعی را به دو دسته پیوندهای قوی (مانند دوستان نزدیک و اعضای خانواده) و «پیوندهای ضعیف (مانند آشنایان و همکاران) تقسیم کرده و توضیح می دهد که در شبکه های اجتماعی افراد معمولاً در پیوندهای قوی خود اطلاعات مشترکی دارند در حالی که پیوندهای ضعیف اطلاعات جدید و متنوع تری را منتقل می کنند. این پیوندهای ضعیف در واقع پل های محلی هستند که افراد را به گروه های دیگر متصل کرده و باعث انتقال اطلاعات بین گروه های مختلف می شوند.

نهایتاً گرانووتر نتیجه گیری می کند که برخلاف انتظار اولیه پیوندهای ضعیف نه تنها کم اهمیت نیستند بلکه نقش بسیار مهمی در شبکه های اجتماعی و انتشار اطلاعات ایفا می کنند. افراد از طریق این پیوندهای ضعیف به منابع جدیدی از اطلاعات و فرصت ها دسترسی پیدا می کنند که از طریق پیوندهای قوی امکان پذیر نیست. با در نظر گرفتن مفهوم سازی هایی که گرانووتر برای تبیین منطق کنش های فردی و جمعی شهروندان در شبکه های اجتماعی آفلاین انجام داده است، می توان شبکه های محلی آنلاین را نیز مصداق پل های محلی ای در نظر گرفت که بر اساس پیوندهای ضعیف شکل گرفته و ضمن شکل دادن به میدان های محلی نسبتاً مستقل، تسهیل کننده انتقال پیام از سوی شبکه ها و میدان های ملی نیز می شوند.

یکی از مهمترین ویژگی های شبکه های محلی اعم از آنلاین و آفلاین، این است که افراد یا گروه ها را در شبکه های مجزا به هم وصل کرده و به انتقال اطلاعات میان گروه های مختلف کمک می کنند. در واقع این شبکه ها می توانند در فرآیندهای اجتماعی و اقتصادی به عنوان تسهیل کننده هایی کلیدی عمل کنند هوانگ و همکاران (۲۰۱۹)؛ اما تأکید هوشمندانه گرانووتر بر قدرت ،پیوندهای ضعیف نباید ما را از اهمیت پیوندهای قوی غافل کند. ترکیب روابط قوی و ضعیف می تواند به ایجاد شبکه های ارتباطی مؤثرتر و بهبود فرآیند تصمیم گیری کمک کند. روابط قوی می توانند اعتماد و همبستگی ایجاد کنند، در حالی که روابط ضعیف می توانند دسترسی به اطلاعات جدید و متنوع را تسهیل کنند و درنتیجه ترکیب این دو نوع ارتباط می تواند به بهبود کیفیت تصمیم گیری در گروه های بزرگ منجر شود (وو، ۲۰۲۴).

تعامل آنلاین و آفلاین و اهمیت شبکه‌های محلی

شناخت بهتر و عمیق تر واقعیت های فضای آنلاین مستلزم رفت و برگشت مداوم میان فضای آنلاین و فضای آفلاین است کاستلز معتقد است که جامعه شبکه ای، جامعه ای صرفاً مجازی نیست و فضای جریانهای آنلاین در تعامل با فضای مکانهای آفلاین واقعیتی ترکیبی ایجاد میکند که بدون در نظر گرفتن هر دو بعد قابل درک نیست (کاستلز ۱۹۹۶) تارا آل کانلی که یکی از شارحان نظریه پیوستگی آنلاین - آفلاین» است نیز معتقد است واقعیتهای آنلاین منجر به شکل گیری واقعیتهای آفلاین میشوند و بالعکس؛ و این تعامل به بازسازی تجربیات در زمینه های مختلف منجر می شود (کانلی، ۲۰۱۲)
 

هنگامی که بر شبکه های محلی آنلاین متمرکز می شویم درهم تنیدگی فضاهای آنلاین و آفلاین بیشتر برایمان جلوه گر می شود؛ چراکه این شبکه ها هم در فضای آنلاین بروز پیدا می کنند و از طرفی مبتنی بر روابطی اند که ما به ازای آفلاین نیز دارند. از این جهت است که رابرت پاتنام علی رغم نگاه نسبتاً بدبینانه اش نسبت به فناوری های ارتباطی جدید، معتقد است که استفاده از این ابزارهای جدید در لایه های محلی برای سازمان دهی اقدامات جمعی می تواند منجر به افزایش سرمایه اجتماعی شود ،پاتنام) (۲۰۱۵)

از این جهت این پژوهش با هدف پرکردن شکاف میان رویکردهای آنلاین و آفلاین ضمن استفاده از تکنیک های تحلیل شبکه های اجتماعی در تحلیل شبکه های محلی ،آنلاین، به طور توأمان زمینه های آفلاین شکل گیری و تأثیرگذاری این شبکه های اجتماعی را نیز مورد توجه قرار داده است. استان تهران با برخورداری از بیشترین تنوع قومی فرهنگی و طبقاتی، بستر مناسبی برای رصد این پیچیدگی هاست. در این استان فرایند شکل گیری شبکه های محلی آنلاین، به ویژه در مناطق حاشیه ای و مهاجر پذیر با ویژگی های تمایز بخشی همراه است.

تمرکز جمعیت تنوع قومی و زبانی و حضور گروه های فرودست در شهرستان های پیرامونی این استان، موجب شده که پلتفرم اینستاگرام به بستر فراگیری برای شکل گیری تعاملات اقتصادی و اجتماعی تبدیل شود. در چنین ،بافتی زنان طبقه فرودست که در بازار کار رسمی با محدودیت های عدیده ای مواجه اند از طریق شبکه های محلی آنلاین توانسته اند کسب و کارهای خرد ایجاد کرده و از این مسیر نوعی قدرت چانه زنی اجتماعی و فرهنگی جدید به دست آورند. از این رو، مطالعه استان تهران در راستای تلاشی برای فهم چگونگی دگرگونی ساختار قدرت در سطوح پایین جامعه و ظهور شکلهای جدید کنشگری زنان در پیوند میان فضای آنلاین و آفلاین
است.

اینستاگرام در ایران: رشد کمی و تکثر محتوایی

اینستاگرام در طی سال های گذشته، اقبال چشمگیری در جامعه ایران پیدا کرده است. بر اساس پیمایش ،ایسپا در شهریور سال ۱۴۰۳ ۵۰٫۶٪ از پاسخگویان اعلام کرده اند که از اینستاگرام استفاده میکنند. این در حالی است که نسبت کسانی که در شهریور سال ۱۳۹۶ گفته بودند از این پلتفرم استفاده می کنند تنها ۹٫۷ درصد بوده است ( ایسپا، ۱۴۰۳). البته این اقبال فزاینده صرفاً به صورت کمی نبوده و به طورکلی میتوان گفت که فضای ایرانی اینستاگرام در طی سالهای گذشته علاوه بر رشد کمی متکثرتر نیز شده است.

بر اساس پژوهش طولی حاجی زادگان بر روی صفحه های پرمخاطب ایرانی در اینستاگرام در سال ۱۳۹۸، پنج گروه اصلی در بین صفحات پرمخاطب ایرانی در اینستاگرام به ترتیب شامل صفحات «طنز و سرگرمی»، «سینمایی، مد و زیبایی»، «موسیقی» و «پورنوگرافی» بوده اند که سهم هرکدامشان به ترتیب ،۳۲، ۱۴، ۱۳، ۱۱ و ۹ درصد بوده است. این نسبت ها در سال ۱۴۰۳ به ترتیب به ۲۴ ، ۷، ۴، ۱۰ و ۰۷٪ رسیده است؛ که نشان می دهد مجموع سهم این پنج گروه در فاصله پنج سال از ۷۹٪ به ۴۶٪ کاهش یافته است.

همچنین، در حالی که صفحه های آموزشی کسب و کار» سبک زندگی»، «احساسی»، «گردشگری» و «مذهبی» در سال ۱۳۹۸ به ترتیب سهم ۵، ۲ ، ۲ ، ۰، ۰٫۲ و ۰٫۳ % داشته اند (در مجموع ۸ درصد)، این نسبت ها در سال ۱۴۰۳ به ترتیب به ،۱۷، ۱۲، ۷، ۲٫۹ ۲٫۳ و ۱٫۵ درصدی رسیده و در واقع در فاصله پنج سال از مجموع سهم حدود ۸ درصدی به مجموع ۴۳ درصدی رسیده اند (حاجی زادگان، ۱۴۰۳). در نتیجه میتوان گفت ،اینستاگرام فراگیرترین و متکثرترین پلتفرم آنلاین در ایران است و از این جهت در این پژوهش بر روی این پلتفرم متمرکز شده ایم

در این پژوهش منظور از صفحات اینستاگرامی محلی استان تهران، آن دسته از اکانت های اینستاگرامیاند که بیش از هزار دنبال کننده دارند در طی یک سال گذشته در اینستاگرام فعالیت داشته باشند و به طور مشخص در محدوده یکی از شهرستان ها یا محله های استان تهران فعالیت کنند. لازم به توضیح است که با توجه به گستردگی و بزرگی شهرستان تهران، صفحاتی که در گستره شهر تهران فعالیت میکنند را وارد این لیست نکرده ایم. ( به عنوان مثال، صفحه ای که به معرفی جاذبه های گردشگری شهر تهران اختصاص دارد به عنوان صفحه محلی در نظر گرفته نمی شود؛ اما صفحه ای که به عنوان مثال به انتشار اخبار و رویدادهای شهرک اکباتان اختصاص دارد، به عنوان صفحه محلی در نظر گرفته شده است.)

پرسش‌های اصلی پژوهش

با در نظر گرفتن ملاحظات ،فوق پرسش های این پژوهش به شرح ذیل هستند . شبکه های محلی آنلاین در استان تهران از چه گروه هایی تشکیل شده اند؟ توزیع جغرافیایی و جنسیتی شبکه های محلی آنلاین در استان تهران چگونه است؟ بر اساس انباشت روابط در دو سطح محلی و ملی اصلی ترین میدان های محلی آنلاین در استان تهران کدم اند؟ . شبکه های اجتماعی آنلاین در قدرت یابی زنان طبقه فرودست در این شبکه های محلی چه تأثیری داشته است؟ الگوی پیشروی آرام در استان تهران در سال های اخیر چه تفاوت هایی با دوران پیشا اینترنتی پیدا کرده است؟

بحث و نتیجه گیری

همان طور که در ابتدا گفته شد، رسیدن به فهم عمیق تر در باره چگونگی شکل گیری و پیکربندی میدان های محلی، مستلزم رفت و برگشت مداوم میان فضای آنلاین و آفلاین است. از این جهت بهتر است بعد از مرور یافته های کمی حاصل از داده کاوی کلان داده های اینستاگرام، تاملی نیز بر ویژگی های جمعیت شناختی و جامعه شناختی شهرستان های مختلف استان تهران داشته باشیم. 

تقسیم‌بندی جغرافیایی شهرستان‌های استان تهران

شهرستان های استان تهران را بر اساس الگوهای رشد می توان به چهار گروه تقسیم کرد:

. شهرستانهایی که پیشینه تاریخی قابل اعتنایی دارند (مانند شمیرانات، ورامین، دماوند، فیروزکوه و پیشوا)
. شهرستانهایی که در نتیجه پیشرویهای آرام سکونتگاههای غیر رسمی شکل گرفته اند (مانند اسلامشهر بهارستان و ملارد

. شهرستان هایی که به دلیل ساخت شهرکهای جدید با رشد یک باره جمعیت مواجه شده اند مانند پردیس و شهر جدید پرند در رباط کریم
. و شهرستان هایی که بر اساس ترکیبی از سه الگوی مذکور شکل گرفته و رشد کرده اند (مانند ری، تهران، قرچک، شهریار، رباط کریم، پاکدشت و قدس)

همچنین بر اساس میزان نزدیکی به مرکز استان ،نیز این شهرستان ها وضعیت یکسانی ندارند. شهرستان هایی مانند فیروزکوه، پیشوا و ملارد به دلیل فاصله جغرافیایی قابل توجه تا مرکز استان به لحاظ اقتصادی و اجتماعی وابستگی چندانی به مرکز نداشته و نرخ رشد جمعیت بالایی نیز ندارند. در طرف مقابل شهرستان هایی مانند قرچک، پاکدشت پردیس و اسلامشهر به دلیل مجاورت با تهران بسیار مهاجر پذیر بوده و به لحاظ اقتصادی و اجتماعی نیز وابستگی بالایی به مرکز دارند. با توجه به این زمینه های متفاوت و همان طور که یافته های این پژوهش نیز نشان داده است شبکه های محلی آنلاین و آفلاین متناسب با این که در کدام بخش از جغرافیایی استان تهران قرار دارند، وضعیت متفاوتی پیدا کرده اند.

با تمام این اوصاف نباید فراموش کرد که تمامی این میدان های محلی (اعم از زنان شاغل، محافظه کاران، مرکز نشین ها، لاتها و...) را باید در یک کلیت درهم تنیده نگریست و برآیند کلی این صف آرایی های اجتماعی اقتصادی و سیاسی را که برندگان و بازندگانی از پیش تعیین شده -ندارند، می توان در کشاکش این نیروهای اجتماعی و سایر نیروها جستجو کرد.

مرجعیت میدان‌های محلی: سلبریتی‌ها، زنان شاغل و محافظه‌کاران

همان طور که در بخش یافته ها مشاهده کردیم از بین میدان های محلی شناسایی شده به ترتیب وسعت شبکه شامل زنان دارای مشاغل آنلاین، سلبریتی ها، محافظه کاران مرکز نشین ها، لات ها، ترک زبان ها و کفتربازها بودند. بیشترین مرجعیت صفحه های پر مخاطب ملی به ترتیب در میدان سلبریتی ها، زنان شاغل و محافظه کاران دیده می شود و از این جهت این سه میدان محلی آنلاین قابلیت تأثیرگذاری مستقیم تری بر نگرش ها و رفتارهای سیاسی شهروندان دارند.

کانون قدرت‌یابی زنان شاغل و تضاد با محافظه‌کاران

میدان های محلی زنان دارای مشاغل آنلاین به طور معناداری در مناطقی از استان تهران قدرت بیشتری دارند که مهاجر پذیرترند. در سال های اخیر در آن ها شهرک سازی انجام شده و نهادهای سنتی، مذهبی و حکومتی ضعیف تری دارند. در نقطه مقابل، در شهرستانهایی که ویژگی های مذکور کمتر دیده می شود میدان های محلی محافظه کاران، قدرت بیشتری دارند. با وجود این که زنان دارای مشاغل آنلاین با جریان های سیاسی تغییر خواه هم سویی بیشتری دارند اما با توجه به اقتضائات شبکه سازی های آنلاین و آفلاین شان در بیشترین فاصله با اجتماع های سیاسی قرار دارند.

این تنوع های جغرافیایی در شکل گیری تدریجی انواع شبکه های محلی نشان می دهد که ساکنان بخش های حاشیه ای در استان تهران اعم از ساکنان قدیمی و جدید در یک موقعیت اجتماعی یکسان و تعمیم پذیری قرار ندارند و از این رو نمی توان تصور کرد که به طور مطلق و به یک میزان دچار انزوای سیاسی و اجتماعی شده اند. همان طور که نتایج نشان می دهند برخلاف جریان سیاسی محافظه کار (اصولگرا) که توانسته است حامیان محلی خود را متناسب با اقتضائات عصر دیجیتال نیز شبکه مند و نهادمند کند، جریان های تغییر خواه اعم از اصلاح طلب تا برانداز فاقد چنین حامیان محلی هستند و همچنین در نبود سازمان های سیاسی کارآمد در سطح ملی، به ارتباط صرفاً رسانه ای با شهروندان روی آورده اند.

تفاوت «پیشروی آرام» متأخر با الگوی آصف بیات

یکی از مورد ارجاع ترین روایت ها از صف آرایی های اجتماعی در نقاط حاشیه ای تهران روایتی است که آصف بیات در کتاب «سیاست های خیابانی و ناظر بر وضعیت حاکم در سال های منتهی به انقلاب تا اوایل دهه ۷۰ مطرح می کند. در آن روایت آنچه به هنر بقا تشبیه می شود، زندگی در سکونتگاه های غیر رسمی است؛ جایی که مردمان فقیر با استفاده از فرصت های موقت، کارهای غیر رسمی مشاغل خرد و شبکه های اجتماعی (آفلاین فقدان دسترسی به منابع رسمی را جبران می کنند) (بیات، ۱۳۹۱). اما پیش روی های آرام در سال های اخیر از چهار جهت با دوره ای که بیات در کتاب «سیاست های خیابانی» روایتگرش است تفاوت دارد:


*علاوه بر شبکه های اجتماعی آفلاین شبکه های اجتماعی آنلاین نیز تبدیل به بخش جدانشدنی از زندگی روزمره مردم شده اند.
*نیروی اجتماعی ای که در سال های اخیر در مناطق پیرامونی شهر تهران برای بقا می جنگد، علاوه بر طبقه فرودست پریکاریات یا طبقه متوسطی را که در معرض فرودست شدن قرار دارد، نیز شامل می شود.

*تمرکز جغرافیایی این نیروهای اجتماعی از سکونتگاه های غیررسمی به شهرک های جدید حاشیه تهران منتقل شده است.
* پیشروی ها به سمت داشتن یک زندگی معمولی و آبرومندانه تغییر جهت داده اند.

پیچیدگی کنشگری در عصر اینترنت و شهرک‌سازی‌ها

در مورد تفاوت اول می توان گفت که با فراگیر شدن نسبی اینترنت در زندگی روزمره شهروندان، پیش روی های آرام در رفت و برگشت های مداوم میان فضای آنلاین و فضای آفلاین شکل پیچیده تری پیدا کرده اند. به موازات جنبشی شدن هر چه بیشتر جامعه ایران از اواخر دهه ۱۳۸۰ و گسترش هر چه بیشتر اینترنت در ایران، سیاست هر چه بیشتر بر مدار اینترنت چرخیده و در عین حال زندگی به مثابۀ سیاست به عنوان شکل اصلی رفتار و کنش سیاسی در ایران هرگز اهمیتی کمتر از سایر جلوه های کنش سیاسی نداشته است (قلی پور، ۱۴۰۲).

با توجه به این که بیات هنوز هم تمایلی به اطلاق عناوینی مانند «جامعه شبکه ای و جامعه جنبشی به جوامعی مثل ایران» ندارد (بیات، ۱۴۰۳)، نمی توان انتظار داشت که این نوع تأثیر و تأثر مداوم میان فضاهای آنلاین و آفلاین و به تبع آن گسترده تر و پیچیده ترشدن بستر ظهور و بروز جنبش های اجتماعی و سیاسی در ایران را چندان جدی گرفته باشد.

برای توضیح بیشتر تفاوت های بعدی لازم است روی پدیده نسبتاً متأخر شهرک سازی ها در مناطق پیرامونی مکث کنیم؛ یکی از اصلی ترین عوامل جابجایی جمعیت در سال های گذشته در استان تهران شهرک های جدید بوده اند. با آن که هدف از احداث این شهرک ها عدم تمرکز جمعیت در درون مناطق کلان شهری است، این شهرها خود از روندهای تمرکز جمعیت و فعالیت تأثیر می پذیرند.

مطالعات انجام شده درباره برخی از مهم ترین شهرهای جدید کشورهای در حال توسعه نشان می دهد که از ابتدا هدف اصلی اسکان جمعیت در این شهرها، معطوف به اقشار متوسط بوده است؛ چراکه با توجه به بدیهی تلقی شدن ناسازگاری توان مالی گروه های کم درآمد با حداقل قیمت ها در بازار زمین و مسکن این شهرها در بسیاری از این شهرها از همان ابتدا سیاست اسکان گروه های کم درآمد اتخاذ نشده بود ( خاتم، ۱۳۸۳).

این همان اتفاقی است که تا حد زیادی در مناطقی مانند پردیس، پرند و سایر شهرک های نسبتاً جدید در پاکدشت، قرچک و اسلامشهر رخ داده است. بیات معتقد است این نوع اماکن حاشیه ای می توانند حامی بقاء رشد و تمهیدات اجتماعی جایگزین برای مردمی باشند که نمی توانند هزینه زندگی بهنجار» و «جریان غالب را بپردازند؛ زیرا فضاهای حاشیه ای اگرچه از فرصتهای ارائه شده توسط جریان اصلی محروم اند، هزینه ها و محدودیت های زندگی اجتماعی و اقتصادی جریان غالب را نیز ندارند.
 

در چنین وضعیتی بازیگران خلاق می توانند مکان های حاشیه ای را به عرصه سرزندگی و نوآوری و مکانی بالقوه برای بروز ضد قدرت بدل کنند (بیات، ۱۴۰۱). بیات در کتاب «انقلاب بدون انقلابیون» تبیینی در سطح کلان تر در این خصوص ارائه می دهد. از نظر او، شهری بودن اعتراضات در کشورهای خاورمیانه ای در سال های اخیر که در آن حدود ۴۵٪ جمعیت در مناطق روستایی زندگی می کنند، ناشی از این پویایی تناقض آمیزی است که زندگی در شهرهایی مانند تهران، قاهره، استانبول و تونس ایجاد کرده و موجب برانگیختن اعتراضات می شود.

شهرنشینی نیازها و تعهدات خاصی را برای ساکنان خود ایجاد می کند و در عین حال حقوق و انتظارات معینی را به آن ها القا می کند. این امر محدودیت های خاصی را بر نحوه زندگی در شهر تحمیل می کند؛ اما فرصت های فوق العاده ای هم برای شبکه سازی ساختن ذهنیت شهری و بیان مخالفت ارائه می دهد (بیات ۱۴۰۲) از این روست که بر خلاف دهه های ۵۰ و ۶۰ که تهیدستان در تمنای داشتن یک زندگی نه چندان آبرومندانه در سکونتگاه های غیر رسمی از تعقیب دولت می گریختند، امروزه ساکنان سکونتگاه های رسمی در شهرک های جدید که عمدتاً پشت دروازه های شهر تهران قرار گرفته اند با بهره مندی از الگوی پیچیده تری از پیشروی آرام برای داشتن یک زندگی معمولی و آبرومندانه مطالبه یک دولت کارآمد و غیر سرکوبگر را دارند.

محوریت زنان شاغل و ناجنبش اجتماعی

یافته های این پژوهش به وضوح نشان می دهند که قدرتمندترین میدان های محلی که هم سویی مشهودی نیز با جنبش های اعتراض آمیز به خصوص جنبش زن، زندگی، آزادی دارند، در همین مناطق حاشیه ای و با محوریت زنان دارای مشاغل آنلاین شکل گرفته است. بر اساس مفهوم پردازی های گرانووتر و کاستلز این میدان های محلی که بر اساس پیوندهای ضعیف میان شهروندان شکل گرفته اند بر اساس در هم تنیدگی هایی که بین جنبه های آنلاین و آفلاین خود دارند، یک واقعیت ترکیبی در فضای شهری ایجاد کرده اند که نقش بسزایی در قدرت یابی زنان طبقه فرودست ایفا می کنند.

یکی از نمونه های متأخر از کارهای پژوهشی برای رسیدن به برشی عمیق تر از اهمیت این نیروهای اجتماعی، پایان نامه کارشناسی ارشد مهتاب همپانی است که روایت مردم نگارانه ای از مقاومت روزمره زنان شاغل در سکونتگاه های پیراشهری ارائه می دهد (همپانی، ۱۴۰۳) همچنین بر اساس پژوهش رکسانا بهرامی،تاش زنان کارآفرین در کسب وکارهای خُرد و بخش غیررسمی در ایران، علاوه بر این که در واکنش به تفکیک شدگی جنسیتی - با تمرکز بر فضاهای عمدتاً ،زنانه از رقابت نابرابر با مردان رها شده و فرصتهای جدیدی در بازار برای خودشان به وجود آورده اند. از طرفی نیز با استفاده از جلسات دوره ای قرض الحسنه ای میان زنان، مشکل عدم دسترسی زنان به وام های خرد را نیز حل کرده اند (بهرامی تاش، ۱۳۹۹)

بهرامی تاش بر اساس پژوهش دیگری که با همکاری شهلا کاظمی پور انجام داده است، دلیل این که بسیاری از زنان، بخش غیر رسمی را ترجیح می دهند، این می دانند که این گونه مشاغل به آن ها اجازه حضور در کنار خانواده شان را می دهند.( بهرامی تاش و کاظمی پور .۱۴۰۲) ؛ اما به نظر می رسد این گزاره دست کم در خصوص مشاغل غیررسمی زنان که در سال های اخیر گسترش پیدا کرده اند، تعمیم پذیری کمتری پیدا کرده است.

مشاهدات ما نشان می دهد که بسیاری از زنانی که از یک طرف به لحاظ طبقاتی بر روی یک زمین لغزنده حرکت می کنند و در سوی دیگر در داخل خانه هایشان درگیر تضادهای جنسیتی هستند، برای کاستن از وابستگی های اقتصادی نسبت به مرد خانواده به این مشاغل روی آورده اند. به طور کلی شکل گیری این میدان های محلی آنلاین، بخشی از دستاوردهای سیاست حضور زنان است که علاوه بر جنبه های آنلاین مابه ازاهای آفلاین نیز پیدا کرده است. در سیاست حضور، نه مراجعه ای به مقامات صورت می گیرد و نه افراد ضرورتاً حضور را برای مقاومت در برابر سازوکار قدرت انتخاب می کنند، برعکس آن ها در وهله نخست، بهبود وضعیت زندگی شخصی خود را مدنظر دارند و هدفشان مقاومت نیست؛ اما وقتی این رفتارها در مقیاسی بزرگ صورت می گیرد و تعداد زیادی از افراد به طور هم زمان به آن رو می آورند، حاصل شکل گیری یک ناجنبش اجتماعی است که قدرت را در برخی موارد وادار به عقب نشینی و ایجاد تغییراتی می کند که مطلوب آن نیستند (صادقی ۲۰۱۱).

این الگوی تغییر اجتماعی در مردم نگاری چند میدانه سپیده ثقفیان در جنوب شهر تهران نیز به چشم می خورد. در این پژوهش ثقفیان نشان داد که چگونه فقر و تلاش والدین برای بقای اقتصادی باعث کم رنگ شدن نقش نظارتی خانواده و حضور آسان تر و حتی گاهی اجباری دختران در فضاهای عمومی محلی می شود؛ حضوری که سرخوشانه و یا به قصد مقاومت نیست؛ اما به طور ناخواسته منجر به تغییرات اجتماعی می شود ( ثقفیان، ۱۳۹۸).

این حد از محوریت یافتن زنان طبقه فرودست در تحولات اجتماعی و سیاسی، دست کم در ایران معاصر، اتفاقی بی سابقه است از جنبش مشروطه تاکنون زنان طبقات مرفه و متوسط در مقاطع زمانی مختلف و به شکل های گوناگون نقش چشمگیری در تحولات جامعه ایران ایفا کرده اند (کریمی، ۱۴۰۲)؛ اما به نظر می رسد زنان فرودست و به حاشیه رانده شده هیچ گاه به اندازه اکنون به عنوان نیروی اجتماعی شبکه مند، نقش مؤثری در تحولات جامعه ایران نداشته اند.

محرومیت اقتصادی، نیروی محرک اعتراضات

برای آن که به فهم بهتری از دلالت های اجتماعی و سیاسی قدرت یابی زنان طبقه فرودست دست یابیم، لازم است تا تأمل بیشتری در نقش این نیروهای اجتماعی نوظهور در اعتراضات سال های اخیر داشته باشیم. در سال های گذشته ناتوانی دولت در ایجاد فرصت های شغلی در بازار رسمی برای زنان و گسترش روزافزون بازار غیررسمی موجب شده است تا بخش زیادی از زنان برای کسب ،معیشت، ناچار به فعالیت در مشاغل غیررسمی شوند.

همانند بسیاری دیگر از کشورها شاغلان در بازار کار غیر رسمی فاقد امنیت شغلی هستند و در معرض انواع سوء استفاده قرار می گیرند؛ زیرا کمترین نظارتی بر این بخش وجود ندارد. این امر بر نارضایتی زنان افزوده و مشوق جدی تری برای حضور آنان در اعتراضات خیابانی و جنبش های اعتراضی فراهم آورده است. ( مدنی ۱۳۹۹) در نتیجه، روندهایی که منجر به تداوم محرومیت زنان به حاشیه رانده شده از دستیابی به شغل مناسب در اقتصاد رسمی کشور شده اند، به طور ناخواسته و با تسهیلگری شبکه های محلی آنلاین زنان به حاشیه رانده شده و با پشت درهای مرکز مانده را به نیروی اجتماعی شبکه مندی تبدیل کرده که در تغییرات اجتماعی و سیاسی سال های اخیر محوریت فزاینده ای پیدا کرده اند.

۲۱۶۲۱۶