قصه پیامک های تبلیغاتی شبیه داستان دعوتی های اجباری است، نه می شود به کلی جلوی همه آن ها را گرفت چون در بینشان پیامک های به دردبخور هم هست، نه می شود برای خواندن همه آن ها وقت گذاشت.  اما قسمت جالب تر داستان این است که........

صبح شنبه است، از یک پلتفرم معروف برایم پیامک تبلیغاتی آمده است، از آن پلتفرم ها (رسانه های اجتماعی) که در غیاب حضور رقبای خارجی و به مدد حمایت بعضی ها هر طور که شده جایی باز کرده اند. زور رییس جمهور هم به برهم زدن این انحصار نرسیده و ماههاست وعده ای که داده بود بر روی زمین مانده است، رییس جمهوری که می گفت اگر نتوانم به وعده ها عمل کنم استعفا می دهم، البته این را نمی گویم که خاطرش مکدر شود وگرنه هم ما که شهروند درجه چندم حساب می شویم می دانستیم و هم ایشان که آدم مهمی بود در این دهه های گذشته بهتر از ما می دانست وعده ی استعفا فقط یک استراتژی انتخاباتی است و نه ممکن است و نه در شرایطی صلاح! حتی وعده بر هم زدن انحصار هم وضعیتش از اول مشخص بود ، حالا هم به نظر می رسد که این امروز و فردا کردن ها هم فقط در حد مدیریت زمان است که یکسال و نیم را به خیری و خوشی سپری کرده است.

حرف روی حرف آمد، صحبت ما این نبود! البته اینها را ما هم نگوییم مردم می گویند، آقای پزشکیان هم شنیده است، آخرین بار آن همین پریروز بود، در سفرش به خراسان جنوبی که یک سحنران در جمع پرشماری به او یادآوری کرد.

بگذریم.......

به هر حال صحبت از پلتفرمهای وطنی شد که دستگاههای دولتی مجبورند فقط از آن ها در صورت لزوم استفاده کنند و به دنبال آن ها مردم هم مجبور به نصبشان شده اند، همین هایی که همه کار هم می کنند، از قرعه کشی های آنچنانی در حد بخت آزمایی تا انجام خدمات دستگاههای دولتی و امورات بانکی و ....

همین هایی که نمی دانم چقدر تسهیلات بی بازگشت و با بازگشت و با چه نرخی گرفته اند، همین هایی که هیچ بعید نیست حسابی هزینه هایی هم کرده باشند در این مسیر انحصار، کسی چه می داند، به هر حال به پول و پله ای هم احتمالا رسیده اند که می توانند در پربیننده ترین برنامه های رسانه تبلیغ کنند، حالا در حد همان میزان بیننده رسانه ملی. همین هایی که بعید نیست این وسط ها یک کارهایی هم بکنند تا نشان دهند به درد جاهایی می خورند. البته که بعضی از خدمات مثل ادعای سرنگونی ده فروند اف-35 باعث تمسخر شد نه آبروداری.

باز بحث عوض شد.

داشتم می گفتم. یکی از این ها پیامک زده بود، بازش کردم، چون تمایلی به دریافت پیامک های بعدی نداشتم خواندم تا ببینم راه چیست. نوشته بود عدد 11 را بفرست تا دوباره برایت پیام تبلیغاتی نفرستم، همین کار را کردم، ارسال نشد، شبکه گفت که خطایی رخ داده است، دوباره و دوباره، باز هم همان خطا....... مثل نیوتن که سیبی افتاد و به سرش خورد و باعث شد به فکر فرو رود من هم اندکی فکر کردم، اگر چه سیب های عالم همیشه می افتند و این طبیعی بود و جای سوال نداشت، اما باید یکی پیدا می شد و می پرسید چرا؟ حالا سوال من این شد که اصلا چرا من باید از جیب و وقت مبارک بگذارم تا به این ارسال کننده محترم بفهمانم برایم پیامک نفرستد؟؟ این مشکل راه ساده مخابراتی دارد!

ممکن است مخابرات محترم بیاید این وسط، بپرسد چکار می توانسته بکند که نکرده؟ البته این چاه اگر برای من آب نداشته احتمالا برای چند گروه نان و آب و خدمت خاص داشته، یکی اش همین مخابرات است که پول پیامک را در تیراژ میلیونی می گیرد، بقیه را نمی گویم چون خودتان درست حدس می زنید!

با این وجود اگر مخابرات  از من بپرسد که پیشنهادت چیست عرض می کنم:

  1. ارسال پیامهای بعدی به شرط تایید: یک راه این است بجای این که از ده ها و صدها هزار یا میلیون ها آدم خواسته شود تا زحمت بکشند و وقت بگذارند و هزینه پیامک بدهند تا عدد 11 را پیامک کنند و دریافت بعدی ها را لغو کنند ، به دلیل عقلی و منطقی فقط از چند صد یا چند هزار نفری که مایلند پیامکهای بعدی را دریافت کنند خواسته شود در صورت تمایل عدد 12 را پیامک کنند!.کسی هم که تبلیغات می کند حق نداشته باشد پیامکهای بعدی را برای کسی بفرستد که اجازه برای بعدی ها نداده است. اگر برای مخابرات دشوار است، امکانات سخت افزاری و نرم افزاری ندارد که بانک اطلاعاتی تشکیل دهد و بر رعایت این موضوع کنترل کند متقاضی تبلیغات خودش ملزم به انجام این کنترل باشد و در صورت گزارش تخلف از سوی احدی از مردم، جلوی فعالیت پنل پیامک متقاضی گرفته شود. اگر از مردم کسی هم پیدا شد و شکایت داشت اثبات ادعایش ساده است؛ اعلام تاریخ و زمان ارسال دو پیامک! اینجا متقاضی تبلیغات باید نشان دهد که در بین این دو پیامک، از متقاضی عدد 12 را دریافت کرده است. برای این کار هم به سادگی منطقا باید ساعت و زمان ارسال پیامک موافقت را اعلام کند که به قول فقها و همچنین اهالی علم حقوق : " البیته علی المدعی والیمین علی من انکر"

ممکن است مخابرات بگوید ما که این همه اپراتور نداریم که بنشینیم شکایات مردم را رسیدگی کنیم، این هم جوابش ساده است! کار ساده است زیرا وقتی با اولین شکایت درست، سامانه تعطیل می شود رسیدگی به شکایتهای بعدی بلاضرورت است. به همین دلیل قطعا متقاضی تبلیغات هم موضوع را مهم می بیند و در ارسال پیامکهای بعدی دقت می کند.

این روش هم هزینه را از دوش مردم بیگناه بر می دارد هم زحمت را!

  1. دریافت هزینه ی اولین پیامک ارسالی مردم از متقاضی تبلیغات: راه دیگر این است که اگر کسی مایل به دریافت پیامکهای بعدی نبود عدد 11 را ارسال کند و این هزینه از جیب مبارک متقاضی تبلیغات دریافت شود. این روش هم عدالت است و مردم بی دلیل برای کسب و کار دیگران هزینه نمی کنند و هم باعث می شود متقاضیان تبلیغات به سمت انتخاب هوشمند مخاطب بروند و از ارسال فله ای و کیلویی پیامک تبلیغاتی بپرهیزند.

این روش یک اشکال دارد: این راه اگر چه هزینه را از دوش مردم بیگناه بر می دارد اما زحمت را نه ! هزینه پیامک هم برای فرستنده آنچنان بزرگ نیست !

البته باز هم از هیچی خیلی بهتر است!

در انتها این را هم بگویم که این موضوع فقط شامل تبلیغات فلان رسانه اجتماعی (پلتفرم) نمی شود، مثالی که زدم از این جهت بود که آخرین نمونه بود، وگرنه فلان قالیشویی و فلان فروشگاه زنجیره ای و ....... را هم شامل می شود.


رسم پیامک مخالفت!

یک کله ای از "دوسیب" بر قلیان کرد!

یک چایی پرملات در فنجان کرد!

یک سینی کله پاچه هم پیش گذاشت!

لبها همه را چو پسته ای خندان کرد!

القصه به ما حال خوشی داد ، ولی

آخر همه را به شیوه ای جبران کرد!

ما را به سیاق مشتری فرض نمود

بر نبش رفاقتی که او دکان کرد!

اول که رسیدیم به ما تنبان داد

معلوم شد آخر همه را پالان کرد!

گفت آخر کار ، دونگ خود را بدهید!

با زور ، گران هم همه را بیلان کرد!

آن روز گذشت و باز یک بار دگر

ما را همه با پیامکی مهمان کرد!

آموخت به ما شیوه ی رد کردن را

با آن چه که در پیامکش عنوان کرد؛

فرمود که بفرست "نمی آیم" را

این را به جهان رفیق ما بنیان کرد!

ما ساده فقط بلاک کردیم همه

او را که به زور خویش با ما آن کرد!