مدتهاست به این فکر میکنم که باید یاد بگیرم در کنار نقد و بررسیهای چندهزار کلمهای درباره برخی کتابهای حوزه تخصص خود، درباره برخی دیگر یادداشتهای چند جملهای بنویسم و فراموش نکنم که در دنیای امروز همین نوشتههای بسیار کوتاه، بار عمدهای از ترویج کتابخوانی در جهان را به عهده گرفتهاند.
خلاصه آنکه به ذهنم رسیده اینجا درباره برخی کتابهای قدیمی و جدید اشاراتی گذرا و کوتاه مکتوب و منتشر کنم. حالا اینکه چقدر این فکر پایدار بماند و چقدر حوصله و بخت استمرار آن را داشته باشم خدا میداند.
**
زندگینامههای خودنوشت از ژانرهای پرطرفدار کتاب در سراسر جهان و البته در ایران است. با این همه و با وجود فراوانی این آثار، نمونههای تالیفی درخور کمتر در آن میان مشاهده میشود. اصولی چون صداقت، پرهیز از خودنماییهای آشکار، گزیده گویی، روایت در مسیر متناسب نیاز مخاطب، نثر نغز و شیرین، تداعیهای مناسب و پرهیز از افراط و تفریط در پرشهای محتوایی، استفاده از تکنیکهای داستان گویی اما فاصله گرفتن از متون تخیلی و... همه در این میان موثر است. در میان کتابهای نسبتا جدید در این ژانر دوست دارم از سه کتاب یاد کنم؛ یکی «من چریک نبودم» به قلم بهروز گرانپایه که نشر اگر آن را منتشر کرده است و به نحو تحسین برانگیزی ساده است. متنی روان و خوشخوان از زندگی یک نفر و آنچه پیرامون او در خانواده و دانشگاه و جامعه و سیاست و جنگ رخ میدهد. در هم آمیختگی موفق و غیر تصنعی زمانها، نقد و بازخوانی تاریخی، افشاگری و بازتعریفِ خودِ قدیمی، گفت وگو میان منِ امروز و دیروز که در آن، هم تردید و پرسش میتوان یافت و هم همدلی و مفاهمه.
کتاب دیگر «پوشکین و من» نام دارد و نویسندهاش ایلمیرا دادور است و ناشر سنگلج. کتابی کم حجم و شیرین در عین ابعاد چندگانه و نکات نغز و رازوارگی، آمیختگی هنرمندانه تاریخ و زبانشناسی و فرهنگ و معماری با زندگی معاصر، دیدن خود در پیوند با گذشتگان و دودمان و مشاهده ی بازتاب محیط در شکلگیری خود، تداعیها و نگاه تطبیقی دلچسب و رفت و آمدهای مکرر معنایی از فرد به شهر و جامعه و از عمق به سطح و بالعکس.
به یاد نمی آورم از دکتر دادور آثاری غیر آکادمیک خوانده باشم و حالا میخواهم از او خواهش کنم حتما فرصتی را به نگارش خاطرات خود از کار و زندگی در کنار بزرگان فرهنگ و هنر و ادبیات کودک و نوجوان این سرزمین اختصاص دهد.
**
یک مورد متفاوت و قابل تامل دیگر در سال گذشته «گفت وگو با خودم؛ خاطرات ارشد طهماسبی» در نشر ماهور است. کتابی به قلم یک نوازنده برجسته تار در هفتصد صفحه با تنظیم و مقدمه و موخره و ملحقات حرفهای. نویسنده در کتاب با خودش دست به مصاحبه زده و در جای جای مصاحبه با خودش مخالفت کرده و با شرح و پسنوشتهایی در حرفهای قبلی تصحیح و یا تشکیک وارد کرده است. عکسها، اسناد، پانوشتها، پسنوشتها و ضمائم کتاب ما را مطمئن میسازد که با یک اتوبیوگرافی محکم طرف هستیم.
حالا که یک سالی از چاپ کتاب گذشته به نویسنده پیشنهاد میکنم، به روال این کتاب، حالا خودش نقد سفت و سختی بر کتاب خودش بنویسد و منتشر کند. پیشاپیش برای انتشار نقد او بر کتاب خاطرات خودش و بر حرف هایش چه در جایگاه مصاحبهگر و چه در جای پاسخدهنده اعلام آمادگی میکنیم.