به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در واپسین روزهای آذر ۱۳۵۵، با پخش نخستین قسمت از سریال «داییجان ناپلئون» ــ که اولین تجربه ناصر تقوایی در سریالسازی بهشمار میرفت ــ واکنشها خیلی زود از نقدهای فنی و ستایشهای معمول فراتر رفت. در کنار تحسین هوشمندی کارگردان و وفاداری به روح اثر ایرج پزشکزاد، بحثی عجیب اما فراگیر میان مخاطبان شکل گرفت: «لیلی» چرا آنقدر که در رمان توصیف شده، زیبا نیست؟
در کتاب پزشکزاد، بارها به زیبایی لیلی، بهویژه چشمهایش، اشاره میشود؛ اما تصویر تلویزیونی لیلی برای بخشی از تماشاگران ناامیدکننده بود و حتی او را «زشت» میدانستند. این اعتراض آنقدر گسترده شد که روزنامه کیهان در شماره شنبه ۲۷ آذر ۱۳۵۵، ستونی از صفحه فرهنگ را به بازتاب نظر مخاطبان و پاسخ مستقیم ناصر تقوایی اختصاص داد. پرسش صریح بود: «چرا لیلی سریال داییجان ناپلئون زشت است؟»
تقوایی در پاسخ، ابتدا بر این نکته تأکید کرد که ماجرای عشق لیلی و پسر جوان، چه در کتاب و چه در سریال، داستانی فرعی است؛ عشقی که بهتدریج کمرنگ میشود و جایی در خط اصلی روایت ندارد. از نگاه او، انتخاب بازیگری با «زیبایی چشمگیر» میتوانست وزن این خط فرعی را بیش از حد بالا ببرد و تمرکز تماشاگر را از روایت اصلی منحرف کند. بهعلاوه، این عشق ــ به تعبیر تقوایی ــ بیش از آنکه از کنشهای دوطرفه شکل بگیرد، از «اشارهها و نگاههای پسر جوان» تغذیه میشود.
او همچنین به ملاحظات عملی تولید اشاره کرد؛ از نیاز به بازیگری کمسن که زمانش را کاملاً در اختیار فیلمبرداری بگذارد، تا توانایی و تسلط او در بازی. اما مهمترین بخش پاسخ تقوایی، همان جملهای است که به هسته اصلی بحث گره میخورد؛ جایی که میگوید: «به عقیده من لیلی سریال زشت نیست، فقط معمولی است» و تأکید میکند که «عادی بودن خصوصیات ظاهری وی، در بافت کلی سریال طبیعیتر و منطقیتر جلوه میکند».
تقوایی در نهایت، با یادآوری نافرجام بودن این عشق در خود رمان، دفاعش را با پرسشی ساده و طعنهآمیز به پایان میبرد: «چه اشکالی دارد که برای یک بار هم که شده، پسرکی خوشقیافه عاشق یک دختر معمولی بشود؟»
متن کامل این گزارش را از اینجا بخوانید.
۲۵۹