به گزارش خبرآنلاین سیامک ره پیک عضو حقوقدان شورای نگهبان در گفتگویی که با پایگاه اطلاع رسانی شورای نگهبان داشته است به بیان نکات مهمی در خصوص جایگاه شورای نگهبان در نظام قانونگذاری، جایگاه مجمع مشورتی در این شورا، و ویژگی های قانون اساسی به عنوان مدلی ارزشمند برای بیداری اسلامی پرداخته است.
در زیر اهم صحبت های ره پیک عضو حقوقدان شورای نگهبان می آید:
- شورای نگهبان در تقسیمبندی کلی جزو نهادهای سیاسی است و طبیعتاً اعضای شورا هم به معنای علمی ، جزو اعضاء سیاسی ـ اداری هستند ، اما بهمعنای عرفی، شورای نگهبان یک موضع سیاسی ندارد و یک نهاد حقوقی ـ اداری است. شاید به دلیل ویژگی خاصی که این نهاد و به تبع آن اعضای دارند، ورود به بعضی از عرفهای ناصوابی که در سیاست وجود دارد در شأن اعضا شورای نگهبان نباشد. شورای نگهبان یک شأن والایی دارد و طبیعتاً اعضا نیز باید استقلال خویش را حفظ کنند
- اعضاء مجمع مشورتی حدود 10 نفر از حقوقدانان کشور هستند و نظرات آنان به عنوان نظر مشورتی، مورد توجه اعضای شورای نگهبان قرار دارد. البته اعضای شورای نگهبان هیچ گونه الزامی به پذیرش نظرات مشورتی اعضای مجمع مشورتی ندارند ولی از آن جهت که اظهارنظر اعضای شورای نگهبان اهمیت دارد و به سرنوشت کشور مربوط میشود ، دیدن نظرات مجمع مشورتی حقوقی و فقهی از سوی اعضای شورا کاملاً مفید است و این رویه الان هم که ما در شورا هستیم کماکان ادامه دارد.
- شورای نگهبان مستقل است. بنابر این نظرات مجمع فقهی یا حقوقی بر روی اعضای شورای نگهبان تاثیر علیتی و سببی نمیگذارد، اما همانطور که از عنوان این دو نهاد برمیآید، این دو نهاد یعنی مجمع مشورتی فقهی و مجمع مشورتی حقوقی، جنبه مشورتی دارند و در این حد، شورای نگهبان به نظرات آنها توجه میکند.
- مباحثی که در شورای نگهبان مطرح میشود از دو جهت دارای اهمیت است. یک جهت این است که این نظرات در سیستم تقنینی کشور کاملاً مؤثر است. بنابر این بحثهایی که در شورا انجام می شود برای فرایند قانونگذاری ، مورد استفاده قرار میگیرد و این نه فقط در مورد طرحها و لوایح وارده است بلکه رویههایی که شورای نگهبان ایجاد میکند در دورههای بعدی تقنین مؤثر است. دوم اینکه مباحثی که در شورای نگهبان مورد بررسی قرار میگیرد بهعنوان یک منبع کاملاً علمی تلقی میشود.
- یک بحث مهم در قانونگذاری، بحث اتقان در تقنین است. یکی از ویژگیهای قانون اساسی جمهوری اسلامی اتقان در تدوین است یعنی قوانین آن محکم است و براحتی قابل تغییر نیست و از طرفی دیگر ظرفیتهایی دارد که میتواند خودش را با شرایط مختلف تطبیق بدهد. البّته این اتقان نسبی است چرا که نمیتوانیم بگوییم همه اصول قابل تغییر نیستند چون بالاخره تدوین قانون اساسی یک کار بشری است اما در مجموع از اتقان بالایی برخوردار است که ویژگی مهمی به شمار میرود.
- امتیاز قانون اساسی ما نسبت به دیگر قوانین اساسی این است که در آن با توجه به ماهیت ایدئولوژیک نظام سیاسی و در واقع ، اسلامی بودن نظام سیاسی ما یک تلفیق مناسبی بین نهادهای عمومی و عرفی که در همه سیستمها وجود دارد و نهادهای موردنظر اسلامی صورت گرفته است. این واقعاً یک کار پیچیدهای است.
- تلفیق بین نهادهای عمومی و عرفی و نهادهای اسلامی در قانون اساسی ما همان چیزی است که کشورهای اسلامی نیازمند به استفاده از آن هستند. از تجربیات موفق جمهوری اسلامی ، قانون اساسی آن بوده است که در آن نشان داده شده که به شکل کاملاً واقعی میتوان این دو مجموعه را با هم تأسیس کرد و این همان ایدهای است که حضرت امام(ره) و بعد از آن مقام معظم رهبری با تعابیر جمهوری اسلامی و مردمسالاری دینی مطرح کردند. این موضوع نشان داد که این ایده میتواند بهصورت واقعی نظامسازی کند و نهادهای سیاسی و اداری و غیره بر اساس آن شکل بگیرند.
- یک امتیاز عالی که در قانون اساسی ما وجود دارد ایده تفکر شیعی است که در یک قانون اساسی وارد شده است که همان ایده رهبری اسلامی میباشد. این ایده به صورت یک امر تشریفاتی که در بعضی از ایدهها و یا برخی از کشورها وجود دارد نیست بلکه این موضوع کاملاً به عنوان یک موضوع حقوقی، سیاسی، اداری و عملیاتی در بخشهای مختلف قانون اساسی ما وارد شده است. اگر کسی به قانون اساسی ما نگاه کند میبیند که یک مدل منسجم از این عناصر در کنار همدیگر قرار گرفتهاند که در سیستمهای دیگر ، این ویژگیها دیده نمیشود. این کاری که انجام شده ، یک کار دشواری بوده ، امّا در واقع یک مدل ارزشمند برای کشورهای اسلامی خواهد بود و این کشورها در شرایطی که بحث بیداری اسلامی مطرح است نیازمند تغیرات ساختاری قانونی خواهند بود که قانون اساسی ما میتواند بهعنوان یک مدل برای آنها مطرح باشد.
- در بحث انطباق مصوبات مجلس با شرع و قانون اساسی در شورای نگهبان ، یکی از موضوعات مهم توجه به حقوق ملّت است. یعنی شورای نگهبان جایگاهش این نیست که از حکومت دفاع کند بلکه از حاکمیت دفاع میکند که در این حاکمیت در واقع مردم و عناصر دیگر حضور دارند. یک بخش مهمی از قانون اساسی به حقوق ملت ارتباط دارد. ما در موارد مختلفی یک مصوبهای را رد کردهایم بهدلیل آنکه در آن ، یک سیستم دولتی یا عمومی، حقوق خصوصی افراد را نقض میکند. قانون اساسی ما همه اجزاء حاکمیت را با هم دیده و نخواسته است که یک طرف را بر طرف دیگر برتری بدهد.
- شورای نگهبان یک شأن عالی و جایگاه والایی دارد و یکی از ویژگیهای مهم شورا استقلال آن است و اعضای محترم شورا به این موضوع توجه دارند. البته خوب بالأخره اعضای شورا نیز انسان هستند و هر یک از اعضاء ممکن است شخصاً نظراتی داشته باشند که حالا ممکن است در جایی مطرح بشود و این را نمیشود انکار کرد ، اما اینکه خود اعضا وارد مقولات سیاسی شوند، نه اینطور نیست.
- جناح سیاسی و بحث سیاسی دو تا معنا دارد. یک وقت ، فردی وارد یک فعالیت سیاسی و جناحی شده است که از نظر قانونی تخلف و جرم بوده است. خوب شورای نگهبان این موضوع را در بررسی صلاحیتها مورد توجه قرار میدهد نه بهلحاظ آن بحث سیاسی بلکه بهلحاظ آنکه این فعالیت طبق قانون جرم است. اما صرفنظر از این موضوع، اینکه افراد در چه جریان سیاسی قرار گرفتهاند طبیعتا مورد توجه نیست. شورای نگهبان براساس موضعگیریهای سیاسی افراد درخصوص صلاحیت آنها اعلامنظر نمیکند بلکه بر اساس اسناد و مدارکی که از نهادهای مسئول مانند مراجع چهارگانه دریافت میکند نسبت به صلاحیت افراد اظهارنظر میکند.
- قوانین عادی ما هم ابهامات و اشکالات زیادی دارد هم از جهت نحوه ورود ثبتنامکنندگان، شرایط داوطلبان و هم از جهت موانعی که برای ورود افراد به نامزدی انتخابات وجود دارد. مثلاً همین عنوان التزام به اسلام یک عنوان مجمل و قابل تفاسیر گوناگونی است. این عنوان برای کسانی که بدین جهت ردصلاحیت میشوند مشکلات زیادی را ایجاد میکند.
- در مورد قانون انتخابات مجلس بحثهای متنوعی مطرح است که اگر این بحثها با توجه به تجربیات گذشته در یک فرایند اصلاحی قرار بگیرد، انتخابات خیلی بهتر خواهد شد. البته باید این را درنظر داشت که شورای نگهبان در مورد قوانین عادی نمیتواند وارد بشود ، اگرچه در گذشته و حتی بعد از انتخابات اخیر نظرات خودش را در این زمینه ارائه داده است ولی این موضوع باید در مجلس شورای اسلامی متمرکز شود و در آنجا اشکالات بررسی و برطرف شود.
/27220