مازیار میری کارگردان سینما نامهای خطاب به منوچهر محمدی تهیهکننده سینما که قصد دارد فیلم سینمایی زندگی امام خمینی (ره) را تهیه کند، نوشته است. متن این نامه که با عنوان «شما تا اطلاع ثانوی خودی نیستید...» ارسال شده، به شرح زیر است:
«آقای منوچهر محمدی عزیز!
سلام
وقتی شنیدم و بعد در خبرها خواندم که قصد دارید فیلمی درباره بخشی از زندگی امام خمینی(ره) بسازید، اولش خوشحال شدم، که با وجود همه سختیهایی که سر فیلم قبلیتان کشیدهاید، باز هم میخواهید درباره یکی از ارزشهای مردمان این سرزمین فیلم بسازید، اما بعدش چیزهایی یادم آمد که درپی آن تصمیم گرفتم نامهای برایتان بنویسم و از شما بخواهم که این فیلم را نسازید یا قدری تامل کنید.
یادم آمد که فیلم قبلی شما درباره شهادت و مادران شهید بود، درباره انقلاب و فرهنگ ایثار بود، درباره ایمان و امید بود، درباره خانواده ایرانی و بانوی مسلمان ایرانی بود و فیلم خوب و شریفی هم بود که هم اهالی سختگیر سینما و هم مردم در جشنواره فیلم فجر از آن خوششان آمد و تحسینش کردند، اما با اینکه فیلم شما بخش مهمی از مفاهیم مورد نظر دوستان سازمان سینمایی را دربرمیگرفت، با مشکلاتی روبرو شد که خودتان میدانید منشا آن از کجاست. حتی کار به جایی رسید که دوستان برای زدن فیلم شما ارزشهایی که در فیلم شما مطرح و از آن به درستی دفاع شده بود را هم زیرِ پاهای مبارکشان گرفتند. چرا که برای این دوستان اصلا" موضوع و مفهوم فیلم اهمیتی نداشت و مشکلشان سازندگان فیلم بود.
حالا که دوباره بر آن هستید فیلمی درباره یکی از مهمترین انسانهای تاریخ را به تصویر بکشید، آیا به این فکر کردهاید که این دوستان همان دوستانی هستند که به فیلمی درباره مادران شهید هم رحم نکردند؟ آیا نگران این نیستید همانطور که به مادران شهید فیلم شما در نوشتهها و گفتههایشان انگ یهودی بودن زدند، امام(ره) فیلم شما را هم جور دیگری تفسیر کنند؟ و اینچنین خدای نکرده ارزشهای مورد نظرتان را زیر پا بگیرند؟
آیا به این فکر کردهاید که از اساس مشکل این دوستان با شما و همفکران شماست و آنها برای رسیدن به هدفشان حتی به شعارهایی که خودشان هم میدهند پایبند نیستند، که اگر بودند بیتالمال را در اختیار فیلمسازی قرار نمیدادند که حتی یک فریم از بعضی از فیلمهایش قابل نمایش در این کشور نیست. البته دوستان در دفاع از این حرکتشان میگویند این پول را به آن فیلمساز دادهاند که پاسخ فیلم «300» را بدهد، اما به این پاسخ نمیدهند که اگر ارزش و فیلمساز ارزشی برایشان مهم است، مگر در ایران فیلمساز مومن به ارزشها قحطی آمده که آن آقا باید از ینگه دنیا بیاید و جای جوانان هنرمند این مملکت را بگیرد.
مگر همین سینمای ایران با همین امکانات و بودجههایی به مراتب کمتر و البته از بخش خصوصی فیلمهای جهانی نساخته است و اسکار و کن و برلین و ونیز و مونترال و لوکارنو نبرده است؟ اما دوستان به جای حمایت از این سینما، کمر به قتلش بستهاند و به جای حمایت از صنوف سینمایی، ساخت سالنهای سینما و حل مشکلات اکران، رفع موانع فیلمسازی و ایجاد بستر مناسب برای سرمایهگذاری بخش خصوصی و مبارزه با قاچاق فیلم به دنبال تسویهحسابهای شخصی با فیلمسازانی هستند که در دایره خودیشان جایی ندارند. فکر هم نکنید که این دایره خودی بر اساس اصول و ارزشهایی که آقایان از آن دم میزنند شکل میگیرد، که اگر اینطور بود سازندگان فیلمی درباره مادران شهید غیر خودی نبودند و تهیهکننده فیلم «زنان در شب» خودی!!!
و این یعنی دوستان حتی به ارزشهایی که از آن دم میزنند هم پایبند نیستند و برای رسیدن به اهدافشان مقدسترین شعارها و سوژهها را شهید تسویه حساب با فیلمسازان غیر خودی کردهاند.
آقای محمدی! اصلا" تا به حال فکر کردهاید که میخواهید با کدام کارگردان برای چنین فیلمی درخواست پروانه ساخت بدهید؟ سیدرضا میرکریمی؟ مجید مجیدی؟ کمال تبریزی؟ مجتبی راعی؟ کافی است تماسی با آقای کمال تبریزی بگیرید و ببینید دوستان با سازنده چند فیلم بسیار مهم دفاع مقدس که حتی یکی از آن فیلمها یعنی «لیلی با من است» از نظر رهبری نظام، یکی از بهترین فیلمهای دفاع مقدس شناخته شده است، چه برخوردهایی کردهاند و در پی درخواستهای مکرر ایشان برای پروانه ساخت چه پاسخهایی دادهاند و یا از دوستان دیگر بپرسید که چه پیغامهایی از این آقایان گرفتهاند و یا تجربه اکران سال قبل («عصر روز دهم») خود را مرور کنید، یادم هست فیلم عاشورایی بود.
ریلگذاران جدید این سینما فیلمسازانی را که روزگاری به عنوان فیلمسازان ارزشی شناخته میشدند از قطار سینما پیاده کردهاند و به جایش کسانی را سوار این قطار کردهاند که فقط با مراجعه به سایت آی.ام.دی.بی روشن میشود آنها چقدر پایبند به ارزشهایی هستند که آقایان از آن دم میزنند. و از عجایب روزگار است که این روزها حضور حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در کنار یک پروژه نیز برای این دوستان جرم قلمداد میشود.
آقای محمدی! اصلا" گیریم که شما پروانه ساخت هم گرفتید، هیچ به پروانه نمایشِ فیلمتان فکر کردهاید؟ به اکرانش؟ به اینکه چگونه به دلیلِ دفاعِ شما و همفکران شما از حقوق صنفی اهالی سینمایی از اکران نوروزی فیلمی درباره شهادت و ایثار جلوگیری کردند؟ شما بهتر میدانید که روزی برای حفظ و ترویجِ ارزشها باید فیلم ساخت و یک روزِ دیگر باید برای جلوگیری از لگدمال شدن ارزشها فیلم نساخت. کاش پسرتان حامد نوشتن فیلمنامه را کمی بیشتر طول بدهد.
آقای منوچهر محمدی! شما تا اطلاعِ ثانوی خودی نیستید، حتی اگر درباره زندگی طلبهها و مادران شهید فیلم ساخته باشید و بخواهید درباره امام خمینی (ره) هم فیلم بسازید، باز هم برای دوستان متولی این روزهای سینما خودی نیستید.
مازیار میری
تیرماه هزار و سیصد و نود و یک»
5858