- نقد به کارکرد صداوسیما (درست یا غلط)
- دیده شدن نقش برجسته کاربران شبکههای اجتماعی در ایران
در فضای وب این طور بیان شده که اولین پیامهای زلزله مربوط به ساعت 16:50دقیقه روز حادثه بوده است. فراموش نکنیم که توئیتر و فیسبوک در کشور فیلتر است و بدون فیلترشکن و vpn و... امکان استفاده از آنها ممکن نیست و تمامی این راههای دور زدن فیلترینگ باعث کندی اینترنت میشود پس چه کسانی به سرعت توانستند کاربران این شبکهها را خبردار کنند؟[کاربران برای دور زدن فیلترینگ از VPN استفاده میکنند که این امر باعث کندی میشود ]
تنها کسانی که میتوانستند با سرعت اخبار زلزله را در شبکههای اجتماعی منتشر کنند، افرادی هستند که به اینترنت پرسرعت دسترسی داشتند، اما یادمان باشد که ضریب نفوذ اینترنت پرسرعت در کشور یک درصد است!
این یک درصد هم در صورتی که تمامی آنها به اینترنت به اصطلاح پرسرعتشان دسترسی داشته و فیلترینگ را دور زده باشند و مستقیم سراغ شبکهاجتماعی آمده باشند، یک درصد محسوب میشوند.
دو عامل این یک درصد را در کشور فعال نگاه داشته: 1. تعلق به جامعه شبکهای 2. نیاز به خودنمایی. که هر دوی آنها با توجه به جامعه 800میلیونی معنادار است.
حالا کمی منصف باشیم و ببینیم شبکههای اجتماعی تا این حد تهدید به حساب میآیند؟ اگر در مقطعی استفاده از فیسبوک و توئیتر برای ما تهدید بود به نظر میرسد حالا با خالی گذاشتن میدان به خطری بزرگتر تبدیل شده است.
تصور کنید صداوسیما صفحهای در فیسبوک و توئیتر داشت که کارمندان بخش خبری آن گردانندگان آن صفحه بودند. آن وقت میداندار این خبر که بود؟ و رسانههای خارجی اعتبار منبع کدام یک از توئیتها را صحه میگذاشتند؟
سری به سایت واحدمرکزی خبر بزنید: تنها بهرهای که از فناوری در روند اطلاعرسانی این سایت برده شده است تنها متن و عکس است. حال این که روند رشد سریع "فناوری اجتماعی" جامعه را به سمت تعاملات فناوری سوق داده است.
هستند خبرگزاری و سایتهایی که در سایه، حضوری کمرنگ در این شبکهها دارند اما به نظر میرسد خالی گذاشتن این فضا، صحیح نیست.