در ایران مدرن همیشه، در مورد برخی پدیدهها افسانههایی بوده است که ناشی از بیاطلاعی عامه مردم نسبت به ساز و کارهای دنیای مدرن است. یکی از این افسانهها این است: تلویزیون ایران قبل از انقلاب 57 و تلویزیونهای اروپایی و آمریکای شمالی چه قبل و چه حالا، فیلمها را بدون سانسور پخش میکردند و میکنند!
خُب، واقعاً این طور فکر میکنید؟!
درست است که تلویزیون ایران تقریبا بعد از شروع حمله عراق به ایران، با معیارهای مخدوش و سلیقهای دست به ممیزی آثار سینمایی زده و میزند اما تصور مردم ما هم از سانسور، در بسیاری از اوقات سادهلوحانه است! سانسور تلویزیونی در همه جای دنیا معمول بوده و هست حتی در کشوری مثل فرانسه که مهد آزادی بیان است.
یک بار داشتم «شاینینگ» کوبریک را از کانال هشت فرانسه میدیدم که مواجه شدم با سانسور سه سکانس اصلی فیلم که شبکه چهار خودمان آنها را نشان داده بود! این شبکه البته فیلم را با اعلام خطر «16-» و از ساعت 24 به وقت فرانسه نشان میداد در حالی که تلویزیون ما که ظاهراً استاد کشیدن مو از ماست است بدون اعلام خطر و ساعت 20:30 روز جمعه نشاناش داد!
پیش از 57 هم فیلمها در تلویزیون ایران سانسور میشدند و این سانسور گاهی سیاسی هم بود مثلاً در فیلم «عقرب»، مقصد جاسوس دوجانبه که کشور مصر بود، بدل میشد به آلبانی! چون گویندهٔ دیالوگ درباره همکاری با سازمان اطلاعاتی شوروی حرف میزد!
این شیوهها بعد از انقلاب بهینه شد و برای فیلمها سناریوی تازه مینوشتند و مینویسند! اخیراً یک فیلم درجه 10 آمریکایی را یکی از همین شبکههای شانزدهگانه نمایش داد که در آن پرزیدنت ایالات متحده بدل شده بود به پرفسوری که میخواست دنیا را از دست آمریکا و اسرائیل نجات دهد و مورد حمله مزدوران این دو کشور قرار گرفته بود! چیزی که کار نویسندگان ایرانی این فیلم را آسان کرده بود این بود که در این نوع فیلمهای شدیداً ارزان و بیارزش، محافظان پرزیدنت آمریکا از محافظان دهدار کویر لوت خودمان هم کمترند! البته این نوع فیلمها که فقط در کشورهای خیلی فقیر یا شدیداً عقبمانده توزیع میشوند، بخشی از طرح بزرگ «فریب روانی دشمن»اند که از دور اول رونالد ریگان به مرحله اجرا گذاشته شد.
پیش از 57 هم فیلمها از لحاظ عفت عمومی سانسور میشدند در تلویزیون و این میزان سانسور از سانسور فعلی کانالهای عربی MBC بیشتر بود اما مردم ما تصور خاصی از سانسور داشتند و دارند. بسیاری از فیلمهای آمریکایی که به شکل زیرزمینی و با کپی نسخه کمپانی در ایران امروز پخش و دیده میشوند، نسخههای سانسورشدهای هستند که کمپانی برای نمایش در کشورهای عربی ضبط کرده است. من بالشخصه یک بار، یک نسخه کمپانی «کازابلانکا» خریداری شده از دوبی را دیدم که حتی یک صحنه عاشقانه هم نداشت!
سانسور «سیگار» در بعضی کشورها بسیار شایع است؛ مثلاً در ترکیه که شخصیتها را با پوشش کنار دریا هم نشان میدهند، سیگارهای «پدرخوانده 2» را [که کوبا و سیگارهای برگاش یکی از گزارههای فیلم است] به همان شیوه که در ایران تصاویر مینی را ماکسی میکنند، حذف کرده بودند!
سانسور تلویزیونی امری شایع، قانونمند و دارای ضابطه در همه جای جهان است فقط ما در ایران، این ضابطهها نمیدانیم و آن وقت میبینیم که مثلا «انجمن نجیبزادگان عجیب» از دو شبکه و با دو دوبله و سانسور مختلف پخش میشود! [البته ببخشید که گفتم! قصدم فقط یادآوری بود، وگرنه شیوههای تلویزیون ما را همه میدانند!]
5858