نوه امام خمینی(ره) گفت: خدا نکند که یک چیز جرم دانسته شود، اما جامعه آن را جرم نداند. از روی یک پشت بام که جمع شد روی پشت بام بعدی باز هم خواهد بود زیرا افراد آن را بد و مشکل نمی‌دانند که بخواهند با پلیس همکاری کنند.

حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی در مراسم تجدید بیعت فرماندهان و پرسنل نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران که همزمان با هفته نیروی انتظامی برگزار شد، مهم‌ترین عامل کنترل در یک جامعه را هنجارهای آن دانست و تاکید کرد: اینکه مردم به پلیس اعتماد و قبول داشته باشند که آنها بر اساس هنجارهای ذهنی جامعه حرکت می‌کنند، امر ارزشمندی است
گزيده سخنان وي را به نقل از سايت جماران بخوانيد:
·         ما همواره دیده‌ایم که همه جمع شدند تا کسی را ذلیل کنند اما او عزیز شد و از طرف دیگر همه جمع شدند تا کسی را عزیز کنند اما او ذلیل شد. امام بزرگوار ما یکی از افراد دسته اول است؛ هرچقدر که در دوره ستم‌شاهی می‌خواستند امام را منزوی کنند و به نسیان و فراموشی بسپارند، اما نشد چون دلها دست خداست.
·         گاهی اوقات برخی حرف‌ها آنقدر گفته می‌شود که این تکرار، به ضد آن حرف تبدیل می‌شود و انسان آرام آرام فکر می‌کند اینها واقعیت ندارد. یکی از نکات مهم در امر تبلیغات این است که انسان حرفی را زیاد تکرار نکند که در این صورت اولا مستمع خسته می‌شود و ثانیا مانند آن مثل که می‌گوید «قسم خوردی، باورم از بین رفت»، آرام آرام موضوع عادی شده یا حمل به غلو می‌شود.
·         جامعه‌شناسان می‌گویند کنترل در هر جامعه دو گونه است؛ رسمی و غیر رسمی. کنترل رسمی آن است که نهادهای رسمی یک سیستم، بر اجزاء آن سیستم دارند. اما کنترل‌های غیررسمی آن کنترلی است که تک تک انسانها بدون مأموریت، نسبت به جامعه دارند. کنترل غیر رسمی در جامعه منوط به نظام ارزشی آن جامعه است. اگر این نظام دروغ و تهمت را بد بداند، در آن جامعه گناه را کمتر خواهیم دید زیرا اگر کسی مرتکب دروغ، تهمت، دزدی یا شرب خمر شد، در آن جامعه طرد خواهد شد، اما اگر یک ناهنجاری مانند شرب خمر، در جامعه‌ای بد یا مورد تنفر نبود، افراد آن فقط از پلیس می‌ترسند و آن را پنهان می‌کنند، اما به کار خود ادامه می‌دهند؛ یعنی جامعه او را کنترل نمی‌کند و کنترل رسمی لازم است.
·         جوامع انسانی و کنترل غیر رسمی مهم‌ترین عامل بازدارنده هستند.
·         بعضا اسلام نزد ما کاریکاتوری معرفی می‌شود، یعنی اینکه اگر کسی پیش شما غیبت کرد در ارتباط با او مشکلی ندارید، حتی پشت سر او نماز هم می‌خوانید اما اگر دیدید که همان فرد مشروب‌خور است یا مشکل اخلاقی دارد حساسیت‌تان برانگیخته مي‌شود و می‌گویید مگر می‌شود من با این فرد رابطه داشته باشم و ارتباط خود با او را قطع می‌کنید، در حالی که در اسلام و نزد پیامبر(ص) غیبت کردن از زنا هم بدتر است. در کاریکاتور هم اینگونه؛ یعنی تناسب اجزای صورت به هم می‌خورد و بینی و چشم و... بزرگتر یا کوچکتر از حد معمول دیده می‌شوند.
·         خودتان لمس می‌کنید که مقابله با آنچه که برای جامعه بد شمرده می‌شود به راحتی آب خوردن است اما خدا نکند که یک چیز جرم دانسته شود، اما جامعه آن را جرم نداند. از روی یک پشت بام که جمع شد روی پشت بام بعدی باز هم خواهد بود زیرا افراد آن را بد و مشکل نمی‌دانند که بخواهند با پلیس همکاری کنند چون او کنترل غیررسمی را از درون خود برداشته است. برای رفع کردن چنین مشکلی باید فرهنگ‌سازی شود تا جامعه ناهنجار بودن را بپذيرد و بداند کاری که توسط قانون جرم دانسته شده، بد است.
·         اگر فرق جرم و قبح برداشته شود، خود فرد اقدام به رفع و برداشتن آن خواهد کرد. در آن صورت تعداد اندکی هم که آن را دارند، يا جامعه تحویل شما خواهد داد یا اینکه خودتان برخورد می‌کنید.
·         اینکه مردم به پلیس اعتماد داشته باشند و قبول داشته باشند که آنها بر اساس هنجارهای ذهنی جامعه حرکت می‌کنند، امر ارزشمندی است. در اینصورت اگر یک دزد وارد بازار شود، وقتی به تعبیر قدما یک "آجان" وارد شد فرار می‌کند زیرا می‌داند همه مخالف او هستند. پس بزرگترین سرمایه نیروی انتظامی این است که نظام، فرهنگ خود را به جماعت بقبولاند و تلاش کند جرمی را که با آن مقابله می‌کند، جامعه نیز جرم و بزه تلقی كند که در اینصورت جامعه همکاری خواهد کرد.
·         /2929
 
منبع: خبرآنلاین

برچسب‌ها