رییس جمهور از مخالفت با پیشنهادش برای برقراری پرواز مستقیم میان ایران و امریکا خبر داد.

به گزارش خبرآنلاین، محمود احمدی‌نژاد امروز در بخشی از سخنانش در نشست انجمن‌های علمی ایران گفت: چند سال پیش نامه نوشتم و پیشنهاد دادم که بین ایران و نیویورک ارتباط مستقیم هوایی برگزار شود، می‌دانم که چرا موافقت نکردند، البته برخی‌ها در داخل با این چیزها مخالف هستند.

بنا بر خبری که پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری منتشر کرده است احمدی‌نژاد گفت: متأسفانه یک فریب تاریخی در چند صدسال گذشته اتفاق افتاد و عده‌ای به نام جانشین پیامبر(ص) به نام پیامبر و ضددین به نام دین و ضدعدالت به نام عدالت به صحنه آمدند و مقابله با آن نیازمند خط شکن و بت‌شکن و احیای هویتی مثل هویت ملت ایران بود و فردوسی هویت تاریخی ایرانیان را زنده کرد.

رییس‌جمهور تصریح کرد: هویت ایرانی همان هویت توحیدی و عدالت، پاکی و پیمودن راه انبیاء الهی است و با چنین نگاهی سراسر جهان، حوزه فرهنگی ایران محسوب می‌شود.
در ادامه گزیده ای از اظهارات رئیس جمهور با موضوع جهانی شدن که در ساختمان قدیم مجلس برگزار شد به نقل از ایسنا می آید:

  • آیا انسان بدون نگاه جهانی می‌تواند به جایگاه شایسته خود دست پیدا کند؟ انسان‌ها از همان اول یکسری آرمان‌های تاریخی را دنبال می‌کردند که وقتی عمق این آرزوها را مورد بررسی و کنکاش قرار می‌دهیم، می‌بینیم که این آرزوها واحد هستند و به دنبال مسائلی چون عدالت،‌ عزت و عظمت و ... بوده‌اند و اینها در واقع مطالبات مشترک بشر است.
  • تا موقعی که نگاه، عمل و کارکردهای انسان و مدیریت انسان خود را به سطح جهان نکشاند، این مطالبات فرصت تحقق پیدا نمی‌کند.
  • حقیقت انسان زمانی ظرف ظهور پیدا می‌کند که جهانی شود.
  • چطور می‌توانیم شاهد جهانی‌شدن انسانی و پایدار باشیم؟ عده‌ای با هجوم به فرهنگ‌ها، تخریب سنت‌ها و عدالت‌ها به دنبال جهانی‌ شدن هستند، در حالی‌که این امر استوار و پایدار نیست و هر حرکتی که مبتنی بر فطرت الهی انسان‌ها نباشد و در راستای شکوفایی آن، پایدار نخواهد شد، حتی اگر تمام دنیا را نیز فتح کند چرا که شرایط لازم را برای ماندگاری ندارد. کسانی که بخواهند از موضع قدرت سیاسی، جهانی شوند به بن‌بست می‌خورند.
  • در برخی از مواقع مشاهده می‌شود که به برخی از واژه‌ها و فرهنگ‌ها ظلم می‌شود. یکی از واژه‌هایی که به آن ظلم شده سیاست است، سیاست یعنی تدبیر امور، ولی امروز سیاست شده محفلی برای پیشبرد خودخواهی‌ها، خودبرتربینی‌ها، سلطه‌طلبی‌ها و زورگویی‌ها و وقتی می‌گوییم سیاست، بلافاصله این موضوعا در ذهن تداعی می‌شود و متاسفانه عده‌ای از این شیوه‌ها می‌خواهند جهانی شوند.
  • راه اصیل جهانی شدن، راه علم و فرهنگ است و حقیقت وجودی انسان جز در سایه‌ی علم و فرهنگ و معرفت شکوفا نمی‌شود.
  • اگر علم نباشد، انسان معنا نمی‌دهد و دروازه ورود انسان به هستی، علم است. فرهنگ نیز به معنای سنت‌ها، آداب و ارزش‌هایی است که ناظر بر مطالبات مشترک فطری انسان‌هاست.
  • چه کسانی باید کار علمی انجام بدهند و چه کسانی کار فرهنگی؟ از قبل از انقلاب توقعات از حاکمان در کشور بالا بوده و بعد از انقلاب این امر بیشتر شده است، البته این موضوع فی‌نفسه چیز بدی نیست که مردم از حاکمان عدالت، اندیشه، حرکت درست و صیانت از حریم ملی را بخواهند، اما در این چند دهه این توقعات بالا منجربه مطالبات جزئی و فراموش شدن توان ملی کشور شده است.
  • انجام همه کارها توسط دولت، شدنی نیست. قدرتمندترین دولت تاریخ نیز نمی‌تواند تمام نیازها را برآورده کند، مگر دولت چقدر توان دارد؟ توانی که باید به عرصه بیاید و به این نیازهای تاریخی و زمانی پاسخ دهد، توان مردم است. ما نزدیک به 76 میلیون نفر جمعیت داریم و اگر این 76 میلیون انسان همه در یک راستا حرکت کنند، توان‌ها هم‌افزا می‌شود و یک ظرفیت بی‌نهایت در کشور ایجاد می‌شود و در پی این موضوع، همه طرح‌ها قابل تحقق است و هیچ قدرتی نمی‌تواند با این نیرو برابری کند و هنر دولت نیز در این است که راه را باز کند که تمام توان‌ها در یک مسیر قرار بگیرد و مهمتر از همه توان مردم است. سیاست‌ها را باید مردم جلو ببرند، کارهای علمی را باید خود مردم انجام دهند.
  • ما آینده را باید بسازیم و همان چه را که اراده کنیم، آینده می‌شود. در واقع باید گفت هر چه را اراده کنیم و در آن راستا حرکت کنیم تحقق پیدا می‌کند.
  • از کارهای اصلی شیطان برای جلوگیری از کمال انسان‌ها، تحقیر انسان‌ها بوده است در واقع تلاش کرده که کاری کند که انسان‌ها خود را کوچک بشمارند و اگر کسی خود را کوچک بشمارد، کارش تمام است.
  • شایستگی ما کجاست و در دنیا کجا می‌توانیم بایستیم و چه کسی این را تعیین می‌کند؟‌ عوامل متعددی در این زمینه دست‌اندکار هستند، اما مهم‌ترین عامل، خود ما هستیم. ما خودمان را در هر سطحی که باور کنیم به آنجا می‌رسیم. ما اگر خودمان را باور کنیم؛ می‌توانیم به قله برسیم. ما باید در هر بخشی بالاترین قله‌ی ممکن را در نظر بگیریم و باور داشته باشیم که می‌توانیم. اگر خودمان را باور داشته باشیم زمان هم به تسخیر انسان در می‌آید و می‌بینیم که کار پنجاه ساله، مثلا طی 10 یا پنج سال انجام می‌شود و این هم خود به نوعی تسخیر زمان است.
  • برخی‌ها منفعل هستند چون خود را کوچک می‌بینند، بعضی‌ها ملت را کوچک می‌بینند و فکر می‌کنند، اگر مثلا چند استاد ما با چند استاد علوم پایه آمریکایی و یا اروپایی بنشینند و صحبت کنند، آن اساتید بر این اساتید مسلط می‌شوند.
  • در آینده هر مرزی که بخواهد بین انسانیت انسان و ارتباط انسان‌ها فاصله بیندازد، برداشته می‌شود. ما باید انرژی عظیمی را که داریم در دنیا آزاد کنیم.
  • احمدی‌نژاد در بخش دیگری از صحبت‌های خود با اشاره به صحبت‌های یکی از سفرای مقیم ایران در مراسم بزرگداشت حافظ گفت: برخی از سیاست‌ها و سیاستمداران فرهنگ و انسانیت ما را گروگان گرفته‌اند و نمی‌گذارند ارتباطات برقرار شود. به نظر من کسانی که نمی‌گذارند این ارتباطات انسانی برقرار شود می‌دانند که با برقراری این ارتباطات، آنها جایگاه‌شان را از دست می‌دهند.
  • چند سال پیش نامه نوشتم و پیشنهاد دادم که بین ایران و نیویورک ارتباط مستقیم هوایی برگزار شود، می‌دانم که چرا موافقت نکردند، البته برخی‌ها در داخل با این چیزها مخالف هستند.
  • ما باید به سمت خودباوری حقیقی برآمده از اندیشه توحیدی برویم، به سمت آن ایرانی که فردوسی تعریف کرده است. فردوسی حکیم عظیمی بود و فشارها بر او زیاد بود، البته خوب است که تحت فشار بود، اگر آن دوره از او تجلیل می‌کردند، کار او عبث بود و ارزشی نداشت. فردوسی یک حکیمی بود که تاریخ تحولات را می‌شناخت و او همه‌ی ارزش‌های الهی را نه فقط برای مردم ایران،‌ بلکه برای بشر زنده کرد.
  • درخشان‌ترین کارنامه متعلق به ملت ایران است. ملت ایران از پیش به استقبال تحولات بشری می‌رفته و از این تحولات استقبال می‌کرده، البته 200، 300 سال یک فریب تاریخی ایجاد شد و کسانی به اسم جانشینی پیامبر اقداماتی ظالمانه و جهان‌گشایی‌هایی را انجام دادند، آنها اقداماتی ضددین به نام دین، اقداماتی ضدعدالت به اسم عدالت انجام دادند و مقابله با آنها سخت است و نیازمند خط‌شکنی و بت‌شکنی است و احیای هویت بزرگی به نام ملت ایران است و فردوسی هویت تاریخی ایرانیان را زنده کرد.
  • معلوم است که نباید حاکم آن زمان از او استقبال می‌کرد، خدا خیلی فردوسی را دوست داشت و کسی که فردوسی را طرد کرد منفور تاریخ شد. او جانش را برای زنده کردن هویت ایرانی قرار داد.
  • این‌که می‌گویند فردوسی با زنده کردن هویت ایران، ضداسلام است کوته‌بین‌اند، چرا که هویت ایرانی یعنی هویت توحیدی، عدالت و انسانی و مرزی ندارد. حوزه فرهنگی ایران تمام دنیاست، توحید، عدالت و احترام به دیگران موضوعی جهانی است.
  • بیاییم دست به دست هم بدهیم تا تمام ارزش‌های الهی و انسانی که ملت ایران حداقل هفت هزار سال به پای آن ایستاده از طریق کار علمی، فرهنگی و عالمانه در دنیا گسترش دهیم و من تردیدی ندارم که فردای ایران و بشریت با استعداد عظیم علمی و فرهنگی درخشانی که وجود دارد درخشان‌تر است./2727
منبع: خبرآنلاین