یک پژوهشگر فلسفه با اشاره به اینکه کانت میگوید حقیقت آن است که در عمل مفید افتد، گفت: نسل آینده طالب فلسفهای است که برای او کارساز باشد.
دکتر محمد بقایی ماکان در مورد این موضوع که شعار روز جهانی فلسفه امسال نسلهای آینده است و فیلسوفان چه کار باید بکنند که فلسفه در نسلهای آینده نهادینه شده و بهتر درک شود گفت: فلسفه مثل همه فعالیتهای فکری بشر تحولاتی یافته و ازمسیر پیشین خود به سوی دیدگاههای نوین در حرکت است، بدین معنی که در گذشته فیلسوف به کسی گفته میشد که مرادف آنرا در زبان فارسی میتوان در کلمه حکیم یافت.
وی افزود: بدین معنی که از همه علوم و دانش زمان خود آگاهی داشته است. برخی از اینان چندان در رشتههای مختلف علمی زمان خویش سر آمد بودهاند که لقب معلم اول و معلم ثانی یافتند. ولی بعدها که فعالیتهای ذهنی بشر تخصصی شد فلسفه از زمان دکارت و بر اساس دیدگاههای او بخش علمی خود را از دست داد و معتکف شبستان ذهن شد.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه ادامه داد: بنابراین از آن زمان تاکنون فلسفه، بیشتر شامل مسایل ذهنی و چون و چراهای فکری شده است. به همین جهت مورد انتقاد برخی از متفکران قرار گرفته بطوریکه فیلسوفان پس از دکارت را به جامعه شناسان و روانشناسان آماتور تشبیه میکنند. ولی از حدود یک قرن پیش با مطرح شدن فلسفه آمریکایی پراگماتیسم فلسفه در طریق تازهای قرار گرفت که اکنون بیش از دیگر شاخههای آن مورد توجه اهل فلسفه است و آن فلسفه عملی است.
بقایی ماکان تصریح کرد: یعنی فلسفهای که به کار زندگی بیاید و در عمل مفید افتد، این اندیشه ریشه در تفکر کانت دارد که میگوید حقیقت آن است که در عمل مفید افتد. بنابراین، نسل جدید و دنیای آینده که به سوی عملگرایی پیش میرود و میخواهد از هر یک از فعالیتهای خود فایدهای کسب کند طالب فلسفهای است که بر این طریق برای او کارساز باشد.
وی افزود: زیرا رفته رفته به قول کانت معتقد میشود که آنچه واقعیت دارد برای زندگی او مفید خواهد بود و آنچه را که دست عقل بدان نمیرسد صرف وقت برای آنها تلاشی بی حاصل است.
بقایی در مورد وضعیت فلسفه حال حاضر ایران هم گفت: فلسفه حلقهای است در سلسله امور فرهنگی که طبیعتاً نمیتواند متفاوت از دیگر حلقهها باشد. چنانکه میدانیم فعالیتهای فرهنگی در جامعه ما، مانند تلاشهای علمی در مرتبه قابل قبولی نسبت به دنیای پیشرفته نیست و فلسفه نیز از این قاعده مستثنی نیست. امروز برای مثال، گرایش به رشتههای فلسفه بسیار کم شده و حتی نشستها و همایشهای فلسفی دیگر آن جاذبه پیشین را ندارد و در بهترین شرایط خود در یک شهر 15 میلیونی به نام تهران حداکثر 15 تا 20 نفر مستمع دارد.
این نویسنده و مترجم کتابهای فلسفی و ادبی یادآور شد: از این موارد میتوان دریافت که فلسفه از شرایط مناسبی برخوردار نیست و به خصوص کتابهایی هم که در این زمینه منتشر میشود محتوا و کیفیت آثار گذشته را ندارد. غالب این کتابها ترجمههایی است که نه تنها به لحاظ نگارشی دارای ایرادات فراوان است بلکه محتوای آنها نیز به هیچ رو با شرایط فرهنگی کشور و فرهنگ این جامعه سازگاری ندارد.
/30362