در حالیکه تجربه برگزاری چنین مناظرههایی می رفت تا همچون جام جهانی، چهارسال یکبار در خاطرهها ماندگار شود، در فاصله کمتر از یکسال تا انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، بار دیگر در رسانه ملی به اجرا درآمده است. مناظرههای اصغرزاده با شریعتمداری، زیباکلام با خسروپناه و مطهری با زارعی، بی شک بسیاری از کسانی را که مدتها بود عطای رسانه ملی را به لقایش بخشیده بودند، بار دیگر پای تلویزیون نشاند. انعکاس اخبار این مناظرهها در فضای وب، رسانههای مکتوب و تصویری دیگر - چه درون و چه برون مرزی- حاکی از آن است که رسانه ملی نه تنها میتواند بینندههایش را از تماشای کانالهای رنگارنگ ماهوارهی بار دیگر به خود جلب کند، بلکه میتواند چشم رسانههای خارجی را هم بگیرد و منبع خبری برای آنها باشد.
تمهید جدید این رسانه در نظرسنجی از مردم، حین برگزاری مناظره هم ابتکار دیگری برای جلب نظر تماشاگران بود. اگرچه میشد همچون برنامه 90 چندین بار در طول برنامه نتایج آن را اعلام کرد اما بیان نتیجه ای که انتظار نمیرفت در رسانه ملی منعکس شود هم جای تقدیر داشت. چنین نظرسنجیهایی هم دو طرف مناظره را متوجه پایگاه مردمی موضع گیری هایشان می کند و هم به آنها یادآور میشود که هر چیزی را به نقل از مردم بیان نکنند.
تعامل دو سویه چنین برنامههای با مخاطبانش – ولو اینکه مخاطب خاص باشد نه توده عام- به تدریج منجر به تدقیق گفتههای مناظره کنندهها میشود تا هم متوجه آنچه به زبان میآورند باشند و هم متوجه لحن کلامی که ممکن است حریف را در لحظه مغلوب کند، اما ممکن هم هست که خاطره ای خوش در اذهان عمومی برجای نگذارد.
فارغ از انتقادات به حقی که به جانبدارانه بودن عملکرد مجری برخی از این مناظرهها وارد است، اما رویکرد نوین رسانه ملی را می توان تلاشی برای اصلاح برخی نقاط ضعف مناظره های انتخاباتی 88 دانست که زمینه ساز مناظرههای قاعدهمند در سال 92 میشود. شاید به این ترتیب اصطلاحات بکری همچون «بگم، بگم»های مناظره 88 برای همیشه به تاریخ بپیوندد.
/2929