صادق زیباکلام از بیبرنامگی اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم انتقاد میکند و میگوید هر روز که پیش میرود احتمال حضور جریان اصلاحات در رقابتهای سیاسی پیشرو ضعیفتر میشود.
هماکنون فضای سیاسی کشور کمکم دارد رنگ و بوی انتخابات ریاستجمهوری به خود میگیرد. در جریان اصولگرا طیفهای مختلف آن وارد صحنه شدند و هرکدام به دنبال آن هستند که نامزد مطلوب خود را به تأیید اکثریت نیروها و گروههای حاضر در این اردوگاه برسانند اما وضعیت اصلاحطلبان هنوز مشخص نیست.
موقعیت اصولگرایان با اصلاحطلبان فرق میکند درست است که حضور اصلاحطلبان در رقابت سیاسی پیشرو خیلی مشخص نیست اما آنها دچار تردیدهای اساسی هستند البته شماری از اصلاحطلبان معتقدند که به هر حال باید در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 شرکت کرد و دکتر محمدرضا عارف آقایان منتجبنیا و قدرتالله علیخانی به عنوان مثال از افراد حامی این نظریه هستند و میگویند اصلاحطلبان باید پا به میدان رقابت بگذارند در مقابل این طیف یکسری از اصلاحطلبان خیلی مطمئن نیستند که شرکت در انتخابات عمل درست و به سود جنبش دموکراسی خواهی ایران باشد به همین دلیل این بخش از اطلاحطلبان خیلی جدی اعلام نکردند که حتماً در انتخابات نامزد معرفی میکنند و همچنان شرکتشان در تردید و ابهام است آقایان هاشمرفسنجانی و خاتمی هم هنوز خیلی صریح و روشن نگفتند که در انتخابات آتی چه موضعی دارند. از طرفی مشارکت بیانیه داده و اعلام کرده در انتخابات شرکت نمیکند حدس من این است که اگر این روند عدم شرکت در اصلاح طلبان تداوم یابد خیلی طول نمیکشد که سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و اتحادیههای انجمنهای اسلامی وابسته به دفتر تحکیم و برخی دیگر از تشکلهای اصلاحطلب هم اعلام کنند که نامزدی در ا نتخابات ریاستجمهوری یازدهم ندارند. برهمین اساس هر قدر جلو میآییم احتمال موضعگیری عدم شرکت اصلاحطلبان در انتخابات تقویت میشود از سویی دیگر سخنان آیتالله جنتی در قبال اصلاحطلبان این بود که آنها باید توبه کنند حال آنکه همچنان طلبکار هستند فکر کنم منظور ایشان به آقای خاتمی بوده به هر حال هنوز مسئله حل نشده است و هرقدر جلوتر میرویم احتمال اینکه اصلاحطلبان در رقابت سیاسی سال 92 شرکت نکنند بیشتر و بیشتر میشود.
شما در مصاحبهها و موضعگیریهای خود میگفتید اصلاحطلبان به نفعشان است روی نامزدی غیراصلاحطلب به تفاهم برسند چون شانس وی بیشتر است با صحبتهایی که کردید این طور برداشت میشود که این تئوری در حال کمرنگ شدن است.
من این تئوری و دیدگاه یا فرمول انتخاباتی را مطرح کردم و معتقدم که این گزینه برای اصلاحطلبان مناسبتر است تا اینکه خودشان یک نامزد معرفی کنند اما شما درست میفرمایید و این تئوری خیلی از سوی اصلاحطلبان با استقبال مواجه نشد دوم اینکه چهره و شخصیت ایدهآل از نظر من که اصلاحطلبان میتوانند پشت او قرار بگیرند آقای ناطقنوری و در مرتبه بعدی آقای قالیباف است آقای ناطقنوری تا به الان نگفته که میخواهد نامزد ریاستجمهوری شود برعکس گفته که نامزد نخواهد شد آقای ناطقنوری چهرهای اصولگرا اما تاحدودی مستقل است و میتواند یک دولت میانهرو، معتدل و در جهت آشتی ملی کشور تشکیل دهد و نظام را از بحرانهای داخلی و خارجی نجات دهد ولی وقتی چنین نامزدی از ناحیه اصولگرایان به صحنه نمی اید عملا آن نظریه بلاموضوع میشود چون سایر نامزدهای اصولگرا مثل سعید جلیلی، دکتر ولایتی، دکتر حدادعادل و دیگران که صحبت از حضور آنها در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم مطرح است کسانی نیستند که به نظر من گزینههای مناسبی برای طرح دولت آشتی ملی هستند.
از اصولگرایان که بگذریم، اصلاحطلبان هم خیلی از تز شما استقبال نکردند آقای موسویخوئینیها گفته اصلاحطلبان با نامزد اجارهای پا به میدان رقابت سیاسی پیشرو نمیگذارند و اگر روزی تصمیم به حضور بگیرند با حفظ اصول خودشان در انتخابات شرکت میکنند.
بله وی موافق چنین دولتی نیست اما آقای موسویخوئینیها نماینده همه اصلاحطلبان نیست این نظر که برویم به سمت تشکیل آشتی ملی هیچوقت از سوی اصلاحطلبان مورد کنکاش جدی قرار نگرفته اصلاحطلبان تا اواخر آذر 91 اصلا دور هم جمع نشدند که استراتژی خود در انتخابات را براساس شرایط کشور تعریف و تبیین کنند بنابراین معلوم نیست اهداف کوتاهمدت و بلندمدت آنها چیست؟ هر صحبتی که میشود نظر شخصی و فردی است وقتی آقای موسویخوئینیها میگوید نامزد اجارهای نمیخواهیم باید از ایشان سؤال شود که آقای موسویخوئینیها شما مقصودتان چیست و چرا میگویید اگر ناطقنوری نامزد شود با وی نباید همکاری کنیم؟ خطاب به اقای موسویخوئینیها میگویم با تمام احترامی که برای شما قائلم اصلا صحبت شما را درست نمیدانم. به ایشان میگویم آقای خوئینیها فرض بگیریم الان مرداد سال 1392 است و نامزد اختصاصی اصلاحطلبان خاتمی، عبدالله نوری یا هر شخص دیگری که میخواهد باشد در انتخابات پیروز شده و دولتش نیز از مجلس رأی اعتماد گرفته سؤال از حجتالاسلام موسویخوئینیها این است که دولت اصلاحات پس از مرداد 92 چه کار میتواند کند؟ پاسخ هیچ کاری نمیتواند بکند چون مجلس، قوه قضاییه،صداوسیما، احزاب و شخصیتهای اصولگرا و... مخالفش هستند بنابراین دولت هیچ شانسی برای موفقیت ندارد آقای موسویخوئینیها چرا اصرار دارید که تجربه دوم خرداد 76 دوباره تکرار شود.
اینکه اقای ناطق بشود رئیسجمهور اتفاقاً اهداف اصلاحطلبان را بیشتر میتواند جلو ببرد تا آقای خاتمی؛ نمیدانم آقای موسویخوئینیها از رئیسجمهور آینده چه میخواهد؟ اما خواستههای من مشخص است آزادی زندانیهای سیاسی، آزادی مطبوعات، انتخابات آزاد، آزادی اجتماعات، لغو ممنوعیت از تحصیل صدها دانشجو، حاکمیت قانون و تنشزدایی در سیاست خارجی، معتقدم آقای ناطقنوری اگر بشود رئیسجمهور امکان تحقق اینها خیلی بیشتر است تا اینکه فردی مثل عبدالله نوری، سعید حجاریان، عارف، خاتمی یا حتی اکبر هاشمیرفسنجانی رئیسجمهور شود.
19 301